نماد سایت رسانهٔ همیاری

مفاهیم بنیادین موسیقی کلاسیک ایرانی (بخش اول)

مفاهیم بنیادین موسیقی کلاسیک ایرانی- امیرحسین اسلامی میرآبادی

امیرحسین اسلامی میرآبادی*

حتماً واژه‌هائی مانند «موسیقی اصیل ایرانی»، «موسیقی سنتی ایرانی»، «موسیقی ردیفی»، «موسیقی دستگاهی» و… به گوشتان خورده و یا حتی شما نیز بارها به‌کار برده‌اید. اما هیچ‌وقت فکر کرده‌اید که آیا:

۱) این واژه‌ها صحیح‌اند و معنای مورد نظر را دربرمی‌گیرند؟

۲) و این نوع و گونهٔ موسیقی شامل چه چیزهائی می‌شود؟

در ابتدا باید متذکر شد تا به‌مرور واژهٔ «موسیقی کلاسیک ایرانی» جایگزین عناوینی چون «سنتی»، «اصیل»، «دستگاهی» یا «ردیفی» شود. در حقیقت واژهٔ «موسیقی کلاسیک ایرانی» واژه‌ای است که متخصصان و موسیقی‌شناسان ایرانی در سال‌های اخیر برای این گونه موسیقی انتخاب کرده‌اند و همان‌طور که در غرب، موسیقی جدی و رسمی غربی مثل موسیقی‌های بتهوون، موتزارت، باخ، چایکوفسکی و… با واژهٔ «موسیقی کلاسیک غربی» شناخته شده است، موسیقی رسمی ایران هم با عنوان «موسیقی کلاسیک ایرانی» شناخته می‌شود.

اما موسیقی کلاسیک ایرانی شامل چیست؟

برای درک دقیق این واژه بایستی شاخه‌های زیادی را در این‌گونه از موسیقی شکافت تا به‌راحتی متوجه موضوع شد. این موسیقی همان موسیقی‌ای است که از قدیم‌الایام توسط موسیقی‌دانان حرفه‌ای حفظ شده و تا به امروز نسل‌به‌نسل و سینه‌به‌سینه به‌دست ما رسیده است.

موسیقی کلاسیک ایرانی شامل «ردیف موسیقی ایرانی» و «قطعات ضربی موسیقی ایرانی» است.

اما ردیف موسیقی ایرانی چیست؟

ردیف موسیقی ایرانی، دربرگیرندهٔ دستگاه‌ها و آوازهای موسیقی ایرانی است. و هر دستگاه یا آواز خود نیز شامل مجموعه‌ای از ملودی‌ها و نغمه‌هائی است که به‌ترتیبی خاص و ردیف‌وار پشتِ سر هم قرار گرفته و اجرا می‌شوند و هر دستگاه یا آواز، فضا، حالت خاص و منحصربه‌فردی را در شنونده ایجاد می‌کند.

تعداد دستگاه‌های موسیقی ایرانی ۷ دستگاه است: شور، ماهور، همایون، نوا، راست پنجگاه، سه‌گاه و چهارگاه.

تعداد آوازهای مرسوم موسیقی ایرانی نیز ۵ آواز است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری، دشتی و بیات اصفهان.

همان‌طور که گفته شد، هر کدام از این دستگاه‌ها و آوازها از تعدادی ملودی یا نغمه تشکیل شده‌اند که وقتی این ملودی‌ها یا نغمه‌ها به‌دنبال هم و با منطق خاصی اجرا شوند، دستگاه یا آواز مورد نظر را معرفی می‌کنند. این ملودی‌ها یا نغمه‌ها نیز «گوشه» نام دارند.

تفاوت اصلی و اساسی دستگاه و آواز در تعداد گوشه‌های آن‌هاست. دستگاه‌ها تعداد گوشه‌های بیشتری نسبت به آوازها دارند. مثلاً به‌طور معمول تعداد گوشه‌های دستگاه‌ها در ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی به روایت «میرزا عبدالله» و نگارش «داریوش طلائی» عبارتند از: شور ۲۹، ماهور ۳۴، نوا ۱۸، همایون ۲۶، راست پنجگاه ۲۴، سه گاه ۱۹، چهارگاه ۳۱.

