ویرایش و بازنویسی: مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
بحران اکتبر در کانادا، به حادثهٔ گروگانگیری پیِر لاپورت، معاون نخستوزیرِ وقت استان کبک، و جیمز کراس، دیپلمات بریتانیایی، در اکتبر ۱۹۷۰ بهدست «جبههٔ آزادیبخش کبک» گفته میشود. بحرانی که در آن پیِر ترودو، نخستوزیر وقت کانادا، ناچار شد در زمان صلح به قوانین شرایط جنگی متوسل شود.
«جبههٔ آزادیبخش کبک» (FLQ) که این گروگانگیری را انجام داد، یک گروه شبهنظامی تروریستی و جداییطلب در کبک بود. این گروه که در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ تأسیس شد، بخش نظامیِ «جنبش حق حاکمیت کبک» محسوب میشد.
این گروه در سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۰ اقدام به ۱۶۰ فعالیت خشونتآمیز کرد که منجر به مرگ هشت نفر شد. آنها اغلب صندوقهای پستی در شهر ثروتمندنشین و انگلیسیتبار وستمونت را مورد هدف قرار میدادند، اما بزرگترین بمبگذاری آنها در بازار بورس اوراق بهادار مونترآل بود که در ۱۳ فوریهٔ سال ۱۹۶۹ رخ داد و ۲۷ نفر را مجروح کرد و خسارات زیادی بهجا گذاشت. از دیگر مکانهایی که مورد حملهٔ این گروه قرار گرفت، میتوان به شهرداری مونترآل، پلیس سوارهنظام سلطنتی کانادا، فروشگاههای زنجیرهای ایتِن، دفاتر استخدام نیروهای مسلح، مسیرهای راهآهن و تأسیسات ارتش اشاره کرد. اعضای جبههٔ آزادیبخش کبک در اقدامی برنامهریزیشده، چندین تُن دینامیت از اماکن نظامی و صنعتی به سرقت بردند. آنها با سرقت از بانکها بودجهٔ مالی خود را تأمین میکردند و از طریق ارگان ارتباطی رسمی خود بهنام La Cognée تهدید میکردند که حملات بیشتری نیز در پیش است.
اعضای جبههٔ ملیگرای کبک با بمبگذاری، ترویج اعمال خود و صدور اعلامیههای گوناگون، خواستار شورش سوسیالیستی علیه سیستم سرمایهگذاری انگلوساکسون، سرنگونی دولت کبک، استقلال کبک از کانادا و تأسیس جامعهٔ کارگری فرانسویزبان کبکی بودند. این گروه موفق شد حمایت بسیاری از دانشجویان، معلمان و دانشگاهیان چپگرا را بهدست بیاورد که در بحران اکتبر ۱۹۷۰ به اعتصاب و اتحاد با جبهه ملیگرای کبک دست زدند.
اوج حملات این گروه ماجرای بحران اکتبر بود. تا سال ۱۹۷۰، حدود ۲۳ نفر از اعضای جبههٔ ملیگرای کبک در زندان بودند که چهار نفر از آنها به قتل محکوم شده بودند. در ۲۶ فوریه، دو مرد سوار بر کامیون مسقف که یکی از آنها ژاک لانکتات بود، در مونترآل در حالی دستگیر شدند که تفنگ ساچمهای لولهکوتاهی و همچنین اعلامیهای مبنی بر ربودن کنسول اسرائیلی با خود داشتند. در ژوئن همان سال، پلیس در بازجویی از خانهای در شمال مونترآل موفق به کشف سلاح گرم، مهمات، ۱۴۰ کیلوگرم دینامیت، چاشنی دینامیت و پیشنویس اعلامیهٔ باجخواهی در قبال نقشهٔ ربودن کنسول ایالات متحدهٔ آمریکا شد. سرانجام در ۵ اکتبر، دو عضو گروه تروریستی «لیبریشن سِل» که زیرشاخهای از جبههٔ آزادیبخش کبک بود، دیپلمات انگلیسی بهنام «جیمز کراس» را از منزل شخصیاش در مونترآل ربودند. آدمربایان در لباس مبدل خود را بهجای مأمورانی جا زدند که گویی مرسولهٔ هدیهٔ تولد وی را تحویل میدهند. زمانیکه خدمتکارِ کراس آنها را به داخل منزل راه داده بود، با یک تفنگ و یک هفتتیر جیمز کراس را ربودند. بهدنبال این اتفاق، بیانیهای برای مقامات حاوی درخواستهای آدمربایان ارسال شد که در آن خواستار تبادل کراس با تعدادی از زندانیان محکوم یا بازداشتی عضو جبههٔ آزادیبخش کبک و همچنین پخش اعلامیهٔ این گروه از شبکهٔ سیبیسی شده بودند که در ۸ اکتبر این اعلامیه از تمامی شبکههای انگلیسی و فرانسهزبان کبک پخش شد. شروط این بیانیه، مشابه شروط بیانیهای بود که در ماه ژوئن کشف شد، هرچند در آن زمان پلیس متوجه تشابه این دو سند نشد.
دو روز بعد از پخش اعلامیه، یعنی در دهم اکتبر ۱۹۷۰، اعضای زیرشاخهٔ «شنیر سِل» از جبههٔ ملیگرای کبک به منزل معاون نخستوزیر کبک بهنام پیِر لاپورت نزدیک شدند و در حالیکه وی مشغول بازی با برادرزادههایش در حیاط جلو خانهاش بود، او را ربودند. فردای آن روز، تلویزیون سیبیسی نامهای را منتشر کرد که از سوی پیِر لاپورتِ در اسارت برای نخستوزیر کبک، رابرت بوراسا، نوشته شده بود. در روز ۱۲ اکتبر، ژنرال ژیل تورکات نیروهای هنگ ۲۲ پیادهنظام سلطنتی را برای محافظت از املاک فدرال به مونترآل فرستاد و وکیلی بهنام رابرت لمینو از طرف جبههٔ ملیگرای کبک بهمنظور انجام مذاکرات با جبههٔ آزادیبخش کبک برای آزادی کراس و پیِر لاپورت منصوب شد. دولت کبک نیز رابرت دمرز را برای انجام این مذاکره منصوب کرد. فردای آن روز وقتی گزارشگران از ترودو دربارهٔ حضور نظامیان در کبک و حدود مداخلهٔ آنها سؤالاتی پرسیدند، ترودو پاسخ داد که تا هر کجا که لازم باشد پیشروی خواهد کرد. در روز ۱۴ اکتبر، شانزده شخصیت برجستهٔ کبک درخواست کردند که دو گروگان با زندانیان معاوضه شوند و رابرت لومیو، دانشجویان دانشگاه مونترآل را ترغیب کرد تا به پشتیبانی از جبههٔ آزادیبخش کبک، کلاسهای درس را تحریم کنند.
در ۱۵ اکتبر، مذاکرات میان وکلا به پایان رسید و دولت کبک رسماً خواستار مداخلهٔ ارتش کانادا و دریافت کمک شد. هر سه حزب مخالف ازجمله «پارتی کبکوآ» یا PQ در مجلس شورای ملی موافقت خود را اعلام کردند. در همین روز، گروههای جداییطلب در دانشگاه مونترآل به سخنرