نماد سایت رسانهٔ همیاری

می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من

گفت‌وگو با نگار مجتهدی، گزارشگر، نویسنده و تهیه‌کننده در گلوبال بی‌سی نیوز و رادیو CKNW، به بهانهٔ موفقیت‌های مستند جدیدش در جشنواره‌های بین‌المللی

گفت‌وگو با نگار مجتهدی، گزارشگر، نویسنده و تهیه‌کننده در گلوبال بی‌سی نیوز و رادیو CKNW، به بهانهٔ موفقیت‌های مستند جدیدش در جشنواره‌های بین‌المللی

سیما غفارزاده – ونکوور

نگار مجتهدی سال‌هاست که در شبکهٔ گلوبال نیوز فعال است و برنامه‌هایی که او در این شبکه تهیه کرده است و همچنین حضورش به‌عنوان مجری در بسیاری از برنامه‌ها و مراسم ایرانی او را به چهره‌ای آشنا هم در جامعهٔ ایرانی و هم در جامعهٔ غیرایرانی بریتیش کلمبیا بدل کرده است. باخبر شدیم که نگار فیلم مستندی دربارهٔ چند مهاجر ایرانی ساخته و این مستند با استقبال خوبی در جشنواره‌های مختلف مواجه شده است. به‌‌همین دلیل از او خواستیم تا دربارهٔ این مستند برایمان توضیحات بیشتری بدهد که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم. 

نگار عزیز، با سلام و سپاس از وقتی که به ما دادید، پیش از هر چیزی، برای دریافت جایزه و چندین نامزدی دریافت جایزه برای مستندتان، «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» (My dream goes all the way to Iran)، به شما صمیمانه تبریک می‌گوییم، اما قبل از اینکه راجع به آن صحبت کنیم، لطفاً کمی از خودتان و پیشینهٔ حرفه‌ای‌تان برای خوانندگان ما بگویید، خصوصاً برای آن عده‌ای که کمتر شما را می‌شناسند. 

سلام، خیلی ممنون برای این فرصتِ صحبت دربارهٔ مستند من، «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من». برای آن‌ها که مرا نمی‌شناسند، اسم من نگار مجتهدی است و در کانادا به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام، اما غرور و عشق فراوانی نسبت به سرزمین مادری‌ام ایران دارم. من ابتدا در دانشگاه یوبی‌سی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل خواندم ولی بعد رفتم و روزنامه‌نگاری سخن‌پراکنی خواندم. در حال حاضر، من گزارشگر، نویسند و تهیه‌کننده در گلوبال بی‌سی نیوز و رادیو CKNW هستم. من «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» را در خارج از وقت کاری‌ام کارگردانی، روایت و تهیه کرده‌ام. از نظر من، این مستند بیشتر مثل فرزند من است تا یک پروژه چرا که من جان و دلم را برایش گذاشته‌ام.

حالا لطفاً بیشتر دربارهٔ «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» برایمان بگویید. چه چیزی موجب شد شما به فکر ساخت این مستند بیافتید؟

«می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» داستان‌های شخصیِ شش ایرانی-کانادایی را که دردناک‌ترین و زیباترین لحظات سفرشان از ایران به کانادا را با ما در میان می‌گذارند، به تصویر می‌کشد. پرتره‌ای قدرتمند از ایرانیانِ جلای‌وطن‌کرده، جمعیت مهاجری که اغلب درست درک نشده و بد جلوه داده شده است. اما در عین حال، داستانی جهانی است از آنچه که پناهندگان و مهاجرانی در روند کندن ریشه‌هایشان برای آینده‌ای پرامید، با آن مواجه می‌شوند.

