نماد سایت رسانهٔ همیاری

از ونکوور با عشق؛ دستِ یاریِ هنرمندان به زنان شایستهٔ وطن

گفت‌وگوی کوتاهی با هنرمندان شرکت‌کننده در نمایشگاه آثار هنری در حمایت از کارآفرینی برای زنانی محروم در ایران 

گفت‌وگوی کوتاهی با هنرمندان شرکت‌کننده در نمایشگاه آثار هنری در حمایت از کارآفرینی برای زنانی محروم در ایران 

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور

باخبر شدیم بنیاد نیکوکاری یارا در ونکوور، که از کارآفرینی برای زنان محروم در ایران حمایت می‌کند، در صدد برگزاری نمایشگاهی از آثار هنری جمعی از هنرمندان ساکن ونکوور است. البته شایان ذکر است که هنرمندی هم از کشور بلژیک از راه دور در این نمایشگاه شرکت کرده است. به‌همین مناسبت از مینا سبزواری، عضو هیئت مدیرهٔ بنیاد نیکوکاری یارا، دعوت کردیم از انگیزهٔ برگزاری این نمایشگاه و برنامه‌هایی تدارک‌دیده‌شده برای خوانندگان ما بگویند و نیز از هنرمندان شرکت‌کننده در این نمایشگاه دعوت کردیم تا به سه پرسش ما دربارهٔ خودشان و مشارکتشان در این نمایشگاه پاسخ بدهند که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

مینا سبزواری: نمایشگاه هنریِ متفاوت، هشتم مارس، روز جهانی زن، فرخنده باد. بنیاد نیکوکاری یارا با کمک هنرمندان نیک‌اندیش و نیکوکار، از ششم تا هجدهم مارس نمایشگاه هنری‌ای را برپا خواهد کرد که هم گرامیداشت روز جهانی زن، نوروز و بهار باشد و هم نیکوکاران و یاورانِ زنانی تهیدست در ایران، با خرید آثار هنری، برنامهٔ کارآفرینی برای آنان را حمایت کنند. این نمایشگاه با هر نمایشگاهی که پیش‌تر از این دیده‌اید، متفاوت است. آشیانه‌ای است که در آن عشق و شیفتگی را، مهر و شفقت را، مسئولیت و همیاری را در قالب آثار زیبای هنری و در دیدار با جان‌های شیفتهٔ هنرمندان، حس و تجربه خواهید کرد.

هنرمندان دست‌در‌دست هم نهاده‌اند تا در دوردست‌ها، در کوچه‌پس‌کوچه‌های دیاری که زاده شده‌اند، دستانی را بگیرند. دستان زنانی تهیدست که نان‌آور خانواده‌اند و آن زنان، ازین پس زمزمه خواهند کرد، این سروده را:

«می‌توانم نگه‌دارم دستی

زیرا دستی، دست مرا گرفته 

و به زندگی پیوند داده است.»

در این نمایشگاه شاهد گوناگونی هنرمندان خواهیم بود که جالب توجه است؛ هنرمندان زن و مرد، پیر و جوان شرکت کرده‌اند. آثار استادان هنر در کنار کارِ هنرجویان است، فروتنی آنان را می‌ستاییم و بالندگی اینان را ارج می‌نهیم. از دوردست‌ها هم مهربانانی به جمع آن‌ها پیوسته‌اند، هنرمندی را داریم که هم‌زمان با آن‌ها در بلژیک تابلویی را نقاشی کرده و فرستاده است. همدلی فاصله نمی‌شناسد.

زنانی ساده و پرکار که زندگی و کارِ واقعی آن‌ها، الهام‌بخش هنرمندان در خارج از ایران بوده است. هنرمندان از عکس‌ها و فیلم‌هایی که بنیاد نیکوکاری یارا در گزارش‌های کارآفرینی‌اش برای زنانی محروم در ایران منتشر کرده است، ایده گرفته و احساس و نگرش خود را ابراز کرده‌اند. 

ناگفته نماند که اسپانسرهای گرامی به‌ویژه نشریهٔ رسانهٔ همیاری، نقش مهمی در ساماندهی این برنامه داشته‌اند. نامی از اسپانسرها می‌بریم تا سپاس فراوان خود را ابراز کنیم:

نشریهٔ رسانهٔ همیاری، گالری آکادمی نازنین، جامعهٔ فرهنگی زنان ایرانی ونکوور، خانهٔ فرهنگ و هنر ایران، شهلا آرت گالری، مرکز مشاورهٔ روان پویا، آقای دکتر فرهاد گشتاسبی، مدیر کلینیک دندان‌پزشکی Lonsdale Dentist، خانم مری صالح، مشاور خرید و فروش املاک، باشگاه خندهٔ ایرانیان کانادا، آقای سیدعلی یوسفی نمین، مدیر شرکت Elegant Immigration Services با قدردانی فراوان از هنرمندان و به امید دیدار شما در نمایشگاه.

پرسش‌ها از هنرمندان: 

۱- لطفاً کمی دربارهٔ خودتان و فعالیت‌های هنری‌تان بفرمایید؛ اینکه از چه زمانی فعالیت‌های هنری‌تان را آغاز کرده‌اید و در چه زمینه‌هایی مشغول به کارید؟

۲- نظرتان دربارهٔ موضوع این نمایشگاه که حمایت از کارآفرینی برای زنان محروم در ایران است، چیست؟ چه شد که تمایل پیدا کردید در این برنامه مشارکت کنید؟ 

۳- با توجه به اینکه می‌دانستید مدل یا الهام‌بخش شما زن زحمت‌کشی است که هم‌اکنون در ایران، به‌ همین کاری مشغول است که مهربانانی از دوردست‌ها برایش مهیا کرده‌اند، آیا در آفرینش اثرتان برای این نمایشگاه، حسی متفاوت با دیگر آثارتان داشته‌اید؟ 

* * * * *

بالا: سمت راست، رضا اسدى سميع، سمت چپ، نسرین اسلم
پایین: سمت راست، زهره آرامیان، سمت چپ، نرگس آقاحسینی

پاسخ‌های هنرمندان به‌تریتب حروف الفبای نام خانوادگی:

زهره آرامیان

پاسخ ۱- من زهره آرامیان ساکن ونکوور هستم. سابقهٔ فعالیت هنری من برمی‌گردد به دوران دبیرستانم در ایران که برای اولین‌بار در مسابقات استانی در استان فارس شرکت کردم و علاقهٔ اصلی من هنر مینیاتور و تذهیب است. البته به‌تازگی روایتگری را زیر نظر خانم رزیتا معینی شیرازی آغاز کرده‌ام.

پاسخ ۲- حضور در این نمایشگاه برای من افتخاری است که بتوانم با آن در توانمندسازی زنان در ایران، خدمت‌رسانِ جامعه باشم. در کل نقاشی برای من راهی است که با آن می‌توانم احساسم را بیان کنم و این نمایشگاه طریقی است که با آن می‌توان به مشارکت و همدلی رسید که در اینجا از بانیان آن تشکر می‌کنم.

