نماد سایت رسانهٔ همیاری

لوسی ماد مونتگومری – خالق «آن در گرین گیبلز» و «قصه‌های جزیره»

لوسی ماد مونتگومری - خالق «آن در گرین گیبلز» و «قصه‌های جزیره»

لوسی ماد مونتگومری - خالق «آن در گرین گیبلز» و «قصه‌های جزیره»

ویرایش و بازنویسی: مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور

لوسی ماد مونتگومری، با نام هنری ال.ام. مونتگومری در ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ در کلیفتون (نیولاندن کنونی) واقع در جزیرهٔ پرنس ادوارد چشم به جهان گشود. او در ۲۱ ماهگی مادرش را در اثر بیماری سل از دست داد و پدرش که گرفتار حزن و اندوه مرگ همسر شده بود، حضانت او را به پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش سپرد، در هفت‌سالگی او را به‌طور کامل ترک کرد و به پرنس آلبرت در قلمرو شمال غربی کانادا رفت. لوسی که ۷ سال بیشتر نداشت به کاوندیش در جزیرهٔ پرنس ادوارد رفت تا با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کند. آن‌ها رفتار سخت‌گیرانه‌ای با او داشتند. لوسی علی‌رغم داشتن خویشاوندانی در آنجا، بخش عمده‌ای از دوران کودکی‌اش را در تنهایی گذراند و همین تنهایی به خَلق دوستان و دنیاهای خیالی و ذهنی او و در نهایت تقویت قوهٔ تخیلش کمک کرد. او دوران آموزش ابتدایی را در کاوندیش گذراند، البته به‌جز یک‌ سال (۱۸۹۱ – ۱۸۹۰) که نزد پدر و نامادری‌اش به پرنس آلبرت بازگشت. در این زمان، لوسی اولین شعرش را به‌نام On Cape LeForce در مجلهٔ شارلوت در پرنس آلبرت منتشر کرد. او پس از یک‌سال به پرنس ادوارد بازگشت و پس از پایان تحصیلات پیش‌دانشگاهی در کاوندیش، به کالج پرنس ولز در شارلوت‌تاون وارد شد و توانست در رشتهٔ آموزگاری مدرک کارشناسی خود را دریافت کند. او دو سال تحصیل را در یک سال به اتمام رساند و سپس در رشتهٔ ادبیات در دانشگاه دالهاوزی واقع در نوا اسکوشیا مشغول به تحصیل شد. پس از اتمام تحصیل، مونتگومری در مدارس مختلف جزیرهٔ پرنس ادوارد به‌عنوان آموزگار مشغول به کار شد. در اوایل سال ۱۸۹۷ داستان‌های کوتاهش در مجله‌ها و روزنامه‌ها به چاپ رسید. او بسیار پرکار بود و از ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۷ بیش از ۱۰۰ داستان منتشر کرد.

او که دختری جوان، زیبا، خوش‌اندام و بسیار شیک‌پوش بود، در طول دوران تدریسش توجه پسران جوان بسیاری را به خود جلب کرد. او در ۱۴ سالگی رابطه‌ای را با پسری اهل کاوندیش به‌نام «نیت لاک هارت» آغاز کرد که برایش تنها رابطه‌ای بچگانه بود و لذا پیشنهاد ازدواجش را رد کرد. در اوایل ۱۸۹۰، جان ماسترد، استاد مونتگومری، به او علاقه‌مند شد و تلاش کرد با دانش خود او را تحت‌ تأثیر قرار دهد، اما مونتگومری با برادر دوستش، ویل پیچارد، وارد رابطه شد و در نهایت پیشنهاد ازدواج هر دوی آن‌ها را رد کرد، چرا که به‌نظر او استادش فردی بسیار کوته‌فکر و ویل پیچارد فقط دوست خوبی بود.

