نازنین حبیباللهی – ونکوور
همانگونه که پیش از این هم در نشریهٔ رسانهٔ همیاری معرفی شده است، «بنیاد نیکوکاری یارا» گروهی غیرانتفاعیست که در استان بریتیش کلمبیا ثبت شده است و هدفش حمایت از زنانی تهیدست در ایران است که خودسرپرست یا سرپرست خانوارند. شیوهٔ کار این بنیاد هم کمک به این زنان برای کارآفرینی در مشاغلیست که در آن مهارت دارند. «بنیاد نیکوکاری یارا» مستقل از سیاست، تجارت و دیانت است و تنها روی فعالیتهای خیریه تمرکز دارد.
«بنیاد نیکوکاری یارا» موفق شده است با کمک مالی ایرانیان نیکوکار در ونکوور، در نیمهٔ نخست سال ۲۰۲۴ بهطور متوسط هر دو روز یک کارآفرینی در ایران انجام دهد. آمار و گزارشهای فعالیتهای یارا در وبسایت این بنیاد از طریق آدرس www.yaaraa.org در دسترس است.
تعداد زیادی از داوطلبان، هم در ونکوور و هم در ایران، به انجام فعالیتهای این بنیاد کمک میکنند. چند ماه پیش یکی از جوانان مقیم ونکوور بزرگ بانی کارزار جمعآوری کمک برای زنان ایران شد و در این راه با بنیاد نیکوکاری یارا آشنا شد و در نهایت کمکهای آن کارزار به این بنیاد اهدا شد.
نام این جوان که اکنون دانشجوی دانشگاه است، سروش طرفهنژاد است. که از او در یکی از گردهماییهای «بنیاد نیکوکاری یارا» قدردانی و سپاسگزاری شد. خانم الهه فهیمی، هنرمند مهربان نیز که از حامیان بنیاد یارا هستند، یکی از نقاشیهایشان را به سروش عزیز هدیه دادند.
آنچه پیش روی شماست، حاصل گفتوگوی ما با سروش طرفهنژاد است برای شناخت بیشتر او و فعالیتهای نیکوکارانهاش و بهویژه کمکهایش به زنان تهیدست ایران از طریق «بنیاد نیکوکاری یارا».
* * * * *
سروش عزیز، ممنون از وقتی که برای این گفتوگو گذاشتید. برای شروع، لطفاً کمی دربارهٔ خودتان بگویید.
سروش طرفهنژاد هستم. همراه با خانوادهام از کودکی به کانادا آمدیم. سالها در وست ونکوور بودیم و در دوران کرونا به کوکئیتلام آمدیم. در دانشگاه اسافیو تحصیل میکردم و حالا در یوبیسی ادامهٔ تحصیل میدهم.
در چه رشتهای؟
در رشتهٔ میکروبیولوژی.
لطفاً دربارهٔ شروع روند فعالیتهایتان در امور خیریهٔ بگویید.
در دبیرستان برای کمک به محرومان در ایران فعالیت میکردم، و حالا هم در فکر فعالیت خیریهای برای حمایت از بنیاد نیکوکاری یارا هستم.
در دبیرستان چه کارهایی کردید و با چه مشکلاتی روبهرو شدید؟
من از وست ونکوور آمده بودم که تعداد زیادی دانشآموز ایرانی در دبیرستانم بود و در این مدرسهٔ جدید تعداد کمی ایرانی بودند. بههمین دلیل از غیرایرانیها هم کمک گرفتم. اولین مشکل پیداکردن دوستان و همراهان بود. ما فقط سه نفر بودیم و باید همراهان بیشتری را جلب میکردیم. گروه را با سه نفر راهاندازی کردیم و سال بعد به ۵۰ نفر رسیدیم.
مشکل بعدی این بود که دقیقاً نمیدانستیم چهکار بکنیم که بهرهٔ بیشتری داشته باشد و به این نتیجه رسیدیم که پختن شیرینی و فروش آن در مدرسه، آسانترین و بهترین کار است. بعد هم برنامهریزی و تقسیم کار در گروه برای درستکردن آگهیها، خرید، پختن شیرینیها، درستکردن پوستر و کلاً بازاریابی و… تشویق دانشآموزان به خرید شیرینیها و کارهای دیگر را در پیش داشتیم.