در حالی‌که تعداد گوشه‌های آوازها عبارتند از: ابوعطا ۷، بیات ترک ۱۶، افشاری ۵، دشتی ۶، بیات اصفهان ۵ که البته در ردیف‌های مختلف از روایت‌های مختلف، این تعداد گوشه‌ها اندکی متغیرند.

گفته شد که موسیقی کلاسیک ایرانی از ردیف موسیقی ایرانی و قطعات ضربی موسیقی ایرانی تشکیل شده است. در مورد ردیف موسیقی ایرانی به اختصار بیان شد و اما قطعات ضربی موسیقی ایرانی نیز عبارتند از: پیش‌درآمد، ضربی، چهارمضراب، تصنیف و رنگ.

در مورد این قطعات در شماره‌های آتی نشریه توضیح داده خواهد شد، اما در اینجا به‌جهت شناخت بیشتر دستگاه‌ها و آوازها، سخن را با شناخت دستگاه «ماهور» به پایان می‌برم.

دستگاه ماهور

واژهٔ ماهور معانی مختلفی دارد، اما مهم‌ترین معنای آن «نوعی گُل» است (گُل ماهور). همچنین حس دستگاه ماهور خوشی، فرح، طرب، آغاز روز و شور جوانی است. اسامی برخی از گوشه‌های دستگاه ماهور نیز گواه بر این احساس هستند. به‌عنوان نمونه: گشایش، مجلس‌افروز، زنگوله، طرب‌انگیز، کرشمه و…

در مقایسهٔ ۷ دستگاه موسیقی کلاسیک ایرانی با ۷ مرحلهٔ سیروسلوک عرفانی، دستگاه ماهور با مرحلهٔ چهارم عرفان یعنی «استغنا و بی‌نیازی» مقایسه می‌شود. همچنین در مقایسه با موسیقی کلاسیک غربی، ماهور شباهت‌هائی به «گام ماژور» نیز دارد.

دستگاه ماهور مثل همهٔ دستگاه‌ها و آوازها با گوشه‌ای شروع می‌شود که «درآمد» نام دارد و در حقیقت فتح باب و به‌حکم معرفی فضای صوتی و احساسی دستگاه ماهور است. گوشه «کرشمه» نیز با وزن شعری «مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن» و مثلاً با شعر «هزار مرتبه به‌به از آن لبِ شکرینت» اجرا می‌شود. البته کرشمه با وزن دیگری یعنی «مفعلن فعلاتن مفاعلن فعلن» و مانند شعر «کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود» نیز اجرا می‌شود.

علاوه بر گوشه‌های ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی، بیشتر ملودی‌ها و ترانه‌های لُری نیز در دستگاه ماهور می‌باشند. شاخص‌ترین و شناخته‌شده‌ترین این آهنگ‌ها، ترانهٔ «دایه دایه» می‌باشد.

یکی از مهم‌ترین تصنیف‌های موسیقی ایرانی که در دستگاه ماهور می‌باشد، «مرغ سحر» نام دارد که در سال ۱۳۰۶ خورشیدی توسط «مرتضی نی داود» و شعری از «ملک‌الشعرای بهار» ساخته شده است. اولین ضبط و اجرای این اثر در همان سال توسط بانو «ملوک ضرّابی» خوانده شد و دومین اجرا و ضبط این اثر توسط بانو «قمرالملوک وزیری» خوانده شده است:

مــرغ سحر نــاله سرکن، داغ مــرا تازه‌تر کن

ز آه شرربار، این قفس را، بَرشِکَن وُ زیروزِبَر کن

بلبل پَربسته زِ کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوعِ بشر سُرا

وَز نفسی عـرصهٔ این خــاک توده را، پرشرر کن

ظلم ظالم، جور صیاد، آشیــانم داده بر بـاد

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن

نوبهار است، گل به بار است، ابر چشمم، ژاله‌‌بار است

این قفس، چون دلــم، تنگ و تــار است

شعــله فکن در قفس ای آهِ آتشین

دست طبیعت گــل عمر مرا مچین

جانب عاشق نِگَه ‌ای تازه‌گل از این، بیشتر کن

مرغ بی‌دل شرح هجران مختصر، مختصر کن

*عضو هیئت علمی دانشکدهٔ موسیقی دانشگاه هنر تهران، آهنگ‌ساز، نوازندهٔ نی و مدرس موسیقی

www.amireslami.com

بخش دوم این مطلب را در اینجا بخوانید

خروج از نسخه موبایل