نماد سایت رسانهٔ همیاری

گفت‌وگو با آقای ناصر راد از منتخبان ۲۵ مهاجر نمونهٔ سال ۲۰۱۶ در کانادا

گفت‌وگو با آقای ناصر راد از منتخبان ۲۵ مهاجر نمونهٔ سال ۲۰۱۶ در کانادا

سیما غفارزاده

سلام آقای راد، با عرض تبریک به‌مناسبت انتخابتان به‌عنوان یکی از بیست‌وپنج مهاجر نمونهٔ کانادا، لطفاً کمی‌از خودتان و اینکه در چه زمینه‌ای مشغول به کارید، برای خوانندگان ما بگویید؟

با سلام و تشکرفراوان از اینکه بخشی از مجلهٔ «رسانهٔ همیاری» را به این خبر اختصاص دادید، قبل از هر چیز از تمام افرادی که در این رأی‌گیری شرکت کردند و به من رأی دادند، سپاسگزارم و خوشحالم که در این گزینش در کنار ۶ مهاجر موفق ایرانی دیگر بودم. مهاجرانی که در حین بالارفتن از پله‌های ترقی هیچ‌گاه کمک به جامعه را فراموش نکردند. من متولد تهرانم و در سال ۱۹۹۱ وارد کانادا شدم. در حال حاضر به‌همراه همسر و دو فرزندم در شهر تورنتو سکونت دارم. در ایران در رشتهٔ داروسازی تحصیل کردم و بعد از ورود به کانادا در دانشگاه تورنتو شروع به ادامه تحصیل کردم، اما بعد مسیر زندگی‌ام عوض شد و من وارد بیزینس شدم. در حال حاضر صاحب یکی از بزرگ‌ترین نمایشگاه‌های اتومبیل در تورنتو هستم که در چهار سال اخیر به‌عنوان بهترین در تورنتو انتخاب شده و همچنین برندهٔ جوایز متعددی از جمله Top Choice Award و Readers Choice Award بوده است. من همچنین دارای یک شرکت سرمایه‌گذاری در زمینهٔ مسکن هستم. از اینکه شهروند کانادا هستم، بسیار خوشحالم و از اینکه به‌عنوان یکی از مهاجران نمونهٔ کانادا در سال ۲۰۱۶ انتخاب شده‌ام، احساس افتخار می‌کنم.

همان‌طور که اشاره کردید، شما در ایران داروسازی خوانده‌اید، چرا این رشته را در اینجا ادامه ندادید و چه شد که چنین چرخشی در زمینهٔ کاری‌تان ایجاد شد؟

من تنها و به‌عنوان پناهنده و بدون هیچ‌گونه کمک مالی وارد کانادا شدم. در ابتدا قصد داشتم که رشتهٔ پزشکی را شروع کنم و به‌همین دلیل وارد دانشگاه تورنتو شدم. من هم مانند اغلب مهاجران دیگر با مشکل زبان، پیداکردنِ کار و مسائل مالی مواجه بودم، خصوصاً که در سال ۱۹۹۱هم‌زمان با بحران اقتصادی شدید کانادا، به تورنتوآمدم. متأسفانه پیداکردن کار در آن‌زمان کار ساده‌ای نبود. در نهایت به دلایل مالی و مشکلات پناهندگی ومهاجرت، قادر به ادامهٔ تحصیل نشدم. اما این اتفاق موجب نشد که از تلاش برای ساختن زندگی بهتر دست بردارم. به‌نظر من انسان بهترین درس زندگی را از شکست می‌گیرد. من بعد از بیرون‌آمدن از دانشگاه، کارهای مختلفی انجام دادم و در هر کدام به‌نوعی موفق بودم. در سال ۲۰۰۰ چندین دورهٔ مدیریت و فروش اتومبیل دیدم و تصمیم گرفتم که نمایشگاه اتومبیلی باز کنم. هدفم از ابتدا این بود که این بیزینس را عوض کنم و سعی کنم با بقیه متفاوت باشم. افتخار می‌کنم که از پیشگامان تغیرات مثبت بسیاری در این رشتهٔ کاری بوده‌ام. من این کار را به‌طور جدی از سال ۲۰۰۱ شروع کردم. معتقدم اگر هر کاری را با تلاش، پشتکار و صداقت انجام دهیم، و در آن کار نوآوری ایجاد کنیم، حتماً موفق خواهیم بود.