لوسی در سال ۱۸۹۷، پیشنهاد ازدواج دانشجویی به‌نام ادوین سیمپسون را پذیرفت، وی در جایی نوشت که چون به‌دنبال یافتن «عشق و تکیه‌گاهی» بوده و آیندهٔ روشنی برای خود متصور نبوده، این ازدواج را پذیرفته است. سپس زمانی که در Lower Bedeque تدریس می‌کرد، به یکی از اعضای خانواده‌ای که با آن‌ها زندگی‌ می‌کرد، علاقه‌مند شد اما این دلباختگی نیز دیری نپایید و سرانجام در سال ۱۸۹۸ پس از ناراحتی‌ها و سرخوردگی‌های بسیار، نامزدی خود را با سیمپسون به‌هم زد و دیگر چشم‌انتظار عشقی رمانتیک نماند. لوسی در سال ۱۸۹۸ به کاوندیش برگشت تا با مادربزرگ بیوه‌اش زندگی کند. در سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۲ در روزنامه‌های Morning Chronicle و The Daily Echo مشغول به کار شد و تا زمان مرگ مادربزرگش (سال ۱۹۱۱)، از او مراقبت کرد. گرچه او از محل انتشار آثارش درآمد خوبی کسب می‌کرد، اما می‌دانست که «ازدواج، انتخابی ضروری برای زنان در کاناداست».

تصویر جلد نخستین چاپ کتاب «آن در گرین گیبلز» نوشتهٔ مونتگومری. منتشرشده در سال ۱۹۰۸

مونتگومری اولین کتابش را با عنوان «آن در گرین گیبلز» در سال ۱۹۰۸ منتشر کرد که موفقیتی سریع برای او به‌همراه داشت و پایه و اساس حرفهٔ نویسندگی او را تشکیل داد. اندکی پس از مرگ مادربزرگش در سال ‏۱۹۱۱، لوسی با یوئن مک‌دونالد (۱۹۴۳ – ۱۸۷۰)، کشیش کلیسای پرزبیتری، ازدواج کرد و به‌دنبال انتقال همسرش به کلیسای لیزکدیل، به انتاریو نقل مکان کرد. مونتگومری یازده کتاب بعدی‌اش را در عمارت کلیسای لیزکدیل نوشت. این ساختمان در حال‌ حاضر به موزهٔ لوسی ماد مونتگومری تبدیل شده است. این زوج صاحب سه پسر شدند که پسر سوم آن‌ها هنگام تولد درگذشت. او به‌خاطر وظایف مادری و تلاش برای کنارآمدن با زندگی کلیسایی، چند بار دچار افسردگی شد، و به‌گفتهٔ خودش، «برای زنی که به دنیا شادی داده بود، این زندگی بسیار غم‌انگیز بود».

خانهٔ محل سکونت لوسی مونتگومری در سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۲۶ در لیسکدیل

در سال ۱۹۲۰ نوشتن دربارهٔ «آن» را متوقف کرد و در یادداشت‌هایش نوشت که از این شخصیت خسته شده است. هرچند مجموعه‌کتاب‌های دیگر او، «امیلی»، «پت» و تک‌رمان‌هایش آثار موفقی بودند، اما با کتاب‌های «آن» قابل‌مقایسه نبودند.

در سال ۱۹۲۶ خانوادهٔ او به نوروال در انتاریو (هالتون هیلز امروزی) نقل مکان کردند که امروزه به باغ یادبود لوسی ماد مونتگومری تبدیل شده است. در سال ۱۹۳۵ پس از بازنشستگی همسرش به ساوانسی در انتاریو رفتند و خانه‌ای خریداری کردند که مونتگومری آن را «پایان سفر» نامید. او پس از ۱۵ سال دنباله‌های «آن» را به‌‌نام‌های «آن در ویندی پاپلز» و «آن در اینگل ساید» نوشت. همچنین کتاب دیگری به‌نام «Jane of Lantern Hill» را هم در سال ۱۹۳۷ نوشت.

مونتگومری در آخرین سال زندگی‌اش، نهمین کتابش را با شخصیت محوری «آن» نوشت که مجموعه‌ای از ۱۵ داستان کوتاه‌، ۴۱ شعر دربارهٔ «آن» و پسرش والتر (که برای سربازی به جبهه رفت و کشته شد) بود و نام آن را «The Blythes Are Quoted» گذاشت. این کتاب در روز مرگ وی به دست ناشرش رسید، اما به‌دلایل مبهمی به‌ چاپ نرسید. یکی از محققان می‌گوید ممکن است لحن تاریک و ضدِجنگ کتاب باعث چاپ‌‌نشدن آن در اواسط جنگ جهانی دوم شده باشد و بالاخره نسخهٔ کامل آن پس از ۶۷ سال در اکتبر ۲۰۰۹ به چاپ رسید!

