نماد سایت رسانهٔ همیاری

نقوش زیبا و چشم‌نواز در نمایشگاه نقاشی «زیر سایهٔ درخت لوتوس» 

نقوش زیبا و چشم‌نواز در نمایشگاه نقاشی «زیر سایهٔ درخت لوتوس» نمایشگاه آثار نقاشی دو هنرمند ساکن ونکوور، پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی

نقوش زیبا و چشم‌نواز در نمایشگاه نقاشی «زیر سایهٔ درخت لوتوس» نمایشگاه آثار نقاشی دو هنرمند ساکن ونکوور، پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی

نمایشگاه آثار نقاشی دو هنرمند ساکن ونکوور، پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی

سیما غفارزاده – ونکوور

نمایشگاه آثار نقاشی دو هنرمند شناخته‌شدهٔ ایرانی ساکن مترو ونکوور، یعنی پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی، با عنوان «زیر سایهٔ درخت لوتوس» (Under the Shade of the Lotus Tree) در تاریخ ۲۴ ژانویه در موزهٔ هنر وست ونکوور گشایش یافت و تا تاریخ اول آوریل به‌طور رایگان برای بازدید عموم برقرار خواهد بود. آثار زیبای این دو هنرمند در این نمایشگاه الهام‌گرفته از اشعار کلاسیک شاعران ایرانی است. هیلاری لِتوین (Hilary Letwin)، مسئول نمایشگاه موزهٔ هنر وست ونکوور، دربارهٔ مفهوم آثارِ غرق در شعرِ این دو هنرمند می‌گوید: «ترجمهٔ یک مفهوم یا عبارت از زبانی به زبان دیگر هرگز کار آسانی نیست، و اگر کسی بخواهد این فرآیند را با شعر یا به‌صورت بصری انجام دهد، دشوارتر است. آزرم معتمدی و معینی‌ شیرازی در اینجا به‌عنوان مترجمان ما عمل می‌کنند؛ این هنرمندان نمادها و داستان‌های سنّتی ایرانی را مدرنیزه می‌کنند، پیام‌های پنهان شعر را منتقل می‌کنند، یا موتیف‌های تاریخی را زیرورو می‌کنند تا به بحران‌های اجتماعی-سیاسی در سرزمین مادری خود بپردازند.»

از راست پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی در نمایشگاه نقاشی «زیر سایهٔ درخت لوتوس» در موزهٔ هنر وست ونکوور

پری آزرم معتمدی دربارهٔ عشقش به هنر نقاشی می‌گوید: «نقاشی برای من حکم پناهگاه را دارد. مرا به جایی می‌برد که به ناچیزیِ خود پی می‌برم، به فروتنی. شعر کلاسیک و معاصر فارسی به من الهام می‌بخشد. برای درک لایه‌های پنهان معنا، شعر را به انگلیسی و سپس به زبانی تصویری ترجمه می‌کنم که از تفسیر من از نقوش هنر، معماری و باغ‌های سنّتی ایرانی سرچشمه می‌گیرد. برداشت‌های من از شعر با خاطرات، با احساس شادی و درد، با آسیبِ ازدست‌دادن در هم می‌آمیزد. خط، فرم و رنگ ابزار بیانی تصویری می‌شوند که فراتر از کلمات زبان هرروزهٔ من است. با ساعت‌ها تعمق و کار، تصویر به‌تدریج روی کاغذ مقابلم شکل می‌گیرد. من تسلیمِ اتفاقات غیرمنتظرهٔ آبرنگ می‌شوم، محدودیت‌ها و امکانات تکنیک‌های هنری را کشف می‌کنم، و شاهدِ ظهور تصویری هستم که خلقش می‌کنم و پیش از این لحظه هیچ‌کجا وجود نداشته است. با این‌حال، این تصویر به‌طور عمیق و استوار در میراث هنری هزاران سال قبل ریشه دارد.»