پاسخ ۳- در مورد موضوعی که به‌عنوان مدل انتخاب کرده‌ام، همیشه یک مطلب مد نظرم بود و آن هم سیمای رنج و زحمت‌کشی زنانی که در عین خانه‌داری یا بچه‌داری به اقتصاد خانواده هم کمک می‌کنند و این صبوری و تحمل فقط از عهدهٔ ایشان ساخته است و امیدوارم روزهایی که در راه است برای این زنان حق و حقوقی برابر با مردان را رقم زند. با سپاس از شما و همکارانتان، موفق و سلامت باشید.

* * * * *

نرگس آقاحسینی

پاسخ ۱- نرگس آقاحسینی هستم، نقاش و سفالگر و سرامیست. لیسانس و فوق لیسانسم را از دانشگاه هنر و معماری تهران گرفته‌ام. بیش از بیست سال است که نقاشی می‌کنم و سال‌ها در تهران در دانشگاه و هنرستان تدریس کرده‌ام (حدود پانزده سال). در نمایشگاه‌ها، سمپوزیوم‌ها و فستیوال‌های نقاشی زیادی در ایران و خارج از ایران در کشورهایی مثل آمریکا، انگلستان، ایتالیا، جمهوری چک، ترکیه، قطر و گرجستان شرکت داشته‌ام.

پاسخ ۲- از آنجایی‌که همیشه زنان و مسائل و مشکلات آن‌ها موضوع نقاشی‌های من است، هر موضوعی که مرتبط با زن باشد، نظر مرا جلب می‌کند. جدا از موضوع نمایشگاه فعلی که برای من بسیار جذاب است، مسئلهٔ حمایت از کارآفرینی زنان و اینکه عواید نمایشگاه به آن‌ها تعلق می‌گیرد، برای من واقعاً ارزشمند و قابل‌تحسین است و خوشحال‌ام که نقش کوچکی در این کار بزرگ دارم.

پاسخ ۳- قطعاً کارکردن برای این نمایشگاه حس متفاوتی برایم داشت. سال‌هاست که موضوع نقاشی من زنان‌اند، اما همیشه با نقاشی‌هایم به این فکر می‌کردم که بتوانم حسی از رنج و محدودیت و تبعیض را به مخاطب القا کنم، حسی که بیشتر زن‌ها در جامعهٔ ما درگیر آن‌اند و از آن زخم خورده‌اند. اما موضوع این نمایشگاه من را با بُعد دیگری از مسائل زنان روبرو کرد. چیزی که واقعاً مرا به‌وجد آورد و به فکر فرو برد، کارآفرینی برای زنان بود. به‌اعتقاد من مهم‌ترین و اصلی‌ترین راه استقلال برای یک زن استقلال مالی است و خصوصاً اینکه در جوامعی نظیر کشور ما زن‌ها با داشتن استقلال مالی، دیگر مجبور به تحمل خیلی از زورگویی‌ها، تبعیض‌ها و سختی‌ها نیستند و می‌توانند به شکوفایی برسند. زن‌هایی که کار می‌کنند و در بُعد اقتصادی خانواده نقش دارند، به‌مراتب آگاهی‌های بالاتری کسب می‌کنند و این آگاهی به رشد اندیشه و توانمندی آنان و خانواده‌شان هم بسیار کمک می‌کند.

در پایان از بنیاد نیکوکاری یارا که این کار ارزشمند را انجام می‌دهد، گالری نازنین و نشریهٔ خوشنام و فعال رسانهٔ همیاری تشکر می‌کنم.

* * * * *

رضا اسدی سمیع

پاسخ ۱- رضا اسدى سمیع هستم، از سال‌ها پیش در زمینهٔ هنرهاى نمایشى و طراحى فعالیت داشته‌ام و جدیداً مدتی است که در زمینهٔ هنرهاى سرامیک و نقاشى کار مى‌کنم.

پاسخ ۲- موضوع کارآفرینى زنان ایرانى همیشه یکى از دغدغه‌هاى من در زمینهٔ مسائل اجتماعى ایران بوده است. از اینکه با هنرم مى‌توانم در زمینهٔ حمایت از خانم‌هایى که بار مسئولیت خانواده را به دوش مى‌کشند، قدمى بردارم خوشحال‌ام. قطعاً پدیدآوردن اثرى با موضوع زنان کار و نقش حامیان این برنامه، براى من افتخارآمیز است. وظیفهٔ اصلى هنرمند تولید محتواى فرهنگى‌ای است که مسائل اجتماعى و سیاسى زمانه را بازگو مى‌کند.

پاسخ ۳- از اینکه این نمایشگاه این فرصت را به من داد، احساس رضایت درونى مى‌کنم و از برنامه‌گذاران محترم این نمایشگاه سپاسگزارم.

* * * * *

نسرین اسلم

پاسخ ۱- نسرین اسلم هستم و حدود ۳۵ سال است که به کارهای هنری و تدریس در حرفهٔ نقاشی با متد و سبک‌های گوناگون مشغول‌ام، همچنین تجربهٔ حضور در نمایشگاه‌های مختلف انفرادی و گروهی در ایران و خارج از ایران را داشته‌ام.

پاسخ ۲- افتخار آشنایی با بنیاد نیکوکاری یارا را از طریق فیس‌بوک و دوستان گرامی به‌دست آورده‌ام. 

پاسخ ۳- موضوع زنان، وضعیت آنان از نظر کار و زندگی و روابط آن‌ها با جامعه در ایران، همیشه از موضوعات مورد علاقه من بوده است. از اینکه احساس خودم دربارهٔ آن‌ها را در قالب اثری هنری بیان می‌کردم، شاد و خرسند بودم.

* * * * *

سمت راست: فرحناز ثمری (راست) و سارا مهجوری (چپ)
بالا سمت چپ: فهیمه الیاس، پایین سمت چپ: احمدرضا پیک

فهیمه الیاس

پاسخ ۱- فهیمه الیاس هستم. از ۱۶ سالگی به هنر نقاشی ومجسمه‌سازی جلب شدم و در این زمینه‌ها کار کردم. وقتی امکانات تحصیلی برای هنر کم و دانشکده‌های هنر تعطیل شدند، به بلژیک آمدیم و الان حدود سی و چهار سال است که در شهر اوستنده (Oostende) بلژیک زندگی می‌کنم. سال‌ها در زمینهٔ خلاقیت و هنر به نوجوانان تدریس کرده‌ام و نقاشی و سرامیک و مجسمه‌سازی را ادامه داده‌ام.

پاسخ ۲- در فیس‌بوک اطلاعیه‌های بنیاد نیکوکاری یارا را دیدم و چون تکیهٔ فعالیت‌هایشان بر کمک‌رسانی به زنان است، این بنیاد را انتخاب کردم. برایم جالب است که کسانی در دورترین فاصله با ایران زندگی می‌کنند و در فکر کارآفرینی در آنجا هستند و باعث می‌شوند که آن زنان به خود به چشم یک انسان موفق نگاه کنند و نه کسی که محتاج و ناتوان است.