مونتگومری در طول زندگی‌اش یک دیوان شعر، ۲۰ رمان ، ۳۰ مقاله و ۵۳۰ داستان کوتاه منتشر کرد.

مونتگومری در ۲۴ آوریل سال ۱۹۴۲ بر اثر ایست قلبی در تورنتو درگذشت. در کنار تخت‌خواب او یادداشتی پیدا شد که در آن نوشته بود: «طلسم‌ها عقلم را زائل کردند و نمی‌دانم که با این طلسم‌ها چه کنم. خدا مرا ببخشد و امیدوارم دیگران هم مرا ببخشند حتی اگر درکم نکنند. وضعیت من بسیار بد و غیرقابل‌تحمل است، هیچ‌کس این را درک نمی‌کند. عجب پایانی‌ است بر زندگی‌ای که همیشه همهٔ تلاشم را در آن به‌ کار گرفتم.» نوهٔ مونتگومری در سال ۲۰۰۸ این موضوع را فاش کرد که مادربزرگش از افسردگی رنج می‌برده است که به‌دلیل سال‌ها مراقبت از شوهرش بدان دچار شده بود؛ شوهر وی از بیماری روانی رنج می‌برد، و ممکن است مونتگومری هنگام استفاده از قرص‌های ضدِافسردگی، بیش‌ازحد مصرف کرده باشد. مونتگومری در قبرستان کاوندیش به خاک سپرده شد و مراسم یادبود او در مزرعهٔ گرین گیبلز برگزار شد.

مزار لوسی مونتگومری

مؤسسهٔ ال.ام. مونتگومری که در سال ۱۹۹۳ در دانشگاه جزیرهٔ پرنس ادوارد تأسیس شد، به افرادی که در مورد زندگی، آثار، فرهنگ و تأثیر مونتگومری بر ادبیات تحقیق کنند، بورس تحصیلی اهدا می‌کند. مجموعهٔ این مؤسسه شامل رمان‌ها، دست‌نوشته‌ها، متون، نامه‌ها، عکس‌ها، صداهای ضبط‌شده، آثار هنری و سایر موارد منتسب به مونتگومری است. بزرگ‌ترین مجموعهٔ مونتگومری در دانشگاه گوئلف نگه‌داری می‌شود. 

اولین بیوگرافی منتشرشده از زندگی مونتگومری، کتاب The Wheel of Things: A Biography of L. M. Montgomery (۱۹۷۵)‎، نوشتهٔ مولی گیلن است. اساس کتاب گیلن، ۴۰ نامهٔ مونتگومری به دوستش، جورج بوید مک‌میلان، در اسکاتلند است. مری روبیو و الیزابت واتسون در انتشارات آکسفورد در دههٔ ۱۹۸۰ مجموعه‌ای از مجلات وی را منتشر کردند. بیشتر مقالات، مصاحبه‌ها، نقدهای آثار مونتگومری، جزئیات مرگ و مراسم یادبود وی در کتاب بنجامین لوفبور به‌‌نام خوانندهٔ ال.ام. مونتگومری The L. M. Montgomery Reader, Volume 1: A Life in Print (۲۰۱۳)‎ ذکر شده است. 

مارک تواین گفته است، شخصیت «آن» در کتاب مونتگومری عزیزترین، سرزنده‌ترین و پرتحرک‌ترین کودک پس از آلیس فناناپذیر است. در کانادا از مونتگومری به‌عنوان اولین زنی که عضو انجمن هنری سلطنتی بریتانیا شده است، قدردانی شده و در سال ۱۹۳۵ به او مقام سلطنتی اعطا شد. شهرت او به کانادا ختم نمی‌شود. برای مثال، هزاران ژاپنی هر سال از مزرعهٔ ویکتوریایی روستای کاوندیش در جزیرهٔ پرنس ادوارد دیدن می‌کنند. در سال ۲۰۱۲، طبق نظرسنجی منتشرشده در ژورنال کتابخانهٔ مدرسه، نسخهٔ اصلی رمان «آن در گرین گیبلز» رتبهٔ نهم را در بین بهترین کتاب‌های کودک منتشرشده به خود اختصاص داد. در بریتانیا، این کتاب رتبهٔ ۴ را در نظرسنجی بی‌بی‌سی برای بهترین رمان‌های محبوب داخلی به خود اختصاص داده است. 

