علیرضا فدایی – ونکوور
با سلام و سپاس از وقتی که به ما دادید، لطفاً خودتان را معرفی کنید و از سوابق ورزشیتان برایمان بگویید.
بهنام آنکه هستی از اوست. قبل از اینکه به اولین پرسش شما پاسخ بدهم، اجازه بدهید چند جمله در مورد معنی و مفهوم کلمهٔ ورزش بگویم. ورزش، مصدری که شینِ آخرش نمودن و شدن معنا میدهد، مصدری از فعل ورزیدن است که در نهایت یعنی عملکردن و در انجام کاری پیگیر بودن و اندیشهکردن و توان جسم را برشمردن. از دیدگاه ما، ورزش و تحول آن بر پایهٔ آموزش وپرورش بنا نهاده شده است. ورزش، تغییر کیفی بدن در جهت دگرگونی و تحول فکر است. ورزش، تغییر فیزیولوژی انرژی انسانی و ارتقاء تن و روان است. ورزش یعنی محبت و دوستی و صفای باطن و صداقت درون را برای همنوع افزونکردن و در مجموع برای با هم بودن و برای هم زیستن و سادهترین معنای آن راهی نو به دروازهٔ سلامتی گشودن است.
ورزش را از سنین کودکی در زمینهای خاکی محله در یکی از مناطق جنوبی شهر تهران آغاز کردم و حدود بیست سال در باشگاههای تهران توپ زدم و در همان زمان هم بهدلیل اینکه در محلهٔ ما باشگاه کشتی وجود داشت، یکی دو سال بهصورت ناپیوسته کشتی کار کردم و فنون کشتی را یاد گرفتم. در اواخر سال ۱۳۵۱ بهطور اتفاقی ورزش رزمی کونگ فو را دیدم و علاقهمند شدم و زیر نظر استاد دکتر ابراهیم میرزایی شروع به تمرین کردم. در اندک مدتی تکنیکها را یاد گرفتم و جزو بهترین شاگردان وی شدم و بعدها جانشین ایشان و ادارهکنندهٔ سبک شدم. در سال ۱۳۶۰ بهدلایلی از ایشان جدا شدم و پس از مدتی با یک استاد چینی مستقر در تهران سبک زیبای بوکس چینی را شروع کردم و مدت پنج سال نیز با وی بودم و تازه به اصول اولیهٔ هنر رزمی و شیوهٔ مبارزه پی بردم. از سال ۱۳۶۲ بهاتفاق دوستانم که آنها نیز از کونگ فو ایرانی جدا شده بودند، انجمن ووشو را تشکیل داده و برای داشتن فدراسیونی مستقل شروع به فعالیت کردیم. مدت ۱۰ سال تلاش بیوقفه و اجرای نمایشهای رزمی و مراسم متعدد و مذاکرات و ملاقاتهای بسیار با مسئولان وقت، توانستیم در سال ۱۳۷۲ فدراسیون ووشو را پایهریزی کرده و مجوزهای لازم را دریافت کنیم.
بهنظر شما ساختار ورزش پیش و پس از انقلاب از نظر مدیریتی چه تفاوتهایی با هم دارند؟
از ساختار مدیریتی قبل از انقلاب را بهدلایل نوجوانی و جوانبودن چندان اطلاع درستی ندارم، اما همینقدر که در فوتبال و کشتی و ورزش رزمی میدیدم، مدیر، مربی، سرمربی و غیره بر اساس شایستهسالاری انتخاب میشدند، یعنی اینکه فرد میبایست متخصصی میبود با معلومات ورزشی و برخوردار از دانشی بالا تا مدیریت بخشی به وی محول میشد، اما بعد از انقلاب متأسفانه چنین چیزی وجود نداشت و چندان توجهی به شایستگی فرد نمیشد و هنوز هم نمیشود.
بهعنوان کسی که سالها مربیگری کرده است، تفاوتهای تمرینکردن را در طول چند دهه بین هنرجویان چگونه مقایسه میکنید؟
باید بگویم در زمان کنونی، علم وارد ورزش شده و مربیان باید از دانش بیشتری برخوردار باشند. آنها بایستی علوم آناتومی، علوم فیزیکی، متافیزیکی، حرکتشناسی، رفتارشناسی، روانشناسی و حتی کمی پزشکی را بدانند. چینیها و ژاپنیها از قدیمالایام به مربیان ورزش رزمی استاد میگفتند برای اینکه هنرجو در معابد و مکانهای تمرینی بهجز تکنیک و مبارزه خیلی چیزهای دیگر را نیز فرا میگرفتند. امروزه، ورزشکردن علمی شده است. تکنیک و تاکتیک علمی شده است. سرعت در ورزش بیشتر و بیشتر شده است. اینهمه امکانات و تجهیزات پیشرفته، اینهمه متخصص و متفکر در خدمت ورزشکاران و مربیان قرار دارد. در گذشته چنین امکانات و باشگاههای مجهزی نبود یا کم بود. در گذشته تمرینات بهصورت سنتی انجام میشد. من میتوانم برایتان صدها مثال بیاورم، اما در گذشته قدرت بیشتر بود. آرامش روانی بیشتر بود. جوانان در تمرینات بیشتر استقامت داشتند و قویتر و شجاعتر بودند. مهمتر از همه، تعصب ورزشی، آداب و رسوم، اخلاق، احترام به مربی، احترام به پیشکسوت، احترام به بزرگتر و درجات بالاتر و صفات پهلوانی، واقعاً بیشتر بود. چرا؟ چون تمرینات سختتر و ریاضتیتر انجام میشد.
