نماد سایت رسانهٔ همیاری

لابه‌لای پست‌های ‏همیاری

کلیهٔ حقوق تصویر متعلق به JaNa.photography است. http://www.jana.photography/

کلیهٔ حقوق تصویر متعلق به JaNa.photography است. http://www.jana.photography/

ادمین «همیاری»

در سال‌های اخیر شبکه‌های اجتماعی گسترش شگرفی داشته‌اند و دیگر به بخشی از زندگی روزمرهٔ اغلب افراد تبدیل شده‌اند. در بین همهٔ این شبکه‌ها فیس‌بوک با اقبال بیشتری مواجه شده است به‌طوری که اگر آن را کشوری فرض می‌کردیم، اکنون پرجمعیت‌ترین کشور جهان بود. تعداد کاربران فیس‌بوک در ابتدای سال جاری میلادی، نزدیک به ۱٫۶ میلیارد نفر بود که بیش از جمعیت کل کشور چین، پرجمعیت‌ترین کشور جهان، است. با ساده‌ترشدنِ دسترسی به این شبکهٔ اجتماعی پرطرفدار اکنون اغلب افراد در طیف‌های مختلف از این شبکه استفاده می‌کنند و انبوهی از اطلاعات گوناگون در این شبکه بین اعضا به اشتراک گذاشته می‌شود. گروه «همیاری ایرانیان ونکوور» هم در همین بستر شکل گرفته و در راستای اهدافش که ایجاد فضایی برای کمک‌کردن افراد به یکدیگر است با مشارکت فعال اعضا به کار خود ادامه می‌دهد.

در مدتی که ادمین گروه «همیاری ایرانیان ونکوور» بوده‌ام، با پست‌های تلخ و شیرین زیادی مواجه شده‌ام. از گلایه و شکایت گرفته تا همفکری و همیاری به یکدیگر. گاه پستی آه از نهادم برآورده و گاه پستی دیگر لبخندی بر لبانم نشانده. سال‌ها پیش بخشی از سخنان یکی از مدیران شرکت نوکیا در معرفی محصول جدید آن شرکت توجهم را به خودش جلب کرد: «It’s not technology, it’s what you do with it». این همان چیزی‌ست که در برخورد هرروزه با پست‌های ارسال‌شده به گروه بارها و بارها در یادم زنده می‌شود؛ اینکه چطور می‌توان از فناوری و ابزارهای ارتباطی نوین هرچه بهتر و برای بهبود زندگی افراد استفاده کرد. خوشبختانه نمونه‌های بسیار خوبی از استفادهٔ مفید از این ابزارها در گروه همیاری وجود دارد و هر روز در لابه‌لای پست‌های «همیاری» ایده‌های جدیدی از سوی اعضا در به‌کارگیری هرچه بهتر از این فضا برای کمک به فردی، برداشتن باری از دوش کسی یا همدلی و نشاندن لبخند بر لبان فردی دیگر، به‌کار گرفته می‌شود.

انتشار «‌رسانهٔ همیاری» فرصتی مغتنم است برای ادمین تا به‌عنوان کسی که احتمالاً بیشترین تعداد پست‌های گروه را می‌خواند، برخی از این ایده‌ها و مواردی را که بیشتر مورد توجه اعضا قرار گرفته است برجسته کرده و آن‌ها را برای اعضایی که شاید آن پست‌ها را ندیده باشند، مرور کند. به همین جهت بخشی از نشریه به اهم مواردِ به‌اشتراک‌گذاشته‌شده در گروه اختصاص یافته است. معرفی چنین پست‌هایی در هر شماره ادامه خواهد داشت و از شما دوستان نیز دعوت می‌کنیم با پیشنهادات خود ما را در هرچه بهترکردن این بخش یاری دهید.