پاسخ ۳- هنگامی که نقش این زن را می‌کشیدم، گرچه شنیده بودم که او نابیناست، حس می‌کردم دید قشنگی دارد. چشمِ دلش روشن و زیباست. پنجره باز بود و بوی قهوهٔ صبحگاهی مشامم را پر کرده بود. قلم به‌دست صورتِ زیبادلی را می‌کشیدم که در او نگاهی پرآب با درخشش زیاد می‌دیدم. چنان روی زمین نشسته که انگار سال‌هاست روی پا نایستاده، گویی خانه‌اش زیر آفتابی گرم خوابیده و خاطراتش رنگی دیگر دارد. شاید آسمان راز نگاهش را بخواند، گویی می گوید باید بروم تا بتوانم سکوت را از قلبم پاک کنم، سبدی ببافم تا نانی درآورم و به‌سوی خانه روم، ای گنجشک‌ها، ای ابرها، ای خورشید بروید به کودکانم خبر بدهید چشمانم آفتاب را می‌خواند.

* * * * *

احمدرضا پیک

پاسخ ۱- من احمدرضا پیک هستم و بیش از شش سال است که ساکن ونکوورم، اما در اینجا فعالیت هنری برای نمایشگاه نداشته‌ام. در ایران مهندس معمار بودم و در زمینهٔ موسیقی (گیتار کلاسیک و پاپ) و نقاشی فعالیت‌هایی داشتم.

پاسخ ۲- خیلی خوشحال‌ام که این نمایشگاه و با این عنوان خیرخواهانه برگزار می‌شود. من به‌قدری تحت تأثیر قرار گرفتم که پس از سال‌ها دوری از نقاشی دوباره قلم به دست گرفتم و امیدوارم این‌گونه یادآوری‌ها هرازچندگاهی باشد تا بتوانیم هرجای دنیا که باشیم، کمک‌رسان به این عزیزان باشیم. برای این کار فقط کمی همت لازم است.

پاسخ ۳- من معمولاً سوژه‌های کارهای هنری‌ام دلی بود و عنوان‌داشتن برای شروع کار را دوست نداشتم، اما به‌خاطر آشنایی قبلی با بنیاد یارا و دلسوزی دست‌اندرکاران و دیدن به‌ثمرنشستن برخی از کمک‌ها در این قاب‌های زیبا، بسیار مشتاقانه مشغول به نقاشی شدم و حس غیرقابل‌وصفی داشتم و اصلاً نگران این نبودم که بعد از سال‌ها نقاشی‌نکردن نتیجهٔ کار چه می‌شود.

* * * * *

فرحناز ثمری

پاسخ ۱- من از سن ۲۰ سالگی فعالیت‌های هنری‌ام را شروع کردم‌. از دانشگاه تهران در دکوراسیون داخلی فارغ‌التحصیل شدم و در کنار آن کلاس‌های نقاشی با اساتید برجسته دانشگاه و تدریس نقاشی را ادامه دادم. سال ۲۰۱۰ به ونکوور مهاجرت کردم و از همان بدو ورود فعالیت‌های هنری‌ام را شروع کردم. در دانشگاه هنر امیلی کار دوره‌های نقاشی پیشرفته را گذراندم و آتلیه هنری خودم را افتتاح کردم. دو بار در مسابقات گلدن براش لایو پیتینگ به‌همراه دوستم سارا مهجوری شرکت کردم و برنده شدیم و بیش از ۳۰ بار در لایو پیتینگ‌های متعدد و آکشن‌های خیریهٔ کانادایی شرکت کرده‌ام. بیش از ۲۰۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی داشته‌ام و در حال حاضر کارهای من در Vancouver Fine Art Gallery و Chali-Rosso Art Gallery به‌صورت دائم نمایش داده می‌شود.

پاسخ ۲- به‌نظر من شرکت در نمایشگاه‌های خیریه به‌نفع ایرانیان و هم‌وطنان داخل ایران و گذاشتن برنامه‌هایی از این قبیل می‌تواند حرکت بسیار مثبتی باشد برای زنان زحمتکشی که در ایران هیچ پشتوانه‌ٔ حمایتی در این شرایط سخت ندارند و من به‌عنوان زنی هنرمند دوست دارم نقشی در این حرکت خیرخواهانه داشته باشم.

پاسخ ۳- تعظیم می‌کنم به تمام زنان قوی و زجرکشیدهٔ سرزمینم که همیشه ایستاده‌اند و هیچ‌گاه تسلیم نشده‌اند. این زنان از اعماق تاریخ سرزمینم از گذشته تا به امروز همواره شکوه و عظمتشان را حفظ کرده اند و من چقدر به زن‌بودن‌ام می‌بالم.

* * * * *

بالا: سمت راست، سهیلا جعفری، وسط، نازیلا رفیع‌زاده، سمت چپ، ندا حامد
پایین: فرشته چهرزاد

سهیلا جعفری

پاسخ ۱- سهیلا جعفری هستم. نقاشی برای من کاری ذوقی است و نه یک شغل. فعالیت هنری من در زمینهٔ نقاشی رنگ روغن است که آن را زیر نظر استاد علی‌رضا صدقدار در سال ۲۰۱۷ شروع کردم. خوشحال‌ام بگویم عمدهٔ نقاشی‌هایم را فروخته‌ام و عمدهٔ درآمدهای آن به مؤسسات خیریه که در ایران فعالیت دارند، تعلق یافته است. از جمله نقاشی‌هایی را به نمایشگاه‌هایی که خیریهٔ باران توسط خانم سبزواری و همکارانشان برگزار کردند، هدیه کرده‌ام که خوشبختانه همگی به‌نفع خیریه به‌فروش رفته‌اند.

پاسخ ۲- مثلی هست که می‌گوید: «به‌جای دادنِ ماهی، به من ماهیگیری را بیاموز.» بنابراین آموزش‌دادن ماهیگیری به زنان و فراهم کردن وسایل ماهیگیری برای آنان، قطعاً بهتر از دادنِ ماهی به آن‌هاست.

زنان را بایستی متکی به توانایی‌هایشان بار آورد و وسایلی را برای آن‌ها فراهم آورد که به‌طور مستقل بتوانند کار کنند و منبع درآمدی برای خود و خانواده‌شان باشند. با کمک به چنین زنانی ما نه‌تنها آن‌ها را از لحاظ مالی مستقل بار می‌آوریم، بلکه به آن‌ها این امکان را می‌دهیم که فرزندانشان را در محیطی امن‌تر، بهتر و شاداب‌تر پرورش دهند.

پاسخ ۳- حقیقت اینکه من یک مجموعه نقاشی در مورد زن و کار در محیط کشاورزی و دامداری قبل از دوران کرونا کشیدم که همگی با استقبال مواجه شدند و به‌فروش رفتند و این کار ادامهٔ کارهای قبلی من خواهد بود. خوشحال‌ام که می‌توانم توانمندی زنان را حداقل در یک حوزهٔ کاری به‌تصویر کشیده و در معرض دید عموم بگذارم. امیدوارم کارم موردقبول بازدیدکنندگان نمایشگاه قرار گیرد و خریداری شود که در این‌صورت کل درآمد آن را به بنیاد نیکوکاری یارا می‌دهم تا برای تجهیزکردن مادر دیگری برای تأمین معاش زندگی خود و خانواده‌اش به‌کار گیرند. 