مهاجرت را چگونه می‌بینید؟ چه مسائلی را مثبت و خوشایند می‌بینید و چه وجوه منفی و سختی‌هایی؟

مهاجرت به کشوری جدید ریسک و قدم بزرگی در زندگی محسوب می‌شود. هر مهاجری به دلایل مختلف و با رؤیای رسیدن به زندگی بهتر، داشتن آزادی، فراهم‌کردن شرایط تحصیلی بهتر برای فرزندان و غیره وارد کانادا می‌شود. نکتهٔ مثبت این است که خوشبختانه در کانادا امکانات رسیدن به تمامی‌این اهداف هست ولی مستلزم تلاش زیادی‌ست. فکر می‌کنم که سخت‌ترین چیز در کانادا پیداکردن کار مناسب است. مهاجران زیادی هستند که با تحصیلات بالا به این کشور قدم می‌گذارند ولی چون نمی‌توانند در رشتهٔ خود کار پیدا کنند ناامید می‌شوند. من معتقدم که هر مهاجری باید قبل از ورود به کانادا خودش را آماده کند و با دید باز به کار در اینجا فکر کند، و علاوه بر رشتهٔ تحصیلی یا کاری، مهارت جدیدی را که در اینجا به آن نیاز هست، یاد بگیرد تا در صورت عدم موفقیت در رشتهٔ اصلی، بتواند در زمینه‌ای دیگر راه موفقیت را پیدا کند.

فکر می‌کنید چه عواملی باعث انتخابتان به‌عنوان یکی از مهاجران نمونه شده است؟ به‌نظر خودتان کدام یک از فعالیت یا فعالیت‌های شما در این امر مؤثرتر بوده است؟

در این گزینش، معمولاً مهاجران نمونه‌ای که در زمینه‌های شغلی، علمی، هنری و اجتماعی موفقیت کسب کرده‌اند و تأثیرمثبتی بر جامعه گذاشته‌اند، انتخاب می‌شوند. هدف اصلی این برنامه تشویق و ایجاد انگیزه در مهاجران جدید است و اینکه آن‌ها بدانند که هر مهاجری به نوعی سختی‌هایی را پشتِ سرگذاشته است. اما راز موفقیت این است که آن‌ها در زیر بار سختی‌ها شانه خالی نکنند، شکست را قبول نکنند و باور داشته باشند که در کانادا با سخت‌کوشی و تلاش به هرهدفی که دارند، خواهند رسید.

فکر می‌کنم اینکه مهاجرت مسیر شغلی‌ام را کاملاً عوض کرد و من از این اتفاق منفی به‌عنوان گامی‌مثبت برای موفقیت استفاده کردم، یکی از دلایل انتخابم بوده است. دلیل دیگر، کمک به کامیونتی و فعالیت اجتماعی‌ام بوده است.

از سال گذشته، شما برنامه‌ای به نام Care to Share را شروع کرده‌اید برای کمک به افرادی که ماشین نیاز دارند اما توان مالی خریدنش را ندارند. کمی‌از این تجربه برای خوانندگان ما بگوئید و اینکه چگونه این افراد را شناسایی می‌کنید یا به‌زبان دیگر اطمینان می‌یابید که واجد شرایط این برنامه‌اند.

