این مطلب در شمارهٔ ۸۵ رسانهٔ همیاری، ویژهنامهٔ زندهیاد علیرضا احمدیان، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این ویژهنامه اینجا کلیک کنید.
رسانهٔ همیاری – ونکوور
علیرضا احمدیان یکی از مدافعان واقعی چندفرهنگی و منادی فرهنگِ پذیرا بودن و مشارکت دادن هر چه بیشتر مهاجران در جامعهٔ کانادا بود. او با نهادها و سازمانهای مختلفی در این زمینه همکاری داشت. از آن جمله میتوان به «انجمن ماه میراث فرهنگی آسیاییِ ونکوور» اشاره کرد که هر سال در ماه مه جشنوارهای را با نام جشنوارهٔ explorASIAN برای شناساندن فعالیتهای فرهنگی، ادبی و هنری جوامع آسیایی در ونکوور برگزار میکند. علیرضا احمدیان یکی از همکاران داوطلب این سازمان بود و در مراسم اختتامیهٔ جشنوارهٔ امسال یکی از مجریان برنامه بود.
همکاران او در این جشنواره هم از شنیدن خبر درگذشت او در بهت فرو رفتند. پیامهای زیر از طرف لتیسیا سانچز، رئیس این انجمن، و همکارانش دربارهٔ نقش علیرضا احمدیان در این سازمان و برنامههایش برای ما فرستاده شده است.
همچنین مطلبی از ان کنگ، نمایندهٔ مجلس استانی بریتیش کلمبیا، دربارهٔ فعالیتهای چندفرهنگی او در اینجا آمده است.
لتیسیا سانچز، رئیس انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
جمشید، رعنا و فاطیما احمدیان عزیز و دیگر اعضای خانواده،
طی هفتههای گذشته، مشاوران، مدیران و داوطلبانِ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور از درگذشت ناگهانی علیرضا غمگین و متأثر شدهاند. علیرضا عضو بسیار دوستداشتنی انجمن بود که با سیاستمداری، گفتوگوهای جذاب، و دفاع از برابری، پشتیبان و حامیِ بینش و رسالت ارگان ما بود. آشنایی با علیرضا مایهٔ افتخارم بود و نیز شناخت رویکرد هوشمندانه و ناب او در تشویق دیگران به دنبال کردن عشق و علائقشان.
علیرضا بهعنوان یک روزنامهنگار، پژوهشگر و تولیدکنندهٔ برنامهٔ رادیویی، حامی فرهنگ و هنر کانادایی و چندفرهنگی بود. علاقهٔ شدید او به امور بینالمللی، خصوصاً در موضوعاتی چون جامعه و مردمسالاری، همواره در تمام پروژهها، نوشتهها و صحبتهایش، زمانیکه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را مورد بررسی قرار میداد، قابل مشاهده بود.
در مقالهای که در تاریخ ۲۷ مارس ۲۰۱۹ توسط New Canadian Media منتشر شد، علیرضا نوشت: «باید بهخاطر داشت که گر چه تنها یک ثانیه طول میکشد تا ما دنیا را به «ما» در مقابل «آنها» تقسیم کنیم، آنچه «آنها» بهحساب میآید، خیلی سریع میتواند تغییر کند اگر که ما معنای آنچه را که «ما» بهحساب میآید، بسط دهیم.» – برگرفته از مقالهٔ «مهاجرت موضوع ترسناکی است: ما باید دربارهاش حرف بزنیم»، وبسایت New Canadian Media
دستاوردهای روزنامهنگاری علیرضا همراه با موفقیتهای نوشتاری او دربارهٔ مهاجرت میراث او خواهد بود برای همهٔ جوامع وابسته به آسیا. ما، در انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور، بسیار خوشبخت بودیم که فرصتِ داشتنِ شخصیت همیشه مثبت و مهربان او را در کنارمان، داشتیم، و ما دلمان برای او بسیار تنگ خواهد شد.
