نماد سایت رسانهٔ همیاری

سلسله داستان‌های مهاجرت به کانادا – نقش سوءپیشنه در پرونده‌های شهروندی – قسمت اول

نقش سوءپیشنه در پرونده‌های شهروندی

امیرحسین توفیق – ونکوور

سمیه در اواسط سال ۲۰۱۱ تحت برنامهٔ اسکیلد ورکر به‌همراه همسر و فرزند کوچکشان وارد کانادا شد. در پروندهٔ مهاجرتی به‌عنوان متقاضی اصلی اقدام کرده بود و کمی پس از ورود به شهر تورنتو، به‌عنوان برنامه‌نویس کامپیوتر مشغول کار شده و از شرایط زندگی و کاری‌اش کاملاً راضی بود. فرزندشان هم در مدرسه را شروع کرده و در زمانی کوتاه، به زبان انگلیسی مسلط شده بود و حتی از مادرش، سمیه، ایراد هم می‌گرفت. همسر سمیه هم که مهندس راه و ساختمان بود و از نظر دانش زبان انگلیسی کمی مشکل داشت، شروع به تحصیل و بالا بردن دانش زبان انگلیسی‌اش کرد و او هم با فاصلهٔ هشت ماه پس از سمیه، جذب بازار کار شد.

سمیه و خانواده‌اش، از مهاجرتشان بسیار راضی و خوشحال بودند و هر آنچه را دنبالش بودند، در ظرف یک‌سال پس از ورود به کانادا به‌دست آورده‌ بودند. سال دوم اقامتشان بود که سمیه مادر و پدرش را برای ملاقات خود و خانواده‌اش دعوت کرد. سال بعد هم والدین همسرش به کانادا آمدند و شرایط زندگی و خوشحالی آن‌ها را با چشم خود دیدند.

سه سال مثل برق و باد گذشت و آن‌ها در آن مدت کانادا را ترک نکردند و مشغول کار و زندگی بودند و پس‌انداز هم می‌کردند تا بتوانند ظرف یک‌سال بعدش، صاحب خانه هم بشوند.

سمیه پس از آن که ۱۰۹۵ روز اقامتشان در کانادا تکمیل شد، فرم‌های درخواست شهروندی و مدارک مورد نیازش را آماده و تکمیل کرد و درخواست خود و خانواده‌اش را برای شهروندی ارسال نمود.

در طول این مدت با افراد زیادی دوست شده و بعضاً رفت‌وآمد خانوادگی هم پیدا کرده بود. در بین آن‌ها چند خانواده بودند که با ایشان صمیمی‌تر شده بود و شرایطشان هم کاملاً یکسان بود. بدین معنی که هم‌زمان وارد کانادا شده بودند و تقریباً به فاصلهٔ کوتاهی از هم، درخواست‌های شهروندی خود را آماده و ارسال کرده بودند.

با بررسی و سؤال‌هایی که کرده بود، متوجه شد اغلب افرادی که در سال ۲۰۱۴ اقدام کرده بودند، به فاصلهٔ کوتاهی نامهٔ شرکت در آزمون شهروندی را دریافت کرده بودند و پس از آن هم به فاصلهٔ کوتاهی مراسم قسم خوردن برگزار شده و رسماً شهروند کانادا شده بودند. خوشحالی‌اش با شنیدن این موارد دوچندان شد و منتظر نامهٔ حضور در آزمون شهروندی‌شان ماند.

چندین ماه گذشت و هیچ خبری نشد. از دوستان دیگرش پیگیر شد؛ بعضاً نامه‌های درخواست شرکت در آزمون را دریافت کرده بودند و حتی در آزمون هم شرکت کرده بودند، اما سمیه و چند نفر از دوستان صمیمی‌اش، هیچ نامه‌ای دریافت نکرده بودند. چندین بار هم تماس تلفنی گرفته بودند و اپراتوری که تلفن آن‌ها را پاسخ داده بود، پس از اخذ اطلاعات لازم و مراجعه به پروندهٔ آن‌ها، اعلام کرده بود که پرونده در حال بررسی است و باید منتظر باشند. حتی یکی از آن‌ها ذکر کرده بود که پروسهٔ پروندهٔ آن‌ها ممکن است ۴۸ ماه طول بکشد. سمیه روزبه‌روز نگران‌تر می‌شد و نمی‌توانست عدد ۴۸ ماه را هضم کند درحالی‌که خیلی از دوستانش حتی شهروند کانادا هم شده بودند، تنها او مانده بود و چند تن از دوستان صمیمی‌اش که حتی آزمون هم نداده بودند.

سمیه از یکی از مشاوران مهاجرت وقت ملاقات گرفت و شرح ماجرا را عنوان کرد و نگرانی‌اش را ابراز نمود. پاسخی که دریافت کرد بدین شرح بود که: «پروسهٔ متقاضیان مختلف، متفاوته و فرمول خاصی نداره. کاری نمی‌تونید بکنید غیر از اینکه صبر کنید تا پروسه طی بشه. پروسهٔ شهروندی کانادا هم مشابه پروسهٔ مهاجرت، علاوه بر بررسی مدارک و فرم‌ها و اطمینان از صحت و سقم اون‌ها، بخش بررسی «بک‌گراند چک» هم داره و اغلب افرادی که پرونده‌شون وارد این مرحله می‌شه، پاسخ به اون‌ها طولانی می‌شه، وقفه در این مرحله است و خب جای نگرانی نداره. فقط باید صبر کنید.»

«آیا واقعاً ممکنه ۴۸ ماه طول بکشه؟»

«ممکنه. زمانی که پرونده وارد بخش «بک‌گراند چک» می‌شه و پاسخ از حد نرمال طولانی‌تر می‌شه، اگر با وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا تماس گرفته بشه، اون‌ها این پاسخ رو می‌دن، چراکه سازمانی که پیشینهٔ متقاضی رو کنترل می‌کنه، این مدت رو به وزارت مهاجرت اعلام می‌کنه و حتی از دست اون‌ها هم خارجه. یک سؤال؛ آیا در طول مدت اقامت در کانادا مشکل امنیتی نداشتید؟ یا خودتون یا همسرتون خلافی مرتکب نشدید؟»

«خیر. به‌هیچ عنوان. ما سرمون به کار و زندگی‌مون گرم بوده و هست.»

«بسیار خب. پس نگران نباشید ولی کاری نمی‌تونید بکنید جز اینکه صبر کنید و انشاءالله به‌زودی برگهٔ دعوت به شرکت در آزمون شهروندی رو دریافت می‌کنید.»

سمیه پس از مشاوره با مشاور مهاجرت کمی فکر کرد و مطمئن شد که نه خودش و نه همسرش هیچ مشکلی نداشته‌اند و قطعاً بد شانسی بوده که پرونده‌شان در آن مرحله گیر کرده است.

تقریباً سه ماه از آن دیدار گذشت که سمیه یک‌روز پس از برگشت از سر کار، نامه‌ای از وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا دریافت کرد و خوشحال از اینکه نامهٔ دعوت به آزمون است، آن را باز کرد ولی وقتی نامه را خواند، نزدیک بود قالب تهی کند.

«شما در دادگاه عالی استان انتاریو پرونده دارید. آن پرونده در حال بررسی است و تا به نتیجه رسیدن آن، باید منتظر باشید و احتمال دارد این پروسه ۴۸ ماه طول بکشد.»

سمیه مات و مبهوت فقط نوشته‌های نامه را مرور می‌کرد.

قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید

خروج از نسخه موبایل