یکی از کارهای جالبی که به‌تازگی در گروه انجام گرفت، ارائهٔ اطلاعات و همچنین مشارکت در جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای آزادسازی محیط‌بانان محکوم به اعدام در ایران توسط ژوبین غازیانی یکی از اعضای گروه بود. ژوبین در چند پست مختلف با ارسال اطلاعات به‌روز از وضعیت و میزان کمک‌های گردآوری شده و گزارش لحظه‌به‌لحظه از تحولات پروندهٔ این افراد در ایران توانست تعداد زیادی از اعضا را به کمک به آنان ترغیب نماید. از این رو از ژوبین درخواست کردیم تا از زبان خودش از چگونگی شکل‌گیری این ایده و نیز اتفاقات پس از گذاشتن پست در گروه و همچنین خارج از آن را برایمان بگوید. ادامهٔ متن به قلم ژوبین غازیانی‌ست.

  همان‌طوری که قول داده بودم گزارشی از مراحل مربوط به آزادی دو محیط‌بان را خدمت همدلان عزیزی که در این راه با حمایت‌های مالی و بعضاً معنوی مرا یاری کردند ارائه می‌کنم.

«گنجهٔ پشتیبان زیست‌بوم ایران» با هدف حمایت از طرح‌های زیست‌محیطی در ایران به‌صورت غیر دولتی و با همکاری جمعی از دلسوزان با‌سابقه در امر حفاظت از طبیعت ایران زمین شکل گرفت که بنده نیز به دلیل دوستی و رفاقت و سابقهٔ همکاری در طرح‌های زیست‌محیطی که با ایشان داشتم به این طرح پیوستم.

در ابتدا جا دارد تا از فردی نام ببرم که حلقهٔ اتصال عاشقان طبیعت در پویش حیات است. شیرآهن کوهمردی شیرازی به نام محمد حسین (بهمن) ایزدی که با توجه به سابقهٔ طولانی در فتح قله‌های ایران و جهان در میان اهالی طبیعت کشورمان از اعتبار بالایی برخودار است. ایشان علاوه بر تبحر در کوهنوردی و کویرنوردی و اطلاعات بسیار بالا در زمینه طبیعت، عکاس بسیار خوبیست و تاکنون نمایشگاه‌های بسیاری را در ایران برپا کرده است.

از بزرگ‌ترین اقدامات ایشان می‌توان به تهیهٔ نقشهٔ بین‌المللی کوهنوردی منطقهٔ دنا در زاگرس مرکزی از فلات ایران نام برد که تاکنون گروه‌های کوهنوردی بسیاری را از کشورهای مختلف به آن منطقه کشانده است.

در اولین قدم، این گروه تصمیم گرفت تا با ایجاد کمپینی به نام «پویش حیات»، آزادی دو محیط‌بان دربند را پیش از پایان سال ۹۴ به‌عنوان آغاز حرکت جمعیِ دلسوزان محیط زیست، میسر کند که با کمک علاقه‌مندان به آزادی و خاک کشور عزیزمان، این اتفاق مبارک افتاد و بخش «گلریزان ایرانیان ونکوور» نیز با همکاری و همیاری اعضاء گروه فیسبوکی «همیاری ایرانیان ونکوور» به شکل غیر قابل وصفی انجام شد.

بنده به‌عنوان نمایندهٔ این گروه در ونکوور واقعاً مفتخر هستم که ایرانیان با غیرت، بدون اینکه شناخت آنچنانی از من و پویش حیات داشته باشند، اعتماد کردند و با اعتماد خودشان وظیفه را برایم سنگین‌تر کردند که با دقت هرچه تمام‌تر این کار صورت بگیرد و با توجه به سختی ارتباط مالی با ایران در انتهای سال شمسی و نزدیکی به تعطیلات نوروز، این اتفاق به کمک دوست خوبی در ایران به موقع انجام شد و پول به حساب «گنجهٔ زیست‌بوم ایران» واریز شد.