بعد از آن باید حمایت و موافقت مدرسه را میگرفتیم، و بعد انتخاب اینکه کمکها را به چه گروهی از محرومان در ایران برسانیم که با همزمانی جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران متوجه شدیم درستترین راه، حمایت از زنان است.
با آموزش و پرورش مشکلی نداشتید؟ چون بهنظر میآید که با ارسال کمکها به خارج از کانادا چندان موافق نباشند.
سعی کردیم داستانهای تاریک را مطرح نکنیم چون تنها کمک به نیازمندان قابلقبول است. پیداکردن یک گروه ثبتشده و معتبر در کانادا که دبیرستان از طریق آن بتواند پولهای جمعشده را به ایران بفرستد، مشکل بعدی ما بود، چون قانون مدرسه این است که گرچه به دانشآموزان امکانات فاندریزینگ را میدهد، ولی نهایتاً خود مدرسه مسئولیت حسابوکتاب مالی و ارسال آن به دست نیازمندان را بر عهده دارد. خوشبختانه با آشنایی با بنیاد نیکوکاری یارا این مشکل هم حل شد.
چقدر پول فراهم آمد؟
حدود هفتصد دلار شد که به بنیاد نیکوکاری یارا سپرده شد تا در ایران برای زنان محروم کارآفرینی کند.
با اینهمه چالش در میانهٔ راه، احساس شما چه بود؟
خیلی احساس خوبی داشتیم. معمولاً آدمها خیلی به رقم و اندازه توجه میکنند، ولی بهنظر ما، هر کار مفید هرچه هم کوچک، باارزش است.
چه ویژگیای در بنیاد نیکوکاری یارا برایتان جالب بوده است؟
من روش بنیاد نیکوکاری یارا را دوست دارم. به نیازمندان غذا نمیدهند، بلکه به آنها یاد میدهند که چگونه خودشان غذا بپزند. من روش کارآفرینیِ یارا را خیلی میپسندم.
موضوع دیگر که برایم مهم است، این است که داوطلبان یارا در ایران، بعد از چند ماه که از کارآفرینی میگذرد به آن خانم سری میزنند و جریان کارش را دوباره به نیکوکارانی که به کارآفرینی کمک کردهاند گزارش میدهند و آن خانم هم احساس میکند که حمایت ادامه دارد.
اگر زمان تکرار شود، اینبار هم همین کار را میکنید؟
حتماً، و این بار گروه را بزرگتر میکنم. الان در دانشگاه میبینم که از سایر سازمانها هم میتوان کمک گرفت.
در دانشگاه چه برنامهای در زمینهٔ نیکوکاری دارید؟
خیلی دوست دارم برای بنیاد نیکوکاری یارا کاری بکنم. سختیاش این است که باید دوباره از صفر شروع کنم. در یوبیسی ایجاد یک گروه خیریه مشکل است، ولی امیدوارم از همکاری استادان و دانشجویان ایرانی کمک بگیرم. فعلاً در مرحلهٔ جمعآوری اطلاعاتم.
معمولاً نسل اول مهاجران به کانادا، از طریق بنیاد نیکوکاری یارا به تهیدستانی در ایران کمک میکنند و نسل دوم کمتر با ایران و ما آشنا هستند. شما چه توصیهای به ما دارید که بتوانیم از کمکهای نسل دوم بهره ببریم؟
بهنظرم بهتر است از دانشآموزان سالهای بالاتر شروع کنید، نه جوانترها. همچنین موضوع زنان که هم محرومترند و هم نسل دوم با مشکلات آنها آشناترند، برای مطرحشدن مؤثرتر است.
من خودم این شانس خوب را داشتم که چندین بار به ایران رفتهام، ولی نسل دومیهایی هستند که با کسانی که در ایران زندگی میکنند تجربهٔ آشنایی از نزدیک را ندارند. بنابراین بهتر است اطلاعات زیادی به آنها داده شود و نکتهٔ دیگر اینکه لیست متقاضیان کارآفرینی را منتشر کنید تا نیکوکاران خودشان انتخاب کنند که به کدام متقاضی میخواهند کمک کنند.
و آخرین پیام شما؟
بیایید برای نیکوکاری تمام سعی خودمان را بکنیم. از دیگران کمک بخواهیم، فوقش میگویند نه، ولی ما بههر حال سعی خودمان را کردهایم.
امیدوارم در گفتوگوی بعدی از موفقیتهای شما در راهاندازی گروه نیکوکاری با هدف کارآفرینی برای زنان محروم در ایران بگویید و بشنویم.