* * * * *

فرشته چهرزاد

پاسخ ۱- فرشته چهرزاد هستم. من از کودکی به نقاشی علاقه داشته‌ام. کار با آبرنگ را در دوران دبیرستان شروع کردم و با رنگ روغن ادامه دادم. پس از وقفه‌ای طولانی حدود پنج سال پیش آموزش نقاشی را نزد استاد بسیار هنرمند خانم مونیکا کاویانی عزیز شروع کردم و هنوز در مرحلهٔ یادگیری هستم، با تشویق و راهنمایی ایشان اخیراً نمایشگاهی از کارهایم برگزار شد.

پاسخ ۲- از آنجا که با فعالیت‌های انسان‌دوستانهٔ بنیاد نیکوکاری یارا آشنا بودم، میل داشتم که من هم در این کار خیر و حمایت از مردم عزیزمان شرکت داشته باشم. 

پاسخ ۳- این بار احساس خیلی بهتری نسبت به نقاشی‌های پیشین خود داشتم، چرا که می‌توانستم قدمی هر چند کوچک در راه کمک به زنانی بردارم که در ایران هستند. از اینکه توسط یارا به آن‌ها دسترسی پیدا شده و می‌توانستم با آن‌ها ارتباط برقرار کنم، حس شادی و سرور داشتم.

* * * * *

ندا حامد

پاسخ ۱- من ندا حامد هستم، ۴۸ ساله، فوق لیسانس زبان فرانسه، ساکن نورث ونکوور و مادر دو فرزند ۲۱ و ۱۲ ساله. کارهای هنری جدیدم را از زمان تعطیلی و خانه‌ماندن به‌خاطر کووید-۱۹ شروع کردم. البته از سه سال پیش نقاشی را با خانم نازیلا رفیع‌زاده شروع کرده بودم، ولی در زمان همه‌گیری کارهای دیگری ازجمله dot painting و pebble art را شروع کردم. 

پاسخ ۲- حمایت از بانوان هم‌وطن کار ارزشمندی است و خوشحال‌ام که مشارکت کردم. توانمندکردن زنان، نقش مؤثری در بهبود اوضاع جامعهٔ ایرانی خواهد داشت.

پاسخ ۳- کاری که تقدیم می‌کنم تابلویی ترکیبی از نقاشی و سنگ است که یک زن خیاط را نشان می‌دهد. خوشحال‌ام اگر توانسته باشم کمک کوچکی به بانوان زحمت‌کش هم‌وطن کرده باشم.

* * * * *

نازیلا رفیع‌زاده

پاسخ ۱- من، نازیلا رفیع‌زاده، دانش‌آموختهٔ دانشکدهٔ علوم توان‌بخشی از دانشگاه علوم پزشکی ایران در رشتهٔ فیزیوتراپی هستم و برای مدت ۲۰ سال در بیمارستان شهدای هفتم تیر در شهر ری، به‌عنوان فیزیوتراپیست مشغول به کار بودم. در دسامبر ۲۰۱۰، به‌همراه همسر و پسر ۱۷ ساله‌ام به کانادا مهاجرت کرده و در نورث ونکوور ساکن شدم. از کودکی به نقاشی علاقهٔ وافر داشتم، ولی از سن ۲۵ سالگی به‌طور مستمر زیر نظر استاد مهدی علیزاده در تهران، در زمینهٔ طراحی، سیاه‌قلم و رنگ روغن مشغول به آموختن شدم. در حال حاضر، در زمینه‌های شعر و نثر ادبیات فارسی و نقاشی فعالیت دارم و اصول طراحی و نقاشی با اکریلیک و رنگ روغن را در خانه آموزش می‌دهم.

پاسخ ۲- نمایشگاه کنونی، پل ارتباطی عاطفی‌ای است بین من و آنچه که در ایران می‌گذرد. در جامعهٔ مردسالار کنونیِ ایران، با توجه به سیاست‌ها، فشارها و سوءمدیریت موجود که سایهٔ سیاهش همیشه بر سر زنان مخصوصاً زنان سرپرست خانوار بوده و است، نقش چنین سازمان‌های مردمی‌ای چه در داخل و چه در خارج از کشور، که به‌جای دادنِ ماهی، ماهیگیری آموزش می‌دهند بسیار پررنگ می‌شود.

مشارکت من، گرچه با توجه به درگیری‌های روزمره شاید بسیار کم‌رنگ باشد، ولی مُهر تأییدی است بر حرکت سازنده و مثبت این گروه و نیز نشان از اعتماد به دست‌هایی است که پرچم این مجموعه را به اهتزاز در آورده‌اند.

پاسخ ۳- در مقایسه با سایر کارهای خودم که همیشه الهام‌گرفته از گل‌ها و زیبایی‌های طبیعت بوده، این کار، حال‌وهوای دیگری داشته‌ است. سعی من بر این بوده تا جایی که در دانش و توانم است، در این وقت کم حس تلاش و رنجی را که یک زن سرپرست خانوار دارد، بتوانم به‌تصویر بکشم. البته لازم به ذکر است که عکاس قبلاً شکار لحظه‌ها را انجام داده است. در انتها از خداوند پیروزی و توفیق در این حرکت زیبا را برای خانم سبزواری عزیز و تمامی همیاران گرامی‌شان مخصوصاً مجلهٔ رسانهٔ همیاری، آرزومندم.

* * * * *

بالا: سمت راست، هنگامه زکی‌پور، سمت چپ، پروانه رودگر
پایین: سمت راست، افسانه رودگر، سمت چپ، افشین سبوکی

افسانه رودگر

پاسخ ۱- من از سال ۱۳۸۰ مطابق با ۲۰۰۱ میلادی فعالیت هنری‌ام را با پرتره و با استفاده از کُنته و مداد شروع کردم. در این رابطه در دو نمایشگاه شرکت نمودم. متأسفانه به‌دلیل کارم که تمام‌وقت بود و خودم سرپرستِ خودم بودم، فقط دو سال ادامه دادم. از سال ۱۳۹۳ مطابق با ۲۰۱۴ میلادی مجدداً نقاشی را با آبرنگ شروع کردم. آبرنگ را با تماشاکردن پدرم در حال کار، در زمانی که در خانهٔ پدری‌ام زندگی می‌کردم، یاد گرفتم. پدرم در زمان حیاتشان استاد هایپررئالیست بودند. موضوعات من غالباً حیوانات و طبیعت است که هر دو الهام‌بخش من‌اند. در این مدت در چندین نمایشگاه شرکت کرده‌ام.