از ابتدای تأسیس شرکتم سعی می‌کردم به صورت‌های مختلف به کامیونتی کمک کنم، اما از آغاز سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفتم که این کار را به صورت مستقیم انجام بدهم، لذا برنامه‌ای به‌نام Care to Share را شروع کردم. این برنامه از افراد و یا خانواده‌هایی که احتیاج مبرم به اتومبیل دارند ولی قادر به خرید آن نیستند، حمایت می‌کند. این برنامه بیشتر برای کمک به مادرانی که چندین فرزند را به‌تنهایی بزرگ می‌کنند و به‌خاطر نداشتن وسیلهٔ نقلیه قادر به پیداکردن کار مناسب نیستند، ایجاد شده است. هدف ما از کمک کردن به چنین افرادی، این است که آن‌ها نه تنها بتوانند کار پیدا کنند و زندگی خود و فرزندانشان را تأمین کنند، بلکه بتوانند به‌جای اتلاف وقت در وسایل نقلیهٔ عمومی‌ و هزینهٔ آن، وقت بیشتری را با فرزندانشان بگذرانند. با این کار، ما سعی می‌کنیم نه فقط به یک نفر بلکه به کل یک خانواده کمک کنیم. این برنامه، کاری گروهی است که نیاز به هماهنگی‌های زیادی دارد و با همیاری کارمندانم انجام می‌شود.

ما در وب‌سایتمان صفحه‌ایی به این برنامه اختصاص داده‌ایم و افراد علاقه‌مند می‌توانند فرم پر کنند و شرح حال کوتاهی از خودشان برای ما بفرستند. ما گروهی را برای این کار اختصاص داده‌ایم تا افرادی را که نیاز بسیار مبرم به این کمک دارند، از بین تقاضاکننده‌ها انتخاب کنند.

به‌عنوان فردی موفق خودتان را در ده سال آینده کجا می‌بینید؟ دوست دارید به کجا برسید، چه در زندگی و چه در عرصهٔ کاری؟

بیش از هر چیزی دوست دارم پدر و الگوی خوبی برای فرزندانم باشم. همچنین امیدوارم که بتوانم به فرزندانم آموزش بدهم تا آن‌ها هم نقش مؤثری را در جامعه ایفا کنند.

امیدوارم که برنامهٔ Care to Share را ادامه و گسترش بدهم که افراد ییشتری را تحت پوشش قرار دهد. همچنین تصمیمات زیادی دارم که بیزینسم را گسترش بدهم و بتوانم برای مهاجران بیشتری کار ایجاد کنم.

به‌عنوان مهاجری نمونه، برای تازه‌مهاجران [به کانادا] برای رسیدن به اهدافشان و موفقیت در جامعهٔ جدید، چه توصیه یا پیشنهادی دارید؟

سال‌های اول مهاجرت به هر کشوری سخت است و مشکلات خاص خودش را دارد. کانادا هم از چنین روندی مستثنی نیست. هر مهاجری که تازه زندگی جدیدش را در کانادا شروع می‌کند، نباید اجازه بدهد که مشکلات آن‌ها را از مسیر موفقیت دور کند. توصیه می‌کنم که اگر با زبان انگلیسی آشنایی ندارند، حتماً زبان را یاد بگیرند که بتوانند با اعتمادبه‌نفس وارد جامعه بشوند. سعی کنند که با فرهنگ و قوانین اینجا آشنا شوند تا بتوانند در اینجا جا بیافتند. کانادا کشوری است با فرصت‌ها و امکانات بی‌انتها، کشوری که در آن رسیدن به اهداف خیلی مشکل نیست. کشوری است که با تلاش و پشتکار، رسیدن به هر هدفی امکان پذیر است.

همچنین من معتقدم که تک‌تک ما برای پیشرفت کشوری که درهایش را به روی ما باز کرده است، کشوری که آن را خانهٔ خودمان می‌نامیم، مسئولیم. ما هر کدام می‌توانیم به نوبهٔ خود به هموطنان، کامیونتی و جامعه‌مان کمک کنیم و برای ساختن کانادای بهتر تلاش کنیم.


با آرزوی تداوم موفقیت روزافزون در زندگی و فعالیت حرفه‌ای‌تان، بسیار سپاسگزاریم که وقت ارزشمند خود را در اختیار نشریهٔ ما قرار دادید.

خروج از نسخه موبایل