در اینجا شرحی کوتاه بر موارد مالی این همیاری عظیم خدمت خوانندگان این نشریه عرض می کنم:


در اولین پستی که در گروه همیاری گذاشتم متأسفانه استقبال چندانی صورت نگرفت و با همیاری سه نفر از دوستان و مبلغ اهدایی من و همسرم، نهایتاً مبلغ ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ تومان از طریق صرافی به حساب گنجه واریز شد… و این موضوع مصادف بود با آزادی «اسعد تقی‌زاده».


اما پس از پست آخری که واقعاً در شرایط بسیار بحرانی در ایران برای آزاد‌سازی «غلامحسین خالدی» پیش از پایان سال وجود داشت، همیاران به این طرح لبیک گفتند و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت مبلغ ۱۷۰۰ دلار جمع‌ شد و درست روز چهارشنبه آخر سال که هیچ صرافی‌ای واریز پول در ایران را تضمین نمی کرد به یاری و محبت دوستی به نام «مسعود معظمی» در ایران مبلغ ۴٬۴۰۰٬۰۰۰ هزار تومان به حساب گنجه واریز شد.

و قرار شد به محض اینکه ارتباط مالی پس از تعطیلات اداری در ایران به وضع عادی برگشت این پول را به حساب ایشان واریز کنم.

و درست روز جمعهٔ آخر سال، دومین محیط‌بان نیز آزاد شد که شرح آن به‌صورت لحظه به لحظه در گروه فیسبوکی همیاری به اطلاع رسید.


اما پس از آن روز هم مبلغ تقریبی ۸۰ دلار نیز توسط همیاران دیگر به دستم رسید که آن را هم در اولین فرصت به حساب گنجه واریز خواهم کرد.

از همین‌جا از تمامی دوستانی که در این راه هم‌قدم بودند تشکر می کنم و امیدوارم که این‌گونه حرکات جمعی در بین ما ادامه دار باشه و با توجه به حساسیت‌های موضوعی، بتوانیم در کنار هموطنانمان در ایران قرار بگیریم و سهمی در شادی آن سرزمین ایفا کنیم.

هدف از نگارش این مرقومه بیشتر ذکر این نکته است که به نظر بنده، جماعت ایرانی در سیر تاریخ نشان داده، هر زمان که در کنار همدیگر و برای هدفی مشخص قرار بگیرد، اتفاقات بزرگی را رقم می‌زند؛ اصلاً و ابداً برداشت سیاسی از این جمله نشود، اما از نمونه‌های بسیار بارز آن در سطح وسیع اجتماعی می‌توان به انقلاب ایران در سال ۵۷، بازگرداندن گاه‌به‌گاه آب به زاینده رود توسط زنجیرهٔ انسانی، جریان جهانگیری مثل ایدهٔ «دیوار مهربانی»، جمع‌آوری زباله از کنارهٔ دریای خزر و موارد دیگر اشاره کرد که مردم ما در این‌گونه حرکات نشان دادند که اگر به جای رویارویی با یکدیگر، در کنار هم قرار بگیرند نشدنی‌های بسیار را امکان‌پذیر خواهند کرد.

و مسئلهٔ دیگر نقش وسایل ارتباط جمعی مدرن است که اگر استفاده از آنها هدفمند و با برنامه صورت بگیرد بسیار کارگشا و اثرگذار خواهد بود. خط ارتباطی من با دوستان همشهری از طریق گروه «همیاری ایرانیان ونکوور» بود و از طریق کانال تلگرامی «پویش حیات» نیز روز و شب با ایران در تماس و ارتباط بودم و این تجربهٔ عظیم را در کنار عزیزان هموطنم کسب کردم که چقدر این ابزارها، وقتی در مسیر درست قرار بگیرند، کارآمد هستند.

«گنجهٔ زیست‌بوم ایران‌زمین» حرکتی پویا و با برنامه‌های بسیار بزرگ در حفظ خاک و محیط‌زیست ایران دارد و البته که با توجه به خودگردان بودن آن همواره نیاز مالی خود را از راه همیاری تأمین خواهد کرد. لذا در صورت علاقه به پیوستن به این طرح عظیم می‌توانید از طریق سایت اینترنتی www.edfi.ir با این حرکت همراه شوید.