پاسخ ۲- با عرض خسته نباشید به خانم مینا سبزواری، باید باید بگویم که واقعاً دستشان درد نکند با برپایی این نمایشگاه به زنان زحمت‌کش کشورمان کمک می‌کنند؛ زنانی که همسرانشان به‌دلایل مختلف مانند اعتیاد، زندان و… قادر به کارکردن نیستند یا همسرانشان را از دست داده‌اند و بار مشکلات خانواده به دوش آن‌ها افتاده است. باید بگویم که این کمک‌ها در حقیقت باید از طرف دولت کشورمان باشد، ولی متأسفانه دولت ما در این زمینه هیچ‌کاری نمی‌کند و این کمک‌ها همیشه از طرف مردم بوده و است. من بسیار خوشحال‌ام که سهم بسیار کوچکی را در این زمینه ایفا می‌کنم. 

پاسخ ۳- حس من در زمان ایجاد این اثر صددرصد متفاوت با آثار دیگرم بوده است. در درجهٔ اول چون هدفم کمک به زنان زحمت‌کش است، بسیار خوشحال بودم و احساس می‌کردم که چقدر خوب است که با خلق این اثر کمکی به آن‌ها می‌کنم و در درجهٔ دوم چون انتخابم زنی است که در روستا مشغول نخ‌ریسی است، خواستم زنده‌دلی و عشق به زندگی این زنان را با انتخاب رنگ‌های زیبایی که در پوشش‌شان است، تحسین کنم.

* * * * *

پروانه رودگر

پاسخ ۱- من پروانه رودگر هستم، ساکن ونکوور. در سال ۱۹۸۴ با همسر و دو فرزندم به ایتالیا، شهر فلورانس مهاجرت کردیم. با بیش از ۳۵ سال تجربه در مجسمه‌سازی، در حال حاضر به کار هنری در این زمینه و نیز آموزش آن مشغول‌ام. 

من کار هنری‌ام را از سال ۱۹۸۶ در کالج The Artistic Lyceum در فلورانس ایتالیا، زیر نظر استاد مجسمه‌ساز، آنتونیو‌دی توماسو، و استاد مجسمه‌ساز سرامیکی مشهور ایتالیایی، مارچلو فانتونی، آغاز کردم. سپس تحصیلات هنری‌ام را در دانشگاه Eta ‘Libera فلورانس به‌پایان رساندم و در رشته‌های سرامیک، گچ و ریخته‌گری تخصص یافتم. همچنین گواهینامهٔ کار با سنگ را از مدرسهٔ هنر Porta Romana در فلورانس دریافت کردم. 

آثار هنری من در کشو‌رهای مختلف آمریکای شمالی، آسیا، اروپا و استرالیا به‌نمایش گذاشته شده است. آخرین نمایشگاه فضای بازم در سال ۲۰۱۸ در سیدنی استرالیا، در نمایشگاه Sculpture by the Sea, Bondi برگزار شد.

پاسخ ۲- با تشکر از خانم مینا سبزواری به‌خاطر فعالیت‌هایشان برای کمک به زنان ایرانی‌ای که شرایط دشواری برای گذران زندگی دارند، خوشحال‌ام که مرا هم در جزئی از این فعالیت شرکت داده‌اند.

متأسفانه ارگان‌های دولتی کشورمان از زنان محروم و آن‌هایی که مسئولیت اصلی خانواده را به‌عهده دارند، حمایت چندانی نمی‌کنند و نه تنها روزبه‌روز به مشکلات روزمرهٔ زنان می‌افزایند، بلکه عملاً حل مشکلات و تسهیل آن‌ها را به‌عهدهٔ خود آنان گذاشته‌اند. 

در مورد موضوع این نمایشگاه، یعنی کمک به کارآفرینی برای زنان محروم، به‌نظر من کارآفرینی و ایجاد امکانات برای کارکردن زنان نه تنها بخشی از مشکلات مادی آن‌ها که از اصلی‌ترین مشکلات آن‌هاست، حل می‌کند، بلکه زمینه‌ساز فضای بهتر در خانواده می‌شود، آرامش بیشتری برای فرزندان در محیط خانواده فراهم می‌شود، تصور بهتر و سازنده‌تری از زن و مادر در خانواده ایجاد می‌شود و اینکه کمک می‌شود تا فرهنگ سازندگی و تولید در خانواده ترویج شود.

پاسخ ۳- در مورد حسی که من هنگام درست‌کردن این مجسمه داشتم، قطعاً درک من از سوژهٔ این کار روی کارم تأثیر گذاشته و یقیناً من حس متفاوتی داشته‌ام. من در حین انجام این کار سعی کردم احساس زنی را درک کنم که تنهاست یا حمایت چندانی ندارد، مشکلات مالی زیادی دارد و مسئولیت نگهداری بچه‌هایش با اوست. امیدوارم که توانسته باشم این حس را به کارم منتقل بکنم. با امید به موفقیت

* * * * *

هنگامه زکی‌پور

پاسخ ۱- هنگامه زکی‌پور هستم. حدود هشت سال پیش آموزش نقاشی را در خدمت دوست عزیزم خانم فرحناز ثمری شروع کردم و الان هم فقط به‌صورت آماتور و تفریحی نقاشی می‌کشم و در این زمینه حرفه‌ای نیستم.

پاسخ ۲- موضوع این‌ نمایشگاه و کلاً فعالیت‌های بنیاد نیکوکاری یارا در جهت یاری‌رساندن و ایجاد اشتغال برای زنان سرپرست خانوار در ایران، بسیار باارزش و قابل‌تقدیر است. من هم فکر کردم به‌نوبهٔ خودم با خلق یک اثر هنری، ممکن است بتوانم نقشی در این کار خیر داشته باشم.

پاسخ ۳- قطعاً موضوع نقاشی من این‌بار بسیار متفاوت است و با امید به کمک‌رسانی و پشتیبانی از زنان زحمت‌کش ایران کشیده شده و حس متفاوتی از خلق یک اثر صرفاً هنری یا زیبا را داشت. هر نقشی و رنگی که بر بوم گذاشته می‌شد، به یاد و با امید کمک‌رسانی به همنوعم بوده است. به امید توفیق

* * * * *

افشین سبوکی

پاسخ ۱- افشین سبوکی هستم. با سابقهٔ حدوداً ۲۵ ساله در زمینهٔ طراحی کارتون؛ کاریکاتور و انیمیشن. تجربهٔ برگزاری چندین نمایشگاه فردی و گروهی کارتون و کاریکاتور را در ایران، ترکیه و کانادا داشته‌ام. همچنین در چندین جشنواره از جمله فستیوال بین‌المللی کاریکاتور تهران، عضو هیئت داوران بوده‌ام. در حال حاضر در کانادا در رشتهٔ انیمیشن مشغول هستم و البته با چند مجله و وبسایت در زمینهٔ کارتون و کاریکاتور همکاری دارم.

پاسخ ۲- به‌نظر من هر قدمی که در حمایت از هم‌وطنان محروم برداشته شود، با ارزش و مؤثر است و باید مورد حمایت قرار بگیرد.