«علیرضا، ممنون برای فرصتی که به من دادی تا دربارهٔ جشنوارهٔ explorASIAN در برنامهٔ رادیوییات صحبت کنم. من همیشه طی مصاحبهها دچار استرس میشوم، اما به یاد دارم صدای مهربان تو و لبخندت به من این اعتمادبهنفس را داد که پیامم را برسانم. برای تمام لحظات خوب، خندهها، تبادل ایدهها، برخورد حرفهای و با عشق و علاقهات در هر پروژهای که بهعهده میگرفتی، و خصوصاً برای اجرای بینظیرت در برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور و اهدای جوایز امسال، از تو ممنونام. با وجود آنکه اولین بارت بود، همهٔ شرکتکنندهها شیوهٔ طبیعیات برای پیش بردن برنامه و نشاندن لبخند به لبشان را بسیار دوست داشتند. ممنون، برای مهربانی، قدردانی وهمدلیای که به همه نشان دادی، خصوصاً آنهایی که به صدایی نیاز داشتند.»
بِوِرلی نان، نایب رئیس پیشین انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
صمیمانهترین تسلیتهایم را برای فقدان بزرگ علیرضا به جمشید، رعنا، فاطیما و حمید و دیگر اعضای خانواده تقدیم میکنم. او یک کانادایی استثنایی بود و خواهد بود، و همهٔ کسانی که زندگیشان بهنحوی تحت تأثیر او قرار گرفته بود، عمیقاً دلشان برای او تنگ خواهد شد. گرمی، هوشمندی، مردمداری، دستودلبازی، کمال، خلوص و انسانیت او در رابطهاش با دیگران نفوذ میکرد. او عشق و علاقه و تعهدی عمیق به چندفرهنگی، عدالت اجتماعی و ترویج درکِ بینافرهنگی داشت. او با ازخودگذشتگی جامعه را در مهارتها و استعدادهای بیشمارش سهیم میکرد. علیرضا بینش و برنامهای ویژه برای پیشبرد دستور کار چندفرهنگی کانادا و عدالت اجتماعی داشت. او زندگیاش را وقف رسیدن به اهدافش کرد. او برای کانادا بسیار در چنته داشت. روح تسخیرناپذیر او همچنان برای همهٔ ما، که امتیاز ویژهٔ آشنایی و کار کردن با او را داشتهایم، الهامبخش خواهد بود.
کن مکاتیر، رئیس پیشین انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
علیرضا کسی بود که مهارتهای فراوانی داشت و آن مهارتها را در زمینههای بسیاری بهکار میبست، و انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور این افتخار را داشت که او نیروی داوطلبش باشد. او شخص بسیار متعهد و مهربانی بود که با گرمی با قشر وسیعی از مردم ارتباط برقرار میکرد. رویکرد هوشمندانهٔ او موجبِ هدایت و رهبری پروژههای فراوانی بود. او همیشه در یادها باقی خواهد ماند و دل همهٔ کسانی که او را شناختهاند، برایش تنگ خواهد شد.
لئو کیونانن، مدیر انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
یاد علیرضا بهعنوان شخصی مهربان و برونگرا که اسامی را خوب به یاد میسپرد، همواره با من خواهد بود. با اولین ملاقات با او، این حس به شما دست میدهد که او کسی است که برای مدت طولانیای میشناسیدش. شخصیت او دلپذیر و دستیافتنی بود و ما واقعاً دلمان برای او تنگ خواهد شد.
کلی ایپ، مشاور انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
وقتی خبر درگذشت علیرضا در باهاما را از لتیسیا سانچز، رئیس انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور، شنیدم، کاملاً شوکه شدم. واقعاً نمیتوانستم باور کنم!
ما او را کمتر از یک ماه قبل در برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور بههمراه مارگارت گَلِهِر دیده بودیم. او بسیار حرفهای بود و مملو از شوخطبعی، و اشاره کرد که من سه سال قبل مراسم عروسیاش را اجرا کرده بودم. خیلی خوشحال بودم که دوباره شانس دیدار همسرش، فاطیما، را در مراسم اختتامیه داشتم. باورش دشوار است که آن شب، هفتم ژوئن، آخرین باری بود که دیدمش!
با وجود آنکه من علی (این اسمی بود که من صدایش میزدم) را مدت زیادی نبود که میشناختم، اما برادرش حمیدرضا و دوست مشترکمان فرید روحانی را میشناختم. علاوه بر انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور، او در برخی دیگر سازمانهایی که من درشان فعالام، مانند کلوپ کانادایی و مؤسسهٔ شهروندی کانادایی که توسط فرماندار سابق کانادا، ادرین کلارکسون شروع بهکار کرد، فعال بود.
