سیما غفارزاده – ونکوور
بالاخره شنبه بیستم اکتبر هم سر رسید، و اعضای شورای شهرها و همچنین هیئت امنای مدارس مناطق آموزشی در سراسر استان بیسی برای مدت چهار سال تعیین شدند. بریتیش کلمبیا، سومین استان پرجمعیت کانادا، مجموعاً ۱۶۲ شهر، بخش، روستا و… دارد که هر یک شهرداری (دولت محلی) خود را دارند. از این تعداد، ۲۱ شهرداری در مترو ونکوور قرار دارند که بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۶ کانادا ۲٫۵ میلیون نفر از ۴٫۷ میلیون نفر جمعیت کل، یعنی حدود ۵۳ درصد جمعیت این استان را در خود جای دادهاند. و اما طبق آمار اولیهٔ گزارششده از طرف نهاد برگزاری و نظارت بر انتخابات استان (Elections BC)، از جمعیت ۲٫۵ میلیونی مترو ونکوور در اغلب شهرها تنها زیر ۴۰٪ در این انتخابات شرکت کردهاند که نسبت به انتخابات گذشته در سال ۲۰۱۴ افت نیز نشان میدهد. از میان شهرهای ایرانینشین در نورث شور و ترایسیتیز، وست ونکوور با ۳۸٪ بیشترین و کوکئیتلام با ۲۵٪ کمترین رأیدهندهها را داشتهاند. از نکات برجستهٔ این انتخابات آن بوده است که در ۲۱ شهرداری مترو ونکوور، ۱۶ شهردار جدید انتخاب شد که شاید مهمترین و درواقع سیاسیترینشان انتخاب کندی استوارت بود که برای ورود به این کارزار از سمت خود بهعنوان نمایندهٔ حوزهٔ برنابی جنوبی در مجلس فدرال استعفا داده بود. از دیگر نکات مهم و البته ناامیدکننده – برای ایرانیان – آنکه هیچیک از ۹ نامزد ایرانی که تنها ۷ تن از آنان در شهر نورث ونکوور کاندیدا شده بودند، رأی لازم را برای ورود به دولت محلی کسب نکردند. طبعاً برای بررسی و تحلیل دلایل این شکست، به آمار و ارقام دقیق نیاز است که امیدواریم اهل فنش آن را انجام دهند، هر چند اگر به اعداد ارائهشده توسط یکی از نامزدها که تخمینی آماریست از واجدان شرایط شرکت در انتخابات بر مبنای سرشماری سال ۲۰۱۶ کانادا، به عددی حدود حداکثر ۳۵۰۰ ایرانی واجد شرایط در نورث ونکوور میرسیم. با نگاهی به عدد ۳۶۶۲ یعنی تعداد آراء هالی بک، ششمین و آخرین نمایندهٔ پیروز شورای شهر نورث ونکوور، درمییابیم که حتی اگر بر فرض محال تمام ایرانیان واجد شرایط در نورث ونکوور به کاندیداهای ایرانی رأی میدادند، باز امکان پیروزی آنها در این میدان – فقط با اتکا به رأی ایرانی – غیرممکن میبود. نتیجهگیری دشوار نیست؛ صرف تکیه بر رأی ایرانیان، موجب راهیابی ایرانی به درون ساختار دولت محلی نخواهد شد مگر آنکه شرایط برای افرادی که میتوانند در انتخابات شرکت کنند تغییر کند و در آینده غیرشهروندانی که اقامت دائم دارند نیز اجازه بیابند در انتخابات شرکت کنند. و اما آیا مسئله، تنها ورود یک ایرانی به مجموعهٔ دولت محلی یا دیگر سطوح دولتی، فارغ از دیگر فاکتورها از جمله شایستگی، است؟ آیا این تنها راه شنیده شدن صدای ایرانی است؟ آیا ما به اندازهٔ کافی در جامعهٔ میزبان ادغام شدهایم؟ و و و…
واقعیت آنکه قصد داشتم در این نیمصفحه چند کلمهای در باب رفراندوم تغییر نظام انتخاباتی بیسی که تا پایان ماه نوامبر از طریق پست انجام خواهد شد بنویسم، اما نمیشد بدون اشاره به نتایج انتخابات شهرداریها هم گذشت. اما، خوشبختانه موضوع رفراندوم در این شماره از نشریه با مطالبی از جان هورگان، نخست وزیر بیسی و مهدیار بیاضی، فعال اجتماعی و مسئول ارتباطات در گروه پارلمانی نمایندگان دولت بریتیش کلمبیا – هر دو از موافقان تغییر سیستم فعلی به سیستم نمایندگی تناسبی – و همچنین در گفتوگوی مفصلی که با همکاری علیرضا احمدیان، خبرنگار آزاد رادیو Review، با اندرو ویلکینسون، رهبر حزب بیسی لیبرال، اپوزیسیون رسمی دولت استانی – از مخالفان این تغییر – داشتهایم مفصلاً پوشش داده شده است، که شما را به مطالعهٔ آنها دعوت میکنم. در شمارههای آتی باز مطالب و گفتوگوهایی در این زمینه خواهیم داشت که امید است مطالعهٔ مجموعهٔ این مطالب به شما در تصمیمگیری و رأی به این رفراندوم کمک نماید.