پاسخ ۳- من معمولاً تلاش می‌کنم در کنش‌هایی که برای حمایت از هم‌وطنان داخل ایران صورت می‌گیرد، شرکت کنم. بعد از اطلاع از این حرکت مثبت و شناختی که از فعالیت‌ها و پیگیری‌های خیرخواهانهٔ سرکار خانم سبزواری دارم، با کمال میل و افتخار به این گروه پیوستم. به امید اینکه از طریق این حرکت سمبلیک قدم کوچکی برای بانوان ایرانی برداشته شود.

* * * * *

بالا: سمت راست، مریم عابدی، سمت چپ، مهين شريلى
پایین: سمت راست، لیلا طاهری، سمت چپ، آتوسا سیدین آزاد

آتوسا سیدین آزاد

پاسخ ۱- من آتوسا سیدین آزاد متولد سال ١٣۵۶ هستم. من در نازنین آکادمی زیر نظر نازنین جان کار سیاه قلم و پاستیل انجام می‌دهم. 

پاسخ ۲- از طریق فیس‌بوک خانم سبزواری عزیز و نازنین جان از قصد عزیزان برای برگزاری این نمایشگاه مطلع شدم.

پاسخ ۳- از صمیم قلبم برای شرکت در این نمایشگاه و حمایت از زنان زحمتکش سرزمینم احساس خرسندی دارم و امیدوارم بتوانم با همگام‌شدن با عزیزان هنرمند قدمی مؤثر در این زمینه بردارم.

* * * * *

مهین شریلی

پاسخ ۱- با سلام و عرض ارادت، خدمت خانم سبزواری، من مهین شریلى فارغ‌التحصیل رشتهٔ صحنه‌آرایى از دانشگاه هنر در ایران هستم. به‌مدت چندین سال در هنرستان‌هاى ایران مشغول تدریس مبانى هنرهاى تجسمى بوده‌ام و به‌مدت بیست و دو سال بعد از اینکه به ونکوور آمدم در زمینهٔ نقاشى و صحنه‌آرایى فعالیت داشته‌ام و در این زمینه‌ها آثار متعددی را با موضوعات مختلف خلق کرده‌ام. 

پاسخ ۲- به‌نظرمن براى زنان محرومى که مسئولیت مخارج زندگی‌شان را دارند، کارآفرینى حرکتی انسانی و باارزش است که برکات فراوانی را برای جامعه و فرد به‌همراه دارد. 

پاسخ ۳- نگاه به مقولهٔ «زنان کار» به‌طور معمول تداعی نوعی فلاکت و تاریکى را به‌همراه دارد. هدف من در اثر ارائه‌شده توجه به جنبهٔ والا و زیبای حمایت از این بانوان است و سعی کردم با استفاده از رنگ‌ها روشنایى این احساس به‌نمایش گذارده شود. رنگ‌های به‌کاررفته در این طرح و نقش فرش، با دستان هنرمند بانوی بافنده در هم مى‌آمیزند و اثری خلق می‌کنند که پیام‌آور زیبایی و زندگی است، چه آنکه هیچ رنگى بى‌دلیل و بى‌اذن عاشق بافندهٔ آن بر دار گره نمى‌خورد و نمی‌نشیند. وجود پرنده‌ها در تابلو بیانگر امید و رهایی و ارج‌نهادن بر زیبایى اثر هنریِ زنده و پویای این زنان است و نقوش اسلیمى به مثابهٔ درختى قوی و استوار با شاخ و برگ‌هاى زندگى می‌باشند.

* * * * *

لیلا طاهری

پاسخ ۱- لیلا طاهری هستم. سال‌هاست در زمینهٔ نقاشی و گرافیک در ایران و تا حدودی هم در اینجا فعالیت‌هایی داشته‌ام. در ایران نمایشگاه‌هایی برگزار کرده‌ام. در اینجا هم با موضوع زنان با عنوان فریاد سکوت و Stop Abuse Women در مکان‌های مختلفی در ونکوور نمایشگاه‌هایی داشته‌ام.

پاسخ ۲- موضوع زنان و مشکلات زنان همواره موضوع مورد علاقهٔ من بوده است، چه در ایران، چه اینجا. با بنیاد یارا و خانم سبزواری عزیز مدت‌هاست در ارتباطم و هر کمکی بتوانم برای کارآفرینی زنان انجام بدهم خوشحال می‌شوم.

پاسخ ۳- ایدهٔ نمایشگاه با این موضوع، بسیار زیبا و قابل‌تقدیر است و من به‌شخصه در زمان کشیدن این طرح خیلی با کارم ارتباط برقرار کردم. با تصور اینکه این بافندهٔ فرش دارد کل آرزوهای خودش و خانواده‌اش را با این فرش می‌بافد. سعی کردم احساسم را با این نقاشی به‌تصویر بکشم. با آرزوی سلامت و موفقیت برای همهٔ دست اندرکاران

* * * * *

مریم عابدی

پاسخ ۱- من مریم عابدی، ساکن کوکئیتلام هستم. از میان هنرها بیشتر به نقاشی، تئاتر و موسیقی علاقه‌مندم، اما در حال حاضر از بین هنرها فقط گاهی کار نقاشی انجام می‌دهم. به فعالیت اجتماعی، خصوصاً برای هم‌وطنان و هم‌زبانانم علاقه دارم و سعی می‌کنم در حد امکان به آن‌ها کمک کنم. نقاشی را حرفه‌ای نیاموخته‌ام، اما از سال ۲۰۱۸ خیلی بیش از پیش در این زمینه فعال شدم و همان سال در دو نمایشگاه گروهی در ونکوور شرکت کردم. تکنیک مورد استفادهٔ من اکثراً اکریلیک روی بوم است.

پاسخ ۲- مدت‌ها بود نقاشی نکشیده بودم، اما موضوع و اهداف این نمایشگاه انگیزه‌ای قوی برای شرکت‌کردن و ارائهٔ کار در من ایجاد کرد. 

پاسخ ۳- خوب است زنان شجاع و توانمند ایران می‌توانند، هرچند از راه دور، حمایت و گرمی دست‌های ما را حس کنند. همین کارها اگر زنان زحمت‌کش و پرکار ایرانمان را دلگرم کند، خود انگیزه‌ای بزرگ و متفاوت است.

* * * * *

بالا: سمت راست، نیلوفر معیری، وسط، سپیده کاوسی، سمت چپ، مونیکا کاویانی
پایین: شهلا کربلائی

مونیکا کاویانی

پاسخ ۱- مونیکا کاویانی هستم، مدرس نقاشی رنگ روغن و سبک کارم رئال، مدرن و آبستره است. به‌مدت بیست سال تدریس نقاشی رنگ روغن کرده‌ام و در نمایشگاه‌های آثار هنری در ایران، لندن و کانادا به‌صورت انفرادی و گروهی حضور داشته‌ام. همچنین برای هنرجویانم نمایشگاه‌های نقاشی برگزار کرده‌ام.