انگیزهٔ من برای انجام این کار، به عشق من به میراثم، جامعه‌ام، و مادربزرگم برمی‌گردد. چندین سال بعد از آنکه مادربزرگ عزیزم فوت کرد، من از اینکه زندگی او و سفرش از ایران به کانادا را طی مستندی به تصویر نکشیدم، افسوس خوردم. او داستانی باورنکردنی برای گفتن داشت. بعد من به جامعهٔ ایرانی-کانادایی در مقیاس بزرگ‌تر فکر کردم و همهٔ داستان‌هایی که آن‌ها باید داشته باشند. آن، زمانی بود که من کارم را در این راه شروع کردم. متوجه شدم که هیچ‌کس داستان‌های کانادایی‌های ایرانی‌تبار را نگفته بود، بنابراین فکر کردم که انجام این کار واقعاً مهم خواهد بود. ایرانی‌ها اغلب مورد سوءبرداشت قرار می‌گیرند و آنچنان‌که باید درک نمی‌شوند و من تصمیم گرفتم مهارت‌هایم را به‌کار بگیرم تا این را که ایرانیان واقعاً چه هستند، برای دنیا به نمایش بگذارم. به‌علاوه، من معتقدم بسیار مهم است که خاطرات و تجارب مردم را برای نسل آینده، برای آنکه آن را قدر بدانند و درک کنند، بتوان حفظ کرد. علاوه بر این، کمک می‌کند تا نه‌ تنها مردمی که ریشهٔ ایرانی دارند، بلکه مردمی از هر قشر در کانادا، به هم نزدیک شوند. من معتقدم که مستند من کمک می‌کند روی شکاف بین فرهنگ‌های مختلف پل زده شود. هیچ‌چیزی بهتر از احساسات انسانی و تجارب به‌اشتراک گذاشته‌شده نیست که کمک کند ما به هم نزدیک شویم. «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» روی ایرانی-کانادایی‌ها تمرکز دارد ولی احساسات و تجاربی که در آن مطرح می‌شود، می‌تواند توسط مردمانی از هر جمعیت مهاجری حس شود. این‌ها مضامینی جهانی‌اند. جنبهٔ دیگر، نگاهی است به اینکه ایرانی و در عین حال کانادایی بودن به چه معناست و همچنین بررسی این ارتباط.

مستند شما تاکنون در چند جشنواره روی پرده رفته است؟ و چه جوایز و نامزدی‌هایی برای آن دریافت کرده‌اید؟

من بسیار خوشبخت و شاکرم بگویم که مستند من در حداقل ۱۰ جشنواره در سرتاسر دنیا روی پرده رفته است. فیلم من در جشنوارهٔ Route 66 Film در ایلینوی که یکی از جشنواره‌های مورد تأیید اسکار است، برندهٔ جایزهٔ بهترین چندگونگی (Best Diversity) شد. من همچنین به دریافت عنوان بهترین کارگردان زن در فیلم‌های کوتاه توسط هیئت داورانِ American Filmatic Awards در نیویورک، مفتخر شده‌ام. مستند من در تعداد زیادی از جشنواره‌های فیلم معتبر دنیا به مراحل نهایی و نیمه‌نهایی راه یافته است.

همان‌طور که اشاره کردید، این مستند دربارهٔ شش کانادایی-ایرانی است که خاطرات خود را از آنچه از سر گذرانده‌اند تا خانه‌شان را ترک کنند و به کانادا بیایند، نقل می‌کنند؛ شما چطور با این افراد برخورد کردید؟ آیا همهٔ این شش نفر در ونکوور زندگی می‌کنند؟

بیشتر آن‌ها در ونکوور زندگی می‌کنند، اما یکی از آن‌ها اخیراً به اُتاوا نقل مکان کرده است. یکی از این افراد را من از زمان کودکی‌ام می‌شناختم، یکی دیگر دوستِ یکی از دوستانم بود که من همیشه تحسینش می‌کردم و بقیه را هم من در اینترنت جست‌وجو کرده و یافته بودم. انگیزهٔ ابتدایی من برای آنکه چه کسی را انتخاب کنم این بود که افرادی واقعی با داستان‌هایی واقعی باشند که مرا تحت تأثیر قرار دهند. همچنین برایم مهم بود که تنوع و گوناگونی و طیف وسیعی از دیدگاه‌ها و صداها را داشته باشم. در نهایت، هر کسی داستانی منحصربه‌فرد برای گفتن دارد. خوشبختانه وقتی که من با آن‌ها تماس تلفنی برقرار کردم و بعد ملاقاتشان کردم، جواب مثبت دادند. 

آیا این شش داستان مستقل‌اند یا جایی مسیر یکدیگر را قطع می‌کنند یا اینکه به‌نحوی به شکل یک داستان واحد در هم می‌آمیزند؟

این شش داستان مستقل از هم‌اند و منحصربه‌فرد. آن‌ها در این مستند جایی مسیر یکدیگر را قطع نمی‌کنند، اما روند و تسلسلی در مستند وجود دارد، بنابراین چیزی منفصل و ازهم‌گسیخته نیست. روند داستان و گام حرکت در مستند طبیعی است. «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» داستانی خطی است، بنابراین افرادی که داستان‌های خود را نقل می‌کنند در مقطع مشخصی از زمان شروع می‌کنند تا وقتی که ما به فصل بعدی می‌رسیم و نهایتاً تا وقتی که می‌رسیم به زمان کنونی یعنی روزی که ما ضبط کردن را شروع کردیم. این روشی است که ما توانستیم داستان‌ها را در هم بیامیزیم.