حسین امانت، طراح و معمار ایرانی نامدار مقیم ونکوور، که پری آزرم معتمدی را از دههٔ ۶۰ میلادی و زمانی که با هم در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل می‌کردند می‌شناسد، دربارهٔ آثار هنری او می‌گوید: «آزرم معتمدی که در خانواده‌ای فرهیخته و هنرمند از اصفهان، شهری تاریخی و برجسته به‌‌دلیلِ زیبایی و فرهنگش، بزرگ شده بود، با اشتیاق و آگاهانه روحیهٔ هنری این شهر را جذب کرد و آن را در آثار هنری خود ترجمه نمود. این میراث فرهنگی غنی، همراه با قرارگیری او در معرض چشم‌انداز طبیعی بریتیش کلمبیا، آثار معناداری را به وجود آورده که انعکاس‌دهندهٔ تجربهٔ زندگی‌اش است. او هم با هنر سنّتی ایران و هم با هنر مدرن غرب آشنا بود. علاوه بر این، ما آموزش دیدیم که با آبرنگ و جوهر نقاشی کرده و طرح‌هایی خلق کنیم که بیشتر به‌عنوان آثار هنری ارائه می‌شوند تا نقشه‌های فنی. این مهارتی است که مطمئناً به آزرم معتمدی این اعتمادبه‌نفس را داد که در ادامهٔ کار هنری خود به کار در این تکنیک ادامه دهد، البته برای هدفی متفاوت.»

امانت می‌گوید سرانجام در سال ۱۹۷۹ و با انقلاب اسلامی، برای آن‌‌ها (ازجمله خودش) که از ایران رفتند، سردرگمی و شوک زیادی به وجود آمد. آزرم معتمدی در محیط جدید، دور از دنیایی که حساسیت‌های هنری او را تغذیه کرده بود، ازدست‌دادن کشور و مردمی را که پشت سر گذاشته بود، عمیقاً احساس کرد. شعر، ادبیات و هنر ایران که محور زندگی هنری او بود، تنها بقایای فرهنگ سرزمین مادری‌اش بود که با خود به کانادا آورده بود و با آن‌ها، سفری را آغاز کرد تا نوستالژی خود را از طریق شعر و نقاشی کشف کند و در درک ریشه‌های فرهنگی خود و ارتباط با آن‌ها عمیق‌تر بکاود.

حسین امانت دربارهٔ الهام‌گرفتن آزرم معتمدی از شاعران کلاسیک می‌گوید: «بسیاری از اولین کارهای او به‌ویژه از عمر خیام الهام گرفته است؛ اشعاری از او که بر زندگی در لحظهٔ حال، لذت از آن و پشت‌سرگذاشتن تمام چیزهای دیگر تأکید دارد. این احتمالاً همان حالتی بوده که آزرم معتمدی در آن زمان تجربه می‌کرده است. رباعیات معروف خیام بارها به انگلیسی ترجمه شده است، ترجمه‌هایی که آزرم معتمدی با آن‌ها آشنایی داشت. او طی سال‌ها از شاعران فارسی‌زبان دیگر مانند فردوسی، حافظ و مولانا نیز الهام گرفت که با ترجمه و تصویرسازی گزیده‌ای از اشعار یکی از برجسته‌ترین شاعران معاصر ایران، شفیعی کدکنی، با عنوان «در آیینهٔ رود» به اوج رسید. آزرم معتمدی در ادامه به نقاشی‌کردنِ اشعار سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث پرداخت؛ همهٔ شاعران معاصری که نسبت به تحولات اجتماعی و سیاسی کشورشان ابراز تأسف کرده‌اند.»