پاسخ ۲- بی‌شک حمایت از کارآفرینی زنان، می‌تواند آثار مثبتی در تقویت دیدگاه‌ها به توانایی‌های بی‌بدیل زنان داشته باشد. انسان‌هایی با افکار مثبت که به‌جای خیال‌بافی، برای رسیدن به اهدافشان تلاش کرده‌اند. من هم به‌عنوان عضو کوچکی در این مجموعه با نگاهی مثبت و با عشق، کار کوچکی را با عنوان ستایش، انجام دادم. بسیار ستودنی است دست‌ها و افکار کارآفرینان عزیز.

پاسخ ۳- زنان زحمت‌کش سرزمینم، انسان‌هایی پرمهرند. مهربانی آئین مردم ایران است. با حضور در این نمایشگاه گرمی قلب‌های مهربانشان را حس کردم. حسی متفاوت و زیبا که امیدوارم در خلق اثرم هم نمایش داده شده باشد.

* * * * *

سپیده کاوسی

پاسخ ۱- سپیده کاوسی هستم. از کودکی علاقهٔ زیادی به نقاشی و فعالیت‌های هنری داشتم و در ۷ سالگی به اولین کلاس نقاشی رفتم. این مسیر ادامه داشت تا زمانی که تصمیم گرفتم به هنرستان بروم و به‌صورت آکادمیک نقاشی را ادامه بدهم. لیسانس نقاشی خود را از دانشگاه تهران گرفتم و تصمیم گرفتم برای ادامهٔ این مسیر و رسیدن به اهدافم مهاجرت کنم و در حال حاضر به‌ تحصیل هنرهای زیبا و هنرهای نمایشی در داگلاس کالج مشغول‌ام. 

سبک اصلی من تلفیق فلسفه و هنر است که در تابلوهای سه‌لته اجرا شده‌اند و از نظر مفهوم مکمل یکدیگرند. 

بیش از ۱۰ سال سابقهٔ کار و آموزش در زمینهٔ نقاشی‌های آمیخته (Mixed Media)، مدرن و برجسته دارم. طراحی و اجرای پروژه‌های هفت‌سین برای شهرداری، مراکز خرید و شرکت‌ها، کاشی‌کاری، طراحی خطاطی (Calligraphy) اسم، شعر… و همکاری با طراحان طلا و جواهر داشته‌ام.

پاسخ ۲- من به‌صورت کاملاً اتفاقی در آخرین روزها از این نمایشگاه مطلع شدم و جذب موضوع و نیت خیر این بنیاد شدم و علاقه‌مند شدم اثری هرچند کوچک در این نمایشگاه ارائه دهم و سهم کوچکی در این کار داشته باشم. 

پاسخ ۳- بله، حس متفاوتی برای اجرای این اثر داشتم. نوعی پارادوکس… شادی برای کمک‌ به آن‌ها و ناراحتی از شرایط سخت زندگی آن‌ها. به‌امید روزی که فقر در دنیا ریشه‌کن شود و تمام استعدادها دیده شوند.

* * * * *

شهلا کربلایی

پاسخ ۱- شهلا کربلایی هستم، رشتهٔ تحصیلی من طراحی داخلی است، اما از سال ۱۹۹۸ میلادی به‌طور مستمر نقاشی سنتی ایرانی را به‌عنوان فعالیت اصلی خودم انتخاب کرده‌ام که نگاره‌سازی ۳۰ اثر اختصاصی برای کتاب Rome’s Stories همراه با تنی چند از دوستانم، یکی از دستاوردهای آن است. همچنین خودم را از لذت نقاشی با تکنیک‌های متفاوت در طول این سال‌ها محروم نکرده‌ام.

پاسخ ۲- تجربه به من نشان داده است که مشارکت و کار گروهی همواره نتایج خوبی را به‌همراه دارد و چه چیزی زیباتر از مشارکت برای این هدف والا.

پاسخ ۳- در طی انجام این کار من با احساساتی متفاوت دست‌به‌گریبان بودم؛ از سویی احساس همدردی و غم برای زنانی سرپرست خانواده که دغدغهٔ خور و خواب خانواده آرامش را از آن‌ها گرفته و از سویی دیگر، احساس خوبی که با شرکت در این نمایشگاه می‌توانم سهم کوچکی را در کنار عزیزانی که در بنیاد یارا بنایی نکو برافراشته‌اند، داشته باشم.

بنی‌آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش زیک گوهرند 

چو عضوی به‌درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار

* * * * *

نیلوفر معیّری

پاسخ ۱- من نیلوفر معیّری هستم و از شش‌سالگی در ترکیه زندگی کرده‌ام. از آنجا که پدرم هنرمند و نقاش بودند، از همان کودکی با هنر آشنا و به آن علاقه‌مند شدم. رشتهٔ تحصیلی‌ام در مقطع لیسانسم نقاشی بود و فوق‌لیسانسم را در رشتهٔ مد و پارچه به‌پایان رساندم. دکترای Qualification in Art (Cinema-tv)‎ من در ادامهٔ همان هنر شامل سینما و تلویزیون هم می‌شود. 

به‌مدت ۲۵ سال در ترکیه استاد هنر در دانشگاه بودم و بعد از آن از سال ۲۰۰۳ در فلورانس تاریخ هنر و طراحی تدریس می‌کنم. حدود ۱۲ سال است که ساکن ونکوورم و در محل Nilufar Art studio (Pera Art Gallery)‎ تدریس آکادمیک نقاشی را برای همهٔ سنین انجام می‌دهم.

پاسخ ۲- از طریق جامعهٔ فرهنگی زنان ایرانی در ونکوور با بنیاد نیکوکاری یارا آشنا و به فعالیت‌هایشان علاقه‌مند شدم. 

پاسخ ۳- بنیاد یارا موضوع زنان و کار را پیشنهاد داده بودند که خیلی برایم جالب بود. سعی کردم توانایی زنان زحمت‌کش شرقی را نشان بدهم و همچنین تمایل آن‌ها برای داشتن کار و حرکت و زندگی سرشار از سازندگی و از این کارم احساس فوق‌العاده خوبی داشتم و دارم.

* * * * *

بالا: سمت راست، رزیتا معینی شیرازی، سمت چپ، سالومه هنرمند
پایین: سمت راست، نازنین میرمحمد صادقی، سمت چپ، نکیسا نوروزی

رزیتا معینی شیرازی

پاسخ ۱- من رزیتا معینی شیرازی مدرس دانشگاه امیلی کار و هنرمند بینا‌رشته‌ای هستم. کار هنری‌ام را بیش از سه دهه پیش با نقاشی شروع کردم و در ادامه عکاسی٬ چیدمان٬ صدا و تصویرسازی هم به کارهایم اضافه شده است. 

پاسخ ۲- به‌نظر من هر حرکتی که به انسان و طبیعت یاری برساند قابل پشتیبانی و حمایت است. هیچ انسانی بدون کمک به دیگر انسان‌ها قادر به ادامهٔ بقا نخواهد بود. در این مقطع شاید بعضی از ما به کمک‌کردن و دیگرانی به کمک گرفتن نیاز دارند. من هم در یکی از این دو گروه قرار دارم. 

