دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور
کلیهٔ پروندههایی که به وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا ارسال میشود، اعم از مهاجرتی و غیرمهاجرتی، در انتهای مسیر بررسی پرونده، وارد مرحلهٔ بررسی سوابق کاری و امنیتی متقاضی میشود که به آن مرحلهٔ «بکگراند چک» میگویند.
در این مرحله، علاوه بر اینکه آژانس خدمات مرزی و سرویس اطلاعات امنیتی کانادا سوابق امنیتی متقاضی را کنترل مینماید و از تمام کشورهایی که متقاضی به آنها سفر کرده و همچنین برخی کشورهای دیگر، سوابق متقاضی را استعلام میکند، وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا هم سوابق کاری و تحصیلی متقاضی را یکبار دیگر بررسی و در برخی مواقع استعلام میکند.
در این مرحله، متقاضی در انتظار درخواست گذرنامه برای صدور ویزاست که امکان دارد به دردسر بیافتد.
چهار روایت زیر را که از میان انبوهی از موارد بر اساس تجربهٔ چندین ساله است، مطالعه فرمایید. در پایان مطلب توصیهٔ لازم برای موارد مشابه، ارائه میشود:
۱- سروش در ژانویهٔ سال ۲۰۱۰، از طریق برنامهٔ نیروی متخصص و با توجه به آنکه شغلش در لیست مشاغل ۳۸ گانهٔ مورد نیاز اعلامشده از سوی وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا بود، برای مهاجرت به کانادا اقدام کرد. علیرغم آنکه در زمان ارسال شمارهٔ پرونده که بهصورت پستی دریافت شده و در آن قید شده بود که پروسه ظرف ششماه تا یکسال بیشتر بهطول نخواهد انجامید، سروش در نهایت در سال ۲۰۱۴ و پس از ۴ سال انتظار به آخرین مرحله رسیده بود. پروندهٔ مهاجرتی سروش در ابتدا به سفارت کانادا در شهر دمشق ارسال شده بود ولی بهدلیل آغاز جنگ در آن منطقه، پروندهٔ او و بسیاری دیگر از متقاضیان به سفارت کانادا در ورشو منتقل شد.
سروش یکی از روزها ایمیلی از سفارت دریافت کرد که با خواندن آن، زندگی و آیندهٔ خود و خانوادهاش را بربادرفته دانست. افسر پروندهٔ سروش در ایمیل ارسالیاش به موضوع زیر اشاره کرده بود:
«پس از بررسی دقیق و کامل پروندهٔ ارسالی شما و نظر به آنکه شما برای برنامهٔ نیروی متخصص و تحت عنوان شغلی مدرس کالج اقدام کرده بودید، سوابق شما بررسی شد و از آنجا که در پروفایل لینکدین شما عناوین شغلی قیدشده با تدریس در کالج مغایرت دارد، شما ۳۰ روز فرصت دارید در ارتباط با این تناقض توضیحات خود را ارسال کنید. در غیراینصورت، پروندهٔ شما مردود میشود و بهدلیل ارائهٔ اطلاعات دروغ، برای ۵ سال از ورود به کانادا محروم میشوید.»
۲- افسانه در سال ۲۰۱۰ برای مهاجرت به کانادا و از طریق برنامهٔ نیروی متخصص اقدام کرد. زمانی که آماده میشد تا مقدمات سفر خود به کانادا را فراهم آورد و تنها درخواست گذرنامه بهمنظور صدور ویزا مانده بود، ایمیلی از سفارت کانادا دریافت کرد و با خواندن آن، احساس کرد سقف خانهاش بر روی سرش آوار شد. در ایمیل ارسالی قید شده بود که:
«پس از بررسی کامل پروندهٔ شما و اخذ استعلام از بانک ملی ایران، مشخص شد که گواهی بانکی ارائهشده جعلی است و علاوه بر آنکه پروندهٔ شما مردود میشود، برای ۵ سال از ورود به کانادا محروم میشوید.»
حال، چه اتفاقی افتاده بود؟ زمانی که افسانه در حال آمادهسازی مدارک و فرمها بر اساس لیست مدارک مورد نیاز بود، متوجه شد که در گواهی بانک اشتباهی نوشتاری صورت گرفته و چون در شهرستان زندگی میکرد و در آن زمان کلیهٔ گواهیهای بانکی در شعبهٔ مرکزی در تهران آماده میشد، مجبور بود که درخواست اصلاح گواهی بانکی را از طریق شعبهٔ بانک خود ارائه دهد و آنها هم درخواست افسانه را به شعبهٔ مرکزی در شهر تهران فرستادند ولی چون این پروسه تقریباً یکماه زمان میبرد، تصمیم گرفت که برای صرفهجویی در وقت اصلاح لازم را که بسیار ناچیز بود خودش انجام بدهد و پروندهٔ مهاجرتیاش را به وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا ارسال کند.
