این مطلب در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۲۲ برای درج در نسخهٔ چاپی شمارهٔ ۱۶۱ رسانهٔ همیاری نوشتهشده و تحولات بعدی در آن منعکس نشده است.
علیرضا فدایی – ونکوور
تیم کانادا که بالاخره پس از ۳۶ سال و با نتایج خوب به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر راه یافت، حالا دچار چالشهای جدیدی شده است.
خبر بازی ایران و کانادا که در ابتدا هیجان بسیاری در بین جامعهٔ ایرانی و کانادایی ایجاد کرد، در مدت کوتاهی واکنشهای منفی هم بههمراه داشت. واقعیت این است که دعوت از کشوری که سالهاست روابط دیپلماتیک با هم ندارند، قدری تعجببرانگیز بود. در حدود دو تا سه هفته واکنشهای بسیاری در سطوح مختلف ایجاد شد که در نهایت به لغو بازی منجر شد.
آنچه مسلم است، فارغ از اعتراضات به حضور تیم ملی فوتبال ایران و صرفاً از بُعد فنی، تیم ایران میتوانست حریف خوب و قدرتمندی برای تیم کانادا باشد. تیمی که سه بار پیاپی به جام جهانی راه یافته است و در ردهبندی فدراسیون بینالمللی فوتبال در ردهٔ بیست و یکم و بالاتر از کانادا قرار دارد، با اعلام حضور خود در شهر ونکوور، موجب شد بلیتهای استادیوم بهسرعت بهفروش برسد.
بعد از لغو بازی با ایران، تیم پاناما پا جلو گذاشت تا در مدتی بسیار کوتاه حریف جایگزین برای دیدار تدارکاتی باشد. این دو تیم همین چند ماه پیش در مقدماتی جام جهانی با هم بازی کردند که نتیجه آن یک پیروزی و یک شکست برای هر کدام از طرفین بود. با اینکه حریف تیم کانادا چندان گزینهٔ پرطرفداری نبود، برای جذب تماشاگر و عذرخواهی از هواداران برای لغو بازی ایران، بلیتها به قیمت ۳۰ دلار ارائه شد. با اینکه استقبال از این بازی اصلاً قابلمقایسه با بازی ایران و کانادا نبود، باز هم تماشاگران که برخی از خارج استان برای تماشای بازی آمده بودند، با خبری غیرمنتظره مواجه شدند. نمایشگر بزرگ بیرون از ورزشگاه نشان میداد که بازی لغو شده است! گویا بازیکنان تیم کانادا در تمرین تیم هم حاضر نشده بودند و از حضور در مقابل تیم پاناما سر باز زدند. همهٔ اینها در حالی بود که تمام تدارکات بازی انجام شده بود. سپس بازیکنان بیانیهای صادر و در آن درخواستهایی را اعلام کردند ازجمله درخواست سهم بیشتر از پول پاداش فیفا و پرداخت هزینهٔ سفر خانوادهشان برای همراهی در جام جهانی. همچنین شفافیت بیشتر امور مالی فدراسیون فوتبال کانادا ازجملهٔ این درخواستها بود.
رئیس فدراسیون فوتبال کانادا خیلی سریع در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که توان پرداخت رقم درخواستی بازیکنان را ندارد.
با وجود لغو دو بازی پشتسرهم، زیرِسؤالبردن کارایی فدراسیون فوتبال کانادا شاید کمانصافی باشد. فوتبال زنان کانادا هم توسط همین فدراسیون اداره میشود و موفقیتهای این تیم در سه المپیک گذشته با دریافت دو مدال برنز و یک مدال طلا قابلچشمپوشی نیست. همچنین موفقیت تیم مردان کانادا و اجازهٔ میزبانی مشترک جام جهانی در سال ۲۰۲۶ بدون تلاش این نهاد غیرممکن بود.