———————————————————-

پ ن :

 

 

۱: اینجا تشکری ویژه دارم از جناب آقای حمید زرگرزاده که با زبان خیر خودشان باعث شدند تا دقایق آخر ویژه برنامهٔ نوروزی ایرانیان در پارک امبلساید میکروفون در اختیار من قرار بگیرد و بتوانم مسئله را برای حاضرین شرح بدهم و مبلغ ۲۷۰ دلار ( از ۱۷۰۰ دلار ) مربوط به قاشق‌زنی چهارشنبه‌سوری مراسم آن شب است.

از برگزارکنندگان آن برنامه نیز کمال تشکر را دارم.

۲ : از آنجایی که بسیاری از دوستان عزیز درخواست داشتند تا نامی از آن‌ها برده نشود از هیچ‌کسی اسم نیاوردم اما همهٔ عزیزانی که همراه این جریان بودند خود از قدم بزرگی که برداشته‌اند آگاه هستند. این قدم بزرگ به میزان کمک مالی آن‌ها ربطی ندارد و مهم روح بزرگ ایشان و اعتقاد به «همیاری» است که در اینجا صمیمانه دستشان را می‌بوسم و به همت‌شان آفرین می‌گویم.

پس از ایدهٔ فردیِ ژوبین، بد نیست اشاره‌ای هم به مشارکت گروهی برای دلگرم‌کردن مادری در آستانهٔ سال نو بکنیم که ساعاتی مانده به تحویل سال با ارسال عکس پسرک دوماهه‌اش بر روی تخت بیمارستان دل همه را به درد آورد. پس از آن سیل ابراز همدردی از سوی اعضا برای امیددادن به این مادر نگران روانه شد و یکی از پر«لایک»‌ترین و پر«کامنت»ترین پست‌های گروه با بیش از ۶۵۰ لایک و ۳۵۰ کامنت شکل گرفت که تا هفتهٔ بعدش هم همچنان کامنت‌ها ادامه داشت و اعضا جویای احوال نوزاد بیمار بودند. خبر خوش آنکه مادر کودک از بهبودی نوزادش خبر داد و موجی از شادی اعضایی را که نگران حال او بودند، فرا گرفت.

یکی دیگر از ویژگی‌های خوب شبکه‌های اجتماعی امکان به‌اشتراک گذاشتن آنیِ اخبار دست اول و اطلاعات جالب توجه توسط افراد از کوچه‌پس‌کوچه‌های محل زندگی‌شان است. چشم‌اندازهای طبیعت زیبای ونکوور شهرهٔ جهان است و یکی از جذاب‌ترین‌ آن‌ها شکوفه‌های گیلاس در ابتدای بهار است. اما یافتن شکوفه‌های انبوه گیلاس در شهر بزرگی مانند ونکوور چندان هم ساده نیست. می‌توان در بسیاری از جاها چند درخت را دید که شکوفه زده‌اند و زیبایی خود را به رخ می‌کشند ولی پرسشی که اغلب ساکنین ونکوور بزرگ را به‌خود مشغول می‌کند آن است که آن عکس‌های جذاب را با درختان شکوفه‌پوشی که در سرتاسر خیابان جلوه‌گری می‌کنند، کجا می‌توان گرفت. دوتن از اعضای گروه که خودشان از هنرمندان عکاس شهرند، پاسخی دقیق برای این پرسش دارد.

پس اگر شما هم به‌دنبال جایی برای گرفتن عکس‌های یادگاری هستید، بد نیست تا شکوفه‌ها تمام نشده سری به تقاطع خیابان‌های گرولی و لیلووت ونکوور بزنید و از این قلمروی مخفیِ کشف‌شده توسط دوستان هنرمندمان لذت ببرید.

کلیهٔ حقوق تصویر اصلی این مطلب متعلق به JaNa.photography است. 

خروج از نسخه موبایل