پاسخ ۳- کارهای دستی معمولاً در خود روح زنانه دارند. نخ‌ریسی٬ بافتنی٬ خیاطی و تبدیل مواد خام به وسایلی که موجب آرامش و رفاه خانواده می‌شوند، کارهایی‌اند که به‌طور تاریخی زنانه‌اند. در طی انجام مراحل این کار من هم برای ساعاتی خودم را در زمرهٔ زنان تولیدکننده می‌دیدم و با عشق دور نقاشی‌ام را با نخی طلایی بخیه می‌زدم و به موسیقی فولکلور ایرانی گوش می‌کردم. 

* * * * *

سارا مهجوری

پاسخ ۱- من سارا مهجوری، از سال ۲۰۱۲ در ونکوور به فعالیت هنری مشغول‌ام و آثار من به‌مدت چهار سال در Howe Street Fine Art Gallery به‌نمایش گذاشته شده است. هم‌اکنون به‌صورت خصوصی و نیمه‌خصوصی مشغول به تدریس‌ام. من با تکنیک امپرسیونیسم کار می‌کنم و در آثار من ترکیبی از تکنیک‌های مدرن با Palette Knife و رئال در هم آمیخته شده است.

پاسخ ۲- این باعث خرسندی من است که بتوانم گامی در جهت حمایت از زنان محروم و زحمت‌کش وطنم ایران بردارم و از تمام هم‌وطنان عزیزم که در این بنیاد نیکوکاری نقشی ایفا کرده‌اند، کمال تشکر را دارم.

پاسخ ۳- من در حین انجام این کار حس قشنگی را تجربه کردم که در کارهای قبلی نداشتم؛ حس همدلی، حس وحدانیت و یکی‌شدن. به امید فردایی بهتر برای مردم ایران به‌خصوص قشر آسیب‌پذیرمان که پایه‌های اصلی خانواده‌اند و سال‌ها مورد ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض جنسی قرار گرفته‌اند؛ زنان وطنم ایران.

* * * * *

نازنین میرمحمد صادقی

پاسخ ۱- نازنین میرمحمد صادقی هستم، متولد مهر ۱۳۵۹و به‌مدت ۳۰ سال است که در زمینهٔ نقاشی (آبرنگ، رنگ روغن و سیاه‌قلم) فعالیت دارم. بالغ بر ۱۵ نمایشگاه انفرادی در ایران و خارج از ایران داشته‌ام و در بسیاری از نمایشگاه‌های گروهی شرکت کرده‌ام. 

پاسخ ۲- موضوع این نمایشگاه بسیار باارزش و قابل‌تقدیر است. امیدوارم با شرکت در این کار گروهی بتوانم در این کار خیر نقشی داشته باشم.

پاسخ ۳- زمانی که شروع به کشیدن این نقاشی کردم، حس متفاوتی در حین کشیدن این اثر در من وجود داشت؛ در تمام زمان به یاد این عزیزان بودم و اینکه امیدوارم بتوانم نقش کوچکی برای کمک‌رسانی به آن‌ها داشته باشم. با تشکر از همهٔ عزیزانی که در این کار گروهی نقشی داشته‌اند.

* * * * *

نکیسا نوروزی

پاسخ ۱- من فعالیت هنری‌ام را از زمانی که هنرستان می‌رفتم به‌صورت جدی‌تر شروع کردم و در دورهٔ چهارسالهٔ دانشگاه، عکاسی خواندم. به‌طور کلی به موسیقی و نقاشی و تئاتر بسیار علاقه‌مندم. ایران که بودم بیشتر عکاسی کار می‌کردم و بعد از مهاجرت علاقهٔ بیشتری به نقاشی پیدا کردم. در سال‌های اخیر نقاشیِ روی صورت یکی از فعالیت‌های موردعلاقهٔ من شده است.

پاسخ ۲- از نظر من این موضوع و به‌طور کلی حمایت زنان از یکدیگر مسئلهٔ بسیار مهمی است و این یکی از دلایل اصلی من برای شرکت در این نمایشگاه بود.

پاسخ ۳- وقتی که کشیدن این طرح را شروع کردم، در تمام مدت به این فکر می‌کردم که شاید این کار دلگرمی هر چند اندکی برای زنان کارآفرین هم‌وطنم ایجاد کند.

* * * * * 

سالومه هنرمند 

پاسخ ۱- سالومه هستم‌ و با دو فرزند و همسرم در ونکوور زیبا زندگی می‌کنم. از سنین نوجوانی همواره به فعالیت‌های هنری علاقه داشته‌ام. در شروع کارم، با علاقه به طراحی‌های تخصصی با مداد و زغال و در ادامه با تکنیک آبرنگ و گواش به خلق آثار نقاشی پرداخته‌ام. بعد از مهاجرت به کانادا دوره‌هایی در دانشگاه NSCAD نوا اسکوشیا گذراندم که در آنجا با هنرهای نصبی و پوششی به‌طور حرفه‌ای آشنا شدم. در سال ۲۰۱۰ استودیوی هنری خود را در پورت مودی تأسیس کردم. در این استودیو به تدریس هنر و انجام پروژه‌های هنری-فرهنگی با مراکز دولتی و شهرداری‌ها مشغول شدم. 

هنر از لذت‌بخش‌ترین سرگرمی‌های زندگی برای من است و در حال حاضر از دید هنری‌ام در کار تخصصی‌ام به‌عنوان مشاور املاک بهره می‌برم.

پاسخ ۲- زنان قلب جامعه‌اند و هر چه زنانِ مستقل‌تر و قوی‌تری داشته باشیم، جامعهٔ استوارتر و سالم‌تری خواهیم داشت. کارآفرینی برای زنان محروم وطنمان یکی از ریشه‌ای‌ترین اقدامات است ‌و باعث افتخار است که بنیاد نیکوکاری یارا در ونکوور هم در این امر فعال است. 

پاسخ ۳- دقیقاً حس متفاوتی دارم، بخشی از این حس مربوط به دوران کودکی خودم‌ است در شهر زیبای اصفهان و خاطرات روشنی که به‌واسطهٔ شغل مادرم در دیدار با قشر محروم جامعه داشتم. زنان زیبا‌رو، زحمت‌کش و مهربانی که با دستان هنرمند و پینه‌بسته مشغول بافت قالی یا پخت‌وپز نان در تنور بودند تا خرج گذران زندگی را دربیاورند. خاطرات شیرین کودکی من در کنار یکی از همان زیبارویان رقم خورد که در ساعات کار مادرم از من نگهداری می‌کرد و برایم غذاهای خوشمزه می‌پخت. اولین طرح‌ها و نقاشی‌هایم‌ با کمک او شکل گرفت؛ طرح‌های زیبای قالی‌هایی که شب‌ها او‌ در خانه می‌بافت. خوشحال‌ام فرصتی ایجاد شده تا بتوانم کمکی به همان گروه زنان عزیز وطنم بکنم.

خروج از نسخه موبایل