فکر میکنید هنرجویان الان سختکوشترند یا هنرجویان ۴۰ سال پیش؟
هنرجویان دهههای گذشته بسیار سختکوشتر و صبورتر بودند. در گذشته این همه امکانات، تجهیزات و وسایل تمرین در اختیار نبود. تمرینات بسیار سخت و طاقتفرسا بود. امروزه تمرینات با وجود اینهمه امکانات آسانتر شده است، حتی در شرایط انتخاب برای تیمهای ملی.
خود شما بهعنوان مربی به نسبت چهل سال پیش، از هر نظر چه تفاوتی کردهاید؟
در جواب سؤال شما باید بگویم بیش از ۴۸ سال است مربیگری کردهام و هزاران شاگرد و هنرجو چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران پرورش و تحویل جامعه دادهام. ضمن اینکه در این مدت طولانی رشتههای ورزشی مختلف و سبکهای متعدد رزمی را فرا گرفته و تمرینات سخت و طاقتفرسایی را پشت سر گذاشتیم و از کودکی نیز علاقهٔ وافری به کتاب و مطالعه داشته و دارم و همیشه بهدنبال یادگیری علوم مربوط به تخصصی که تدریس میکنم، بودهام. اعتقادم بر این است که یک مربی یا استاد باید اطلاعاتش بهروز باشد و همراه با زمان حرکت کند. همانطور که چینیها در معابد رزمی شائولین با قدمتی چند هزارساله به این نتیجه رسیدهاند و چنین کردهاند، بنده هم در کلاسهایم ورزش را با دانش روز و با محتوای تمرینات قدرتی گذشتهٔ نهچندان دور تدریس میکنم.
برنامه غذایی و تمرین روزانهٔ شما چگونه است؟
اصولاً تغذیه در ورزشکاران آماتور و حرفهای و مردم عادی متفاوت است. اساتید و مربیان محترم میبایست اطلاعات جامعی در این خصوص داشته باشند. بنده از سالیان دور در کلاسهایم و نیز در مجلات ورزشی در ایران راجع به نوع تغذیهٔ ورزشکاران مقالات و مطالب متعددی نوشتهام و در این زمینه تدریس کردهام. در کتابهای عرفان در ورزش و ۵۰۰۰ سال ورزش در ایران و جهان، بهتفصیل در خصوص تغذیه در ورزش نوشتهام و خودم هم همیشه با شناخت کامل عمل کردهام. باید بگویم خوردن زیاد و غیرمتعارف چهار مادهٔ غذایی را امالفساد میدانم: نمک، چربی، بهطور کلی قندها و گوشت قرمز. از سالهای دور نیز به جوانان هنرجو توصیه میکردند در خوردن این چهار مادهٔ خطرآفرین دقت و رعایت کنند. بحث تغذیه، بحثی بسیار علمی-ورزشی است که در چند جمله نمیگنجد. انشاءالله در فرصتی دیگر برای علاقهمندان مطرح خواهم کرد. در مورد تمرینات باید بگویم در هفته سه یا چهار جلسه تمرینات منظم دوساعته و گاهی بیشتر انجام میدهم.
توصیهٔ شما برای ورزش و فعالیت برای افراد در سنین بالاتر چیست؟
هر عاملی که انرژی را کاهش میدهد بدن را آمادهٔ ابتلا به بیماری مینماید. افراد در سنین بالا اگر بدن را از اسیدیبودن دور کنند و بیشتر قلیایی نگه دارند، در خوردن چهار چیزی که گفتم رعایت و دقت کنند، از پرخوری و استفاده از مواد مضر اجتناب کنند و در طول هفته ورزش کنند یا حداقل پیادهرویهای منظم داشته باشند، دچار فشار خون و دیابت و اسید اوریک و بیماریهای قلبی و غیره و غیره نخواهند شد. شعار من همیشه این بوده: ورزش دروازهٔ سلامتی است. امتحان کنند در کلاسهای استادان خوب حضور مستمر داشته باشند و به ورزش نگویند ما کار و گرفتاری داریم، به کار بگویند ما ورزش داریم، نتیجه خواهند گرفت.
از برنامههای آیندهتان بگویید.
در هنرهای رزمی، سبک اصلی من ووشو (Wushu) و جیت کان دو (Jeet Kune Do) است. ووشو از سرزمین چین و جیت کان دو، سبک ابداعی بروس لی است. من مدت بیست سال است که هم عضو انجمن و اتحادیهٔ جیت کان دو آمریکا هستم و هم بنیانگذار این سبک در ایران و از اعضای اصلی و پیشکسوت فدراسیون ووشو ایران هستم. هماکنون یکی دو هزار دختر و پسر در زیرمجموعهٔ سبک که در نبود من، استاد غلامرضا ملکان، نایبرئیس سبک، ادارهٔ امور را برعهده دارد، فعالیت میکنند. حال با کمک دوستان عزیزی چون استاد مصطفی ثابتی که در ونکوور سالهاست تدریس هنرهای رزمی را بر عهده دارند و راههای فعالیت قانونی و تشکیلاتی استان بیسی را هموار کردهاند، تصمیم داریم ورزش ووشو را در ابعاد گسترده، بهصورت منظم راهاندازی کنیم. در آیندهای نهچندان دور شروع به ایجاد ساختار تیمهای مختلف دختران و پسران برای حضور در مسابقات داخل کانادا و مسابقات جهانی خواهیم کرد. در این راستا با تمام وجود کمک و تلاش خواهم کرد.
در پایان از تمامی پدران و مادران و جوانان ایرانی عزیز تقاضا دارم به ما بپیوندید و ما را در این امر مهم یاری دهید.
با سپاس از همگان