۳- عبدالعزیز به همراه خانوادهاش سالها بود در کشوری دیگر بهعنوان پناهنده زندگی میکردند. او با حمایت خواهرش که در کانادا ساکن است از طریق برنامهٔ اسپانسری پنجنفره، برای مهاجرت به کانادا اقدام کرد. زمانی که کل خانواده منتظر ویزای اقامت دائم بودند، او از سفارت کانادا ایمیلی دریافت کرد که در آن از او برای مصاحبه دعوت بهعمل آمده بود. در ابتدا کمی تعجب کرد که این مصاحبه جریانش چیست و بعد هم نگرانِ اینکه نکند مشکلی باشد و پرونده مردود شود. در روز مصاحبه، افسر پرونده عکسی را به عبدالعزیز نشان داد و از او برای آن عکس و عضویتش در سازمانهای نظامی توضیح خواست. عبدالعزیز که ترسیده بود و نمیدانست چه پاسخی بدهد، تنها چیزی که به فکرش رسید این بود که وجود آن عکس را حاشا کند و عنوان کرد که آن عکس جعلی است و متعلق به او نیست. پس از آن افسر پرونده عنوان کرد که «این عکس از عکسهای اکانت فیسبوک شما برداشته شده است و مشخصاً جعلی نیست و چون شما دروغ گفتید، متأسفانه شما را از پرونده خارج و برای مابقی افراد درخواست گذرنامه بهمنظور صدور ویزا ارسال میشود و شما ۵ سال از ورود به کانادا محروم میشوید.» عبدالعزیز پس از شنیدن این جمله در حضور افسر به گریه افتاد و خواست گفتهاش را اصلاح کند و بگوید که «این عکس را زمانی که در کشورم بودم، در منزل یکی از دوستانم که مجوز حمل و داشتن اسلحه داشته، گرفتم و برای پز دادن در فیسبوک گذاشتم و نه من و نه آن دوستم عضو هیچ سازمان نظامی نبوده و نیستیم» ولی دیگر دیر شده بود.
۴- زیبا چند روز مانده به دادگاه پناهندگیاش، متوجه شد که افسر آژانس خدمات مرزی کانادا بهعنوان نمایندهٔ وزیر در دادگاهش حضور خواهد یافت. با توجه به اینکه شنیده بود اگر نمایندهٔ وزیر در دادگاه حاضر شود، برای رد کردن پرونده میآید و قطعاً این حضور به ضررش خواهد بود، نگران شد و دلیل حضورش را نمیدانست تا زمانی که در روز دادگاه و زمانی که نوبت به صحبت کردن افسر آژانس خدمات مرزی کانادا رسید، عنوان کرد که:
«شما در ادعانامهٔ خود برای درخواست پناهندگی از دولت کانادا، بارها عنوان کردهاید که تمام آرزوی شما حضور و زندگی در کشوری بوده است که بتوانید بهراحتی اعتقاد دینی و مذهبی خود را بدون هیچگونه ترسی مطرح کنید و همانطور که خودتان هم اشاره کردید، کانادا کشوری است که شما در آن کاملاً آزادید و هیچ ترسی از مطرح کردن این مسئله ندارید، پس چرا در فیسبوک خودتان حتی یک عکس هم از زمان آمدن به کانادا در ارتباط با این موضوع نگذاشتهاید. لذا، من تشخیص میدهم که ادعای شما درست نیست و درخواست مردودی و پاسخ منفی به درخواست پناهندگی شما میدهم، البته من تصمیمگیرندهٔ نهایی نیستم و درخواستم را به قاضی دادگاه ارائه میدهم.»
و اما توصیه؛ دقت لازم و کافی داشته باشید که زمان بررسی سوابق کاری و تحصیلی شما برای پروندهای که به وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا فرستادهاید، با بررسی شبکههای اجتماعی و/یا استعلام از صادرکنندهٔ مدارک ارسالی، نباید هیچ تناقضی وجود داشته باشد. در غیر اینصورت، نهتنها پرونده مردود میشود، بلکه برای ۵ سال از ورود به کانادا محروم خواهید شد.