خانهٔ مونتگومری در عمارت لیزکدیل در انتاریو و زمین‌های اطراف گرین گیبلز، و خانهٔ کاوندیشِ وی در جزیرهٔ پرنس ادوارد، به‌عنوان اماکن ملی تاریخی کانادا ثبت شده‌اند. مونتگومری خود نیز در سال ۱۹۴۳ به‌عنوان شخصیت برجستهٔ تاریخ ملی از سوی دولت کانادا شناخته شد.

پادشاه جورج پنجم نشان افسر رتبهٔ امپراتوری بریتانیا (OBE) را به مونتگومری اعطا کرد. این نشان تنها نشانِ دریافت‌شده از سوی شهروندان کانادایی تا دههٔ ۱۹۷۰ بود. در ماه مهٔ ۱۹۷۵ سازمان پست مرکزی تمبری به‌یاد «لوسی ماد مونتگومری، آن در گرین گیبلز» منتشر کرد. شهر تورنتو پارکی را به‌احترام وی پارک لوسی ماد مونتگومری لقب داد و در سال ۱۹۸۳ خانه‌ای را که طی سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۲ تا زمان مرگش در آن زندگی می‌کرد، به‌عنوان مکان تاریخی ثبت کردند. در صد و چهلمین سالگرد مونتگومری در ۳۰ نوامبر سال ۲۰۱۵، گوگل با تغییر آرم خود در ۱۲ کشور یاد وی را گرامی داشت.

مرکز هنرهای کنفدراسیون، در شارلوت‌تاون در جزیرهٔ پرنس ادوارد، نسخهٔ دست‌نویس اصلی کتاب «آن در گرین گیبلز» را نگهداری می‌کند. از سال ۲۰۲۲، این مرکز میزبان پروژه‌ای است که در آن تصاویر دیجیتالی کل نسخهٔ خطی را می‌توان به‌صورت آنلاین بررسی کرد. این نسخه از طریق این لینک در دسترس است: ‏annemanuscript.ca. رونوشت این نسخهٔ خطی را انتشارات نیمبوس در سال ۲۰۱۹ منتشر کرد.

گزیدهٔ آثار:

کتاب «آن در گرین گیبلز» روایتگر داستان زندگی دخترکی به نام «آن شرلی» است. این کتاب به ۲۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده، تاکنون ۵۰ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است و در مدارس نیز تدریس می‌شود. فیلم‌ها، سریال‌ها، تئاترهای موزیکال و نمایش‌های متعددی با اقتباس از این کتاب تولید شده‌اند. مونتگومری شخصیت ظاهری آن شرلی را از تصویر «اِوِلین نِسبیت» که از مجلهٔ «متروپولیتن» چیده و به دیوار اتاقش نصب کرده بود، وام گرفت.

تصویری از دایانا و آن در کتاب آن در گرین گیبلز

ماریلا و متیو کاتبرت، خواهر و برادری میان‌سال و صاحبان مزرعهٔ گرین گیبلز در جزیرهٔ پرنس ادوارد هستند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند سرپرستی پسربچه‌ای ۱۰–۱۱ ساله را به‌عهده بگیرند تا در کارهای مزرعه به آن‌ها کمک کند. اما مسئول یتیم‌خانه به‌اشتباه دختربچه‌ای به‌نام «آن شرلی» را به مزرعه می‌آورد. «آن» در آنجا ماندگار می‌شود و به‌جای کمک به متیو در کشاورزی، در خانه‌داری به ماریلا کمک می‌کند. «آن» صورتی رنگ‌پریده و پر از کک‌و‌مک دارد و موهای قرمزش را گیس می‌کند. بسیار سرزنده، ماجراجو، با تخیلات بسیار قوی، بی‌پروا و پرحرف است. در مدرسه با «گیلبرت بلیث» بر سر رنگ موهایش بحث و گفت‌وگوهای فراوانی دارد و با هم‌کلاسی‌اش به‌نام «دایانا بری» دوست می‌شود. و این آغاز ماجراهای «آن» است.


منابع:

۱- https://en.wikipedia.org/wiki/Lucy_Maud_Montgomery

۲- https://en.wikipedia.org/wiki/Anne_of_Green_Gables

خروج از نسخه موبایل