بهنظر من این حرکت بازیکنان توجیهی ندارد و بیاحترامی به هواداران است. فوتبال کانادا پس از یک انتظار طولانی به جام جهانی راه یافته و تا جام جهانی فقط چهار ماه وقت باقی است. شور و حرارتی که برای حمایت این تیم بهوجود آمده بود، با این حرکات فروکش میکند. این حرکت همچنین بیاحترامی به بازیکنان تیم پاناماست که مسافتی طولانی را برای انجام بازی طی کرده بودند.
بهخاطر ندارم چنین موردی را شنیده باشم که یک تیم یکمرتبه حاضر به بازی نباشد، آن هم در سطح ملی. بازیکنان تیم کانادا که فوتبال را بهصورت حرفهای انجام میدهند، بعید است از اهمیت درخشش در جام جهانی بیاطلاع باشند. زندگی حرفهای بسیاری از بازیکنان پس از جام جهانی کاملاً تغییر کرده است، چرا که این میدان مانند یک صحنهٔ بزرگ نمایش برای همه است. فوتبال مردان کانادا که هیچوقت جدی گرفته نمیشد، با این حرکت بیشک ضربه میخورد. وقتی دو بازی پیاپیِ دوستانه لغو میشود، تیمهای دیگر حق دارند به دعوت تیم کانادا با شک و تردید نگاه کنند. این در حالی است که معمولاً انجام بازی در دو فصل ژوئیه و اوت کار مشکلی است، چرا که فصل تعطیلات بازیکنان حرفهای است. پس میماند ادامهٔ ماه ژوئن و بعد هم ماههای سپتامبر و اکتبر. هنوز هم تا جایی که اطلاع دارم هیچ تیمی برای بازی دوستانه و آمادگی برای جام جهانی از کانادا دعوت نکرده است.
این نکته که در نامهٔ سرگشادهٔ بازیکنان به فدراسیون از پرداخت برابر با بازیکنان زن هم اشاره شده، قابلتأمل است. این موضوع را که این حرکتی برای موجهجلوهدادن اقدام آنها برای لغو بازی است یا با خلوص نیت انجام شده، نمیدانیم. بهنظر این حرکت در پی اقدام تیم زنان آمریکا انجام شده باشد. آنچه مسلم است فوتبال مردان و زنان از نظر تجاری و جذب درآمد قابلمقایسه نیستند.
وقتی این خبر را شنیدم بیاختیار به یاد سالهای نهچندان دور فوتبال ایران افتادم که در آن از پول هنگفت خبری نبود. عِرق و تعصب ملی و افتخار پوشیدن تیم ملی برای بازیکنان کافی بود که با کمترین امکانات بسازند و هنوز هم در میادین آسیایی بدرخشند. بعد از جام جهانی ۱۹۹۸ بود که موج جدید راهیابی بازیکنان تیم ایران به تیمهای اروپایی آغاز شد.
هرچند از بازیکنانی که عمر ورزشی و کاری کوتاهی دارند، نمیشود انتظار داشت که فقط بهخاطر وطنپرستی بازی کنند، بهنظر من زمانبندی این اعتراض بسیار بد بود.
با اینکه اختلاف بازیکنان با فدراسیون فوتبال کانادا مورد جدیدی نیست، میشد طور دیگری این اعتراض را به گوش دیگران رساند. اگر پول بلیت تماشاگران برگردانده شود، باز هم بسیاری از افراد با هزینهٔ حملونقل و صرف وقت بسیار خود را به این دیدار رساندند. باید به ایشان حق داد که در صورت برگزاری یک دیدار دوستانهٔ دیگر، در برنامهریزی برای دیدن بازی تردید کنند. شخصاً خیلی خوشحالام که با پسرم به دیدار این بازی نرفتم تا ناراحتی او را نبینم.
باید دید چانهزنی بازیکنان و فدراسیون به کجا میکشد و البته پیش از حضور کانادا در جام جهانی، حتماً مطلب دیگری در این زمینه خواهیم داشت.
ورزش حرفهای از طرفی به ترقی فنی و پشتوانهٔ مالی بازیکنان کمک میکند و از طرف دیگر متأسفانه برخی ارزشها را کمرنگ میکند.