او یک کانادایی واقعی و مروجی بزرگ برای چندفرهنگی در کانادا بود. او به توازن چندفرهنگی باور داشت و کوشید تا درک بینافرهنگی و احترام متقابل بین مردم را ترویج دهد. او نشان داد که شهروند کانادایی واقعی چیست و مثال خوبی شد برای تمام کاناداییهایی که در این کشور به دنیا آمدهاند یا از طریق مهاجرت شهروند شدهاند. دلمان برای او تنگ خواهد شد، برای لبخندهای او و شوخطبعیاش. به خانوادهاش تسلیت میگویم.
تونی ژنگ مکآفی، مدیر سابق انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
من چند سال قبل در یک روز تابستانی زیبا، علیرضا و همسرش را در یکی از مهمانیهای قدردانی از داوطلبان explorASIAN ملاقات کردم. او چیزی نبود جز یک هوشمند. او یکی از باهوشترین اشخاصی بود که در تمام عمرم دیدهام. هر زمان که من در جلسه یا برنامهای بود که او هم حضور داشت، او همواره دانش و ایدههای فراوانی را با ما در میان میگذاشت که بسیار الهامبخش بود. امیدوارم که او هماکنون در جایی زیبا در آرامش باشد. قلب ما نزد او و خانوادهاش است.
جان لونگ، مدیر سابق انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
من علیرضا را بهعنوان مردی پر از انرژی و عشق و علاقه به یاد دارم. او حامی بزرگ چندفرهنگی بود. ممنون از او برای تمام تلاشهای سختی که کرد تا برابری و چندگونگی را ترویج کند. به خانوادهٔ احمدیان تسلیت میگویم.
وینی چونگ، مشاور انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
خبر شوکهکنندهای بود و همچنین یادآوری غمانگیز این واقعیت که زندگی چقدر میتواند شکننده باشد. ما نباید قدر وجود دوستانمان را نادیده بگیریم. نبودِ علی خسران بزرگی برای انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور و جامعهٔ چندفرهنگی ماست.
برندا ژیانگ، عکاس داوطلب انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
در لحظات بسیار کوتاهی که من علیرضا را در برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور ملاقات کردم، علیرغم آنکه او بهعنوان مجری برنامه خیلی سرش شلوغ بود، وقتی نیز برای اظهار قدردانی و حمایت از کار عکسبرداری و ویدیو گرفتنِ من گذاشت، آن هم به شیوهای بسیار شوخطبعانه. من تا آخر عمرم او را با حس گرمیِ همان شب به یاد خواهم داشت.
لو کورپز-بُسهارت، روزنامهنگار داوطلب انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور (VAHMS) – ونکوور
من هنوز در شوکام، و از این فقدان مشترکمان غمگین و متأثر شدهام. من علی را مدت کوتاهیست که میشناختم، اما در همین زمان کوتاه، اون مرا با شوخطبعی، مهربانی، انصاف، منش افتادهاش تحت تأثیر قرار داد. انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور یک دوست و همپیمان را از دست داد، اما سرمشق او زنده است و الهامبخش همهٔ ما. به خانوادهٔ او و همهٔ عزیزانش صمیمانه تسلیت میگویم.
مارگارت گَلِهِر، مجری رادیو سیبیسی و مجری برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور ۲۰۱۹ (VAHMS) – ونکوور
من این افتخار بزرگ را داشتم که بهار گذشته با علیرضا بهعنوان یکی از مجریان برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور ۲۰۱۹، همکاری کنم. مهربانی، شور و شوق او و اهمیتی که برای جامعه قائل بود، مرا تحت تأثیر قرار داد. از اینکه آنطور کلی ایپ را، که مراسم عروسیاش را اجرا کرده بود، بلند صدا زد، خیلی خوشم آمد چون نشان از عشق او به خانوادهاش داشت. به یاد دارم آن شب در حالی آنجا را ترک میکردم، که پیش خود فکر میکردم چقدر من خوششانسام که آن عصر را در کنار شخصی واقعاً مهربان و دوستداشتنی سپری کردهام. و طبعاً نیازی نیست اشاره کنم که مردی نازنین. جای او واقعاً خالی خواهد بود.