امانت معتقد است که آزرم معتمدی دنیای شعر را به تصاویر الهام‌گرفته از سنّت پیوند زده و آن را به شیوه‌ای نو بر روی کاغذ و بوم ارائه کرده است. در واقع، اولین آثار او کاملاً معمارانه بود و در آن‌ها تعادل، در چهارچوبی هندسی به‌زیبایی دیده می‌شد؛ هر یک گویی مراقبه‌ای است با ارجاع به باغ‌های ایرانی و مینیاتورهای سنّتی. او همچنین معتقد است که نور و رنگ از ویژگی‌های برجستهٔ آثار آزرم معتمدی است، و برخی از آثار او یادآور شیشه‌هایی رنگارنگ‌اند که به‌دقت در اشکال مختلف چیده شده‌اند. او می‌گوید آزرم معتمدی نور را به‌طرز ماهرانه‌ای به کار می‌گیرد و درخشندگی آن را به تصویر می‌کشد، و در عین حال شجاعت خود را در استفادهٔ هماهنگ از رنگ‌ها نشان می‌دهد؛ ترکیبی که آرامش‌بخش و چشم‌نواز است.

حسین امانت دربارهٔ دیگر جنبه‌های آثار هنری آزرم معتمدی می‌گوید: «رویکرد نوآورانهٔ آزرم معتمدی در ساخت جواهرات و فلزکاری نیز دیده می‌شود. او ضمن یادآوری هنر فلزکاری که اغلب در بازارهای اصفهان شاهد آن بوده، نقوش پیچیدهٔ ایرانی را به اشکال ساده‌تر درمی‌آورد. او می‌کوشد با استفاده از جواهرات در فلزات گران‌بها، صنعتی قدیمی را بازتعریف کند، اما ارتباط قوی با نقوش سنّتی ایرانی را حفظ می‌کند. این را می‌توان در کارهای ویترای و همچنین در طرح‌های فرش او مشاهده کرد.» او به مجموعه‌ای از نقاشی‌های آزرم معتمدی در این نمایشگاه اشاره می‌کند که در آن‌ها صندلی‌های خالی بر روی طرح‌های مختلف فرش‌های ایرانی به‌زیبایی ارائه شده‌اند، و می‌گوید: «در این کارها مفاهیم نیستی، خاطرات و سکون در نظر گرفته شده و جالب اینجاست که این مجموعه در طول همه‌گیری جهانی کووید آغاز شد، زمانی که فاصله‌گذاری اجتماعی باعث شد تا تنهایی، تفکر و تأمل مورد بازبینی قرار گیرد.»

پری آزرم معتمدی زندگی و آثار خود را با نثری شاعرانه و همراه با تصویر برخی از آثار هنری‌اش در کتاب «بوم آبی من» (My Blue Canvas) به‌زیبایی شرح داده است.

رزیتا معینی شیرازی دربارهٔ نقاشی‌های خود در این نمایشگاه می‌گوید: «در خلق نقاشی‌هایم برای این نمایشگاه، از شعر بلند فریدالدین عطار با عنوان «منطق‌الطیر» الهام گرفته‌ام. من «هفت وادی» را که پرندگان باید قبل از رسیدن به نقطهٔ پایانی سفرِ خود از آن بگذرند، به‌صورت بصری تصور کرده‌ام. «سیمرغ»، بخشی از شعر بلند منطق‌الطیر، به مسیری منتهی به جایی اشاره می‌کند که می‌توان مستقیماً خودشناسی و خویشتن‌اندیشی را تجربه کرد. این، داستانی نمادین از جست‌وجوی انسان برای رسیدن به حقیقتِ خود است. این شعر از کهن‌الگوها، مفاهیم، ​​ایده‌ها و نمادهایی صحبت می‌کند که تجربیات زندگی معاصر من را به اجدادم و اجداد مشترک ما در طول تاریخ بشر پیوند می‌دهد.»

