قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
تالین ساهاکیان – آلمان
گوسفندها
بیشتر مردم گوسفندها را موجوداتی کودن فرض میکنند که چشمشان فقط دنبال لقمهٔ علف بعدی است، درحالیکه ارتباط نزدیک و عاطفی با این حیوانات میتواند خیلی زود نگاه ما را نسبت به آنها تغییر دهد. آزمایشات روانشناسی و رفتارشناسی روی گوسفندها نشان میدهند که آنها بسیار باهوشتر از آناند که عموم مردم دربارهٔ آنها تصور میکنند، زندگی اجتماعی پیچیدهای دارند و بسیار عاطفیاند. تمام عواطف انسانی مانند عشق، دوستیهای صمیمی و سوگواری برای مرگ عزیزان در گوسفندان نیز وجود دارد. آنها میتوانند چهرهٔ ۵۰ گوسفند دیگر را تا دو سال به خاطر بسپارند. آنها حتی صورت آدمها را هم به خاطر میسپارند و قادرند چهرههایی را که فقط ۵ درصد با هم تفاوت دارند از همدیگر تشخیص دهند. آنها حتی میتوانند حالات چهرهٔ گوسفندها و انسانها را در یک عکس تشخیص دهند و گوسفندها و آدمهای شاد و آرام را به گوسفندها و آدمهای عصبی یا مضطرب ترجیح میدهند. گوسفندها فرزند خود را هم فقط از روی چهره تشخیص میدهند. طول عمر طبیعی گوسفندها ۱۰ سال است ولی میتوانند تا ۱۵ سالگی هم عمر کنند.
وضعیت گوسفندها در دامداریها
گوسفندها عموماً برای پشم و گوشتشان و حتی برای شیر پرورش داده میشوند. در کشورهایی مانند استرالیا و نیوزیلند گوسفندها در گلههای بسیار بزرگ چندهزارتایی پرورش داده میشوند. بدیهی است که گوسفندها هم از «اصلاح نژادی» مصون نماندهاند و بشر برای هر کاربردی نژادهای متفاوتی از گوسفندها را پرورش داده است. این نژادها را میتوان به دو دستهٔ کلی تقسیم کرد: نژادهایی که برای تولید گوشت پرورش داده میشوند و نژادهایی که پشم فراوان دارند. البته صرفنظر از اینکه هدف اصلی از پرورش آنها چه باشد، آنها در نهایت برای گوشتشان کشته میشوند.
گوسفندهای ماده بین ۵ تا ۱۲ ماهگی به بلوغ میرسند. در گوسفندها هم تلقیح مصنوعی ممکن ولی کمتر رایج است چون دهانهٔ رحم گوسفندها بر خلاف دهانهٔ رحم گاوها و بزها خم دارد و دامپزشکان و کارگران برای رسیدن به آن نیاز به مهارت بیشتری دارند! برای باردارکردن کل یک گلهٔ کوچک معمولاً از یک گوسفند نر انتخابشده استفاده میشود. دورۀ بارداری در گوسفندها حدود ۵ ماه طول میکشد. گوسفندها در طبیعت یک یا دو فرزند به دنیا میآورند، ولی گوسفندهای اصلاحنژادیشده هر بار بین دو تا سه فرزند بهدنیا میآورند. در برخی از نژادها وزن نوزادان هم بیشتر از نرمال است. تولدهای چندتایی و وزن زیاد برهها در هنگام تولد سبب شده است زایمان در گوسفندها پیچیدهتر شود. علاوه بر این، زایمانهای چندتایی آمار مرگومیر برهها را افزایش داده است، ولی چون در نهایت تعداد کل برههای باقیمانده بیشتر است، دوقلو و سهقلوزایی گوسفندها برای دامداران بسیار اقتصادی است. پس از تولد برهها، گوسفندهای مادر ۲۲۰ تا ۲۴۰ روز شیر دارند. آنها در حالت طبیعی سالانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم شیر میدهند ولی در برخی از نژادهای اصلاحنژادیشده میزان شیر تولیدشده بین ۲۰۰ تا ۵۵۰ کیلوگرم است. برهها ممکن است در بهار یا زمستان متولد شوند. برههایی که در بهار بهدنیا میآیند، شانس بیشتری برای زندهماندن دارند و بارداری و زایمان بهارۀ گوسفندها برای دامداران کمهزینهتر است، ولی دلایل مختلفی وجود دارد که سبب میشود گروه زیادی از دامداران طوری برنامهریزی کنند که برهها بهجای بهار در زمستان بهدنیا بیایند. برای نمونه، ممکن است آنها بخواهند در تابستان برههای فربه و آمادهٔ ذبح به بازار عرضه کنند یا در بهار بهجای پرداختن به زایمان حیوانات، وقت خود را صرف مزرعه کنند. همچنین، اگر هدف از پرورش گوسفند تولید شیر باشد، دورهٔ شیردهی پس از زایمان زمستانه طولانیتر از زایمان تابستانه است. با این برنامهریزی، برهها بهجای بهار در اوج سرمای دسامبر یا ژانویه بهدنیا میآیند و تعداد زیادی از آنها در نتیجهٔ سرما و نبود مراقبتهای کافی از سوی دامداران میمیرند، ولی اینها «ضایعاتی» هستند که دامداران از پیش در محاسبات خود در نظر میگیرند. در هفتههای اول پس از تولد، گوشهای همهٔ برهها را برای آویزانکردن پلاک سوراخ میکنند، دمهای آنها را کوتاه میکنند و برههای نر را اخته میکنند.