* * * * *
ان کنگ، نمایندهٔ مجلس استان بریتیش کلمبیا برای حوزهٔ برنابی-دیِرلِیک که درمراسم برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور شرکت کرده بود و با علیرضا هم آشنایی داشت دربارهٔ درگذشت علیرضا احمدیان مینویسد:
ان کنگ، نمایندهٔ مجلس استان بریتیش کلمبیا برای حوزهٔ برنابی-دیِرلِیک
«تنها لحظهای ماندی، اما چه نقشی از رد پای تو بر قلبهای ما بهجا مانده است!» – دوروتی فرگوسن
هر کسی که علیرضا احمدیان را میشناسد، او را بهعنوان مردی بیریا، مهربان و باملاحظه به یاد میآورد. دوستیای که بین ما بود، هر چند زمانش کوتاه، چیزی است که من برای همیشه در قلبم گرامی خواهم داشت.
ما از طریق دوستی عزیز، امیر [باجهکیان]، که علیرضا او را مانند فامیل و برادرش میدانست، به هم معرفی شدیم. هر بار که من و علیرضا همدیگر را میدیدیم، ما با هیجان موضوعات مختلفی را با هم در میان میگذاشتیم؛ موضوعاتی مانند اینکه چقدر کشور چندفرهنگیای مثل کانادا بینظیر است، اینکه چطور مردمی با فرهنگهای متفاوت از دور دنیا به بیسی میآیند و اینجا را خانهٔ خود میخوانند، و اینکه چطور ما میتوانیم با هم کار کنیم تا جوامع مختلف را کنار هم قرار دهیم. او با شور و شوق دربارهٔ پروژههای مصاحبهاش با رهبران سه حزب بیسی طی رفراندوم ۲۰۱۸، صحبت میکرد. او دربارهٔ دیدگاههای نوشتههایش در ستونی که در New Canadian Media داشت، با من حرف میزد. او با افتخار از کانادایی بودنش حرف میزد و میخواست به سهم خودش در جامعه مشارکت کند و دینش را به آن ادا کند. او به گفتههایش عمل کرد و بخش عظیمی از زندگیاش را صرف ساختن جامعهای با توافق نظر، پذیرا و صلح و دوستی کرد.
همین تازگی، در برنامهٔ اختتامیهٔ انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور ۲۰۱۹، که اون بهعنوان مجری برنامه مشارکت داشت، شاهد عشق و علاقهٔ او به فرهنگ و جامعه بودم. هنوز بهوضوح بهخاطر دارم که علیرضا با اعتمادبهنفس سن را در اختیار گرفت و جمعیت را با صدای رسایش به هیجان آورد.
آخرین مکالمهٔ ما در نمایش خانهٔ برناردا آلبا بود که از طرف کارزار فارسی در بیسی به تماشای آن دعوت شده بودم. او با افتخار دربارهٔ رؤیایش برای یکپارچه کردنِ مردم، در جامعهٔ چندگونهٔ ما، برای آنکه با هم تشریک مساعی داشته باشند و از همگونیها و ناهمگونیها تجلیل کنند، حرف زد. علیرضا در هر آنچه که میکرد، فروتن و بیریا بود. او در تمام تلاشهایش سختکوش بود؛ فرقی نمیکرد فعالیتی اجتماعی باشد یا فرهنگی یا سیاسی.
من آن روز را به خاطر دارم، آن لحظهٔ دقیق را، وقتی که از تراژدی او باخبر شدم. قلب من شکست و یک میلیون تکه شد. دیوانهوار دنبال تمام عکسهایی که از او داشتم، گشتم، با این امید که اگر بهاندازهٔ کافی طولانی به آنها خیره شوم، بهاندازهٔ کافی سخت دعا کنم، و بهاندازهٔ کافی عمیقاً آرزوی بهبودی او را بکنم، او بهطور معجزهآسایی بهتر خواهد شد. افسوس، دوست عزیز ما، علیرضا چنان جوان ما را ترک کرد.
ممنون علیرضا، برای الهامبخش بودن برای همهٔ ما، برای جا گذاشتنِ خاطرات زیبا برای ما، و برای تغییراتی که در جامعهٔ ما ایجاد کردی. بهخاطر تو، ما که دوستی سخاوتمندانهٔ تو را تجربه کردیم، خوشیهایمان ژرفتر، عشقمان عمیقتر، و زندگیمان سرشارتر خواهد بود. دلم برای گفتوگوهایمان تنگ خواهد شد. ممنون برای لحظات کوتاه اما ارزشمندی که ما را درشان سهیم کردی.
با مهر از طرف دوست تو،
ان کنگ