آیا این مستند اکران عمومی داشته است یا از شبکه‌ای تلویزیونی پخش شده است؟ لطفاً بفرمایید مردم چطور می‌توانند آن را تماشا کنند؟

این فیلم در جشنواره‌های مختلف فیلم در سرتاسر دنیا اکران شده است، اما فعلاً به‌دلیل شیوع کووید-۱۹ این اکران‌ها متوقف شده است. من از طریق پخش‌کننده‌ام، Horizon Motion Pictures، شما را مطلع خواهیم کرد که چه زمانی روی آنتن فرستاده خواهد شد تا همه آن را ببینند. جشنواره‌ای هست به نام DOXA که من مستندم را برای اکران برایشان فرستاده‌ام، ولی جشنواره به‌دلیل ویروس کرونا به تعویق افتاده است. من حتماً به شما اطلاع خواهم داد که چه زمانی دوباره اکران‌ها به راه می‌افتد تا مردم بتوانند آن را ببینند.

به‌روز‌رسانی در تاریخ ۷ دسامبر ۲۰۲۰: مستند «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» هم‌اکنون در سرویس پخش آنلاین Vimeo از طریق این لینک برای تماشا در دسترس است.

در زمان ساخت «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» با چه چالش‌هایی مواجه شدید؟

چالش‌های زیادی بود، ولی مانند هر چیز دیگری در زندگی، شما مجبورید فشار بیاورید و جلو بروید. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های من این بود که باید سعی می‌کردم راهی پیدا کنم تا تمام این داستان‌های بی‌نظیر و انسان‌های شگفت‌انگیزی که ماجراهای خودشان را نقل می‌کردند، در خط زمانی‌ای که جریان داشته باشد، قرار بدهم. این کار دشواری بود برای اینکه هیچ‌یک از این‌ها مسیر دیگری را در این مستند قطع نمی‌کرد. این مستند برای من و تیمم بیش از چهار سال طول کشید تا کامل شود. همچنین تلاش برای ایجاد تصاویر، تصاویر تاریخی‌ای که با خاطراتی که افراد توصیف می‌کردند هماهنگی داشته باشد، از جمله چالش‌های کار بود. 

پروژهٔ بعدی شما چیست؟ آیا در فکر ساخت مستند جدیدی هستید؟

خیلی دلم می‌خواهد بتوانم مستند دیگری بسازم! گرچه این یکی کار بسیار حجیم و دشواری بود و من مجبور بودم که تمام وقت آزادم بعد از کار روزانه‌ام را به این کار اختصاص بدهم، ولی باز بی‌نهایت ارزشش را داشت. اما من عاشق چالش و کار سخت‌ام. هنوز نمی‌دانم کار بعدی چه خواهد بود و فعلاً دارم روی بازاریابی برای «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» کار می‌کنم.

و حرف آخر؟ آیا صحبت دیگری دارید که بخواهید با خوانندگان ما در میان بگذارید؟

ممنون، سیما جان و ممنون از همهٔ خوانندگان شما برای وقتی که می‌گذارند تا دربارهٔ «می‌رود و می‌رود تا به ایران می‌رسد رؤیای من» بیشتر بدانند. من صمیمانه امیدوارم که این مستند کمک کند تا مردم را به هم نزدیک کند، خاطرات را حفظ کند، کلیشه‌ها را بشکند و نشان بدهد که مردم همچنان می‌توانند سرزمین مادری خود و سرزمین جدیدی را که خانهٔ خود خوانده‌اند، دوست بدارند. دوست دارم مردم بدانند که مستند من همهٔ ایرانی‌-کانادایی‌ها و همهٔ جامعه را نمایندگی نمی‌کند. این مستند داستان شش ایرانی-کانادایی را نقل می‌کند و خاطرات و ماجراهای آن‌ها را بازگو می‌نماید. 

باز هم ممنون!

خروج از نسخه موبایل