کشتار گوسفندها
گوسفندهایی که برای گوشت پرورش داده میشوند، معمولاً در ششماهگی به کشتارگاه فرستاده میشوند. گوسفندهایی که برای پشم پرورش داده میشوند، عمر طولانیتری دارند، ولی آنها هم در نهایت به کشتارگاه منتقل میشوند اما بسیاری از آنها قبل از رسیدن به کشتارگاه، سفری طاقتفرسا هم پیش رو دارند چون معمولاً در جایی بسیار دورتر از محل پرورششان کشته میشوند. برای نمونه، میتوان به صادرات گوسفند زنده از استرالیا به کشورهای دیگر (معمولاً کشورهای خاورمیانه و آفریقایی که میخواهند عمل ذبح را خودشان انجام دهند)، اشاره کرد. درد و رنجی که حیوانات صادرشده روزها و هفتهها در سرما و گرما در کشتیها یا کامیونها تحمل میکنند، ورای تصور است. گرمازدگی در فصل گرما و سرمازدگی و یخزدگی در فصل سرما قسمت تفکیکناپذیر این سفرهاست. حیوانات باید روزها و هفتهها در فضولات و استفراغ خود و دیگران سر کنند. آنها باید روزها و هفتهها گرسنه و تشنه بمانند در حالیکه جایی برای نشستن یا هوای کافی برای تنفس ندارند. تعداد زیادی از حیوانات در نتیجهٔ بیماری، عدم وجود هوای کافی، سکتۀ قلبی، فشارهای عصبی، شکستگی استخوانها، زخمها و عفونتها در راه میمیرند. علاوه بر این، معمولاً در کشورهای آفریقایی و خاورمیانه مرگ وحشتناکی در انتظار حیواناتی است که در راه نمیمیرند چون در این کشورها حتی قانونی برای گیجکردن حیوانات قبل از ذبح وجود ندارد.
بـزها
طبیعت فوقالعاده کنجکاو بزها، آنها را به موجوداتی سرزنده، شوخطبع و دوستداشتنی تبدیل میکند، بهطوری که میتوانند با کارهای بامزۀ خود ساعتها کسی را مشغول کنند. بههمین دلیل، در سالهای اخیر برخی از مردم بزها را بهعنوان حیوانات خانگی نگهداری میکنند. آنها در فرار از طویلهها و مزارع نیز سابقۀ درخشانی دارند. برای کشف سوراخها و خرابیهای حصارها کافی است بزی در مزرعه حضور داشته باشد. بزها بسیار اجتماعیاند و از تنهایی گریزاناند.
وضعیت بزها در دامداریهای صنعتی
پرورش بزها برای گوشت و شیر سابقهای ۱۰ هزار ساله دارد ولی در دهههای اخیر در بسیاری از نقاط دنیا پرورش بزها هم صنعتی شده است. در دامداریهای صنعتی تعداد زیادی بز در اصطبلها نگهداری میشوند. آنها به محیط بیرون، هوای آزاد و نور مستقیم خورشید دسترسی ندارند. این حیوانات جای کافی برای حرکت ندارند. در این اصطبلها معمولاً از زمینِ پوشیدهشده با پوشال و کاه یا خاک خبری نیست.
بزهای مادۀ بهاصطلاح «اصلاحِنژادیشده» را بین ۷ تا ۱۰ ماهگی با تلقیح مصنوعی باردار میکنند یا در جعبهای میبندند طوریکه امکان حرکت یا مقاومت نداشته باشند و بز نر را به او نزدیک میکنند تا او را باردار کند. دورۀ بارداری بهطور متوسط حدود ۵ ماه طول میکشد. بزها یک تا سه فرزند به دنیا میآورند و پس از هر دورهٔ زایمان تا ۲۸۴ روز شیر تولید میکنند. زندگی این مادران بسیار شبیه به گاوهای شیرده است. آنها را چند بار بهصورت پیدرپی باردار میکنند و پس از آنکه فرسوده شدند، به کشتارگاه میفرستند. بزغالهها حداکثر تا سهماهگی پیش مادر خود میمانند و سپس بههمراه بزغالههای دیگر به اصطبلهای مجزا منتقل میشوند تا روزی که به کشتارگاه فرستاده شوند. بزغالههای نر اخته میشوند و شاخ همهٔ آنها بدون بیحسی سوزانده میشود. برای این کار یک استوانهٔ آهنی داغ را دور شاخهای بزغالهها قرار میدهند و روی قسمت گوشت برای ۸ تا ۱۷ ثانیه نگه میدارند. این کار را دو تا سه بار برای هر شاخ تکرار میکنند. لازم به یادآوری است که شاخ حیوانات، پر از عصب است و این کار درد فیزیکی و آسیب روحی شدیدی بر حیوانات وارد میکند.
کشتار بزها
بزهای مادهای را که برای زادوولد مورد استفاده قرار میگیرند، پس از چند دورهٔ بارداری و بزغالهها را بین ۳ تا ۵ ماهگی به کشتارگاه میفرستند. کشتار آنها شبیه کشتار گوسفندهاست.