او می‌گوید که برای به‌انجام‌رساندن این آثار هنری، از شیوهٔ «نقاشی پشت شیشه» استفاده کرده و در این نقاشی‌ها ترکیبی از مواد و لوازم سنّتی و امروزی را به کار برده است. معینی شیرازی می‌افزاید برای ارتباط بافت کلاسیک شعر و تکنیک سنّتی نقاشی پشت شیشه، ممارست و صبوری استادان هنر سنّتی، مستقیماً پشت قطعات شیشه نقاشی کرده است، و معتقد است که زنده‌بودن و داشتنِ انرژى انعكاسىِ شیشه و نیز استفاده از جلوهٔ آینه‌ای که با هر نقاشی به‌تدریج افزایش می‌یابد، بینندگان را به دیدن انعکاس خود در آینه‌ای که در نقاشی هست، دعوت می‌کند و در نتیجه مخاطب بخشی از سفر خودیابی می‌شود. وی دربارهٔ سبک آثارش می‌گوید: «سبک هر اثر از سنّتی تا انتزاعی را در بر می‌گیرد و تلفیقی از این دو است. این برخاسته از زندگی معاصر من است، هرچند پژواک اجدادم را که هنوز در من زندگی می‌کنند، تداعی می‌نماید.»

اَستری رایت (Astri Wright)، استاد هنر در دانشگاه ویکتوریا، دربارهٔ آثار هنری رزیتا معینی شیرازی می‌گوید: «اکنون از خودم می‌پرسم، هنرمندی از ایران، چه در داخل و چه در خارج و به‌عنوان یک مهاجر، با صحنه‌های خبری‌ای که جلو چشمانش پخش می‌شود، چه می‌تواند بکند؟ و اینکه در رابطه با این نمایشگاه، شعری صوفیانه از قرن دوازدهم مانند منطق‌الطیر به کسی که تاریخ، اصل‌ونسب و زندگی‌اش با واقعیت‌هایی که در چهار دههٔ اخیر در ایران شاهد آن بوده‌ایم در هم تنیده است، چه می‌تواند بدهد؟ و چگونه بیننده‌ای، اعم از بیگانه یا آشنا به فرهنگ ایرانی و ایران، که علاقه‌مند به کاوش در درک زیبایی‌شناختی ناب این آثار است، با الهام از تلاقی متون باستانی و تجربهٔ معاصر، شروع به درک ابعاد عمیق تاریخی، روانی و معنوی در این تصاویر بکر ارائه‌شده می‌کند؟»

رایت دربارهٔ تجارب هنری معینی شیرازی می‌گوید هنر او با سال‌ها تجربهٔ تدریس، ازجمله در دانشگاه هنر و طراحی امیلی کار، به‌طور متفاوتی نشان‌دهندهٔ مواجهه با آموزش‌های آکادمیک به‌سبک غربی است که از میان فیلتر نمادهای فرهنگی ایرانی و تکنیک‌ها و روش‌های هنری، تاریخی و معاصر عبور کرده است. ارزش‌ها و تجربیات شخصی و سیاسی او هم در ایران و هم به عنوان یک مهاجر در سرزمین دیگر نیز به این‌ها اضافه می‌شود. او همهٔ این‌ها را با ایده‌ها، مواد و شیوه‌های تولیدشده در مسیرهای منتهی به مدرنیسم غربی و ورای آن ترکیب می‌کند. وی معتقد است یکی از مشخصه‌های نمایشگاه کنونی، تمایل شدید معینی شیرازی به ترکیب کلمات و تصاویر است؛ عناوین او خاطره‌انگیزند و به‌طور قابل‌توجهی به غنای آثار بصری می‌افزایند.

رایت معتقد است شاهدِ انقلاب ایران بودن و زندگی به‌عنوان یک زن جوان تحت رژیم جدید خمینی در آن زمان، تأثیر زیادی بر معینی‌ شیرازی داشته است و از خود این هنرمند نقل می‌کند: «من انقلاب ایران و جنگ ایران و عراق را زندگی کرده‌ام. دنیایی مملو از خشونت، سانسور و سکوت. هنر ابزاری شد برای بیان ناگفته‌ها و نادیده‌ها. هنر صدای من شد.» 

استری رایت دربارهٔ نقاشی پشت شیشه می‌گوید: «در رابطه با روش نقاشی پشت شیشه‌، سه ویژگی اصلی و متناقض برای من برجسته است: یک اینکه شیشه هم قوی است و هم به‌راحتی شکسته می‌شود. دوم اینکه شیشه شفاف اما بازتابنده است، و سوم اینکه این‌گونه آثار برعکسِ روشی که معمولاً نقاشی روی سطوح جامد (چوب، گچ‌بری، بوم و غیره) انجام می‌شود، نقاشی می‌شوند و این امر مستلزم تغییر ذهنی عظیمی از سوی هنرمند است. به‌طور مثال، در نقاشی «هفت وادی» معینی شیرازی مجبور بود «برعکس» فکر کند و عناصر برجسته را در پس‌زمینه برعکسِ آنچه در تمام زندگی‌اش انجام داده است، نقاشی کند.»

رایت می‌گوید که عمق و دغدغهٔ هنری معینی‌ شیرازی و بسیاری از هنرمندان مهاجری که ریشه‌هایشان مانند ریشه‌های درخت انجیر بنگالی، متناوباً در خاک فرو رفته و در هوا معلق می‌شود، او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این نوع هنر به‌دلیل اصرار بر ضرورت و اعتبار معنا و عدم وجود طنز و کنایه، چیزی متفاوت از خودآگاهی رسمی و بازی‌های روشنفکرانه‌ای است که در هنر پست مدرن اروپایی-آمریکایی دیده می شود. 

روز هشتم مارس از ساعت ۷ تا ۸ شب، علاقه‌مندان می‌توانند به‌صورت آنلاین به گفت‌وگوی هیلاری لِتوین، مسئول نمایشگاه موزهٔ هنر وست ونکوور، با هنرمندان پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی دربارهٔ این نمایشگاه بپیوندند. این جلسه برای عموم آزاد و رایگان است. لینک ثبت‌نام:

https://westvanlibrary.ca/event/art-talks-pari-azarm-motamedi-and-rozita-moini-shirazi-in-conversation-with-hilary-letwin-virtual/

همچنین روز ۱۶ مارس از ساعت ۲ تا ۳ بعدازظهر، علاقه‌مندان می‌توانند به‌رایگان و حضوری در تور این نمایشگاه شرکت کنند. برای پیوستن به این تور نیازی به ثبت‌نام نیست.

در تاریخ ۲۵ مارس نیز از ۱۲ ظهر تا ۴ بعدازظهر، علاقه‌مندان می‌توانند در کارگاه هنر این موزه که آخرین شنبه‌های هر ماه تشکیل می‌شود شرکت کنند. تمام مواد لازم برای خلق کار هنری از طرف موزه تأمین می‌شود. این کارگاه رایگان نیازی به ثبت‌نام ندارد. 

در تاریخ ۲۵ مارس همچنین از ساعت ۲ تا ۳ بعدازظهر، علاقه‌مندان می‌توانند به تور فارسی این نمایشگاه بپیوندند. این تور نیز رایگان بوده و برای شرکت در آن نیازی به ثبت‌نام نیست. 

و بالاخره در تاریخ اول آوریل و آخرین روز این نمایشگاه از ساعت ۲ تا ۳ بعدازظهر، علاقه‌مندان می‌توانند در تور حضوری و رایگان این نمایشگاه که نیازی به ثبت‌نام ندارد، شرکت کنند. آدرس و تلفن محل نمایشگاه:

West Vancouver Art Museum

680 17th Street

West Vancouver BC V7V 3T2

604-925-7295

برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این نمایشگاه و برنامه‌های فوق، لطفاً به لینک زیر مراجعه کنید:

https://westvancouverartmuseum.ca/events

از راست پری آزرم معتمدی و رزیتا معینی شیرازی در نمایشگاه نقاشی «زیر سایهٔ درخت لوتوس» در موزهٔ هنر وست ونکوور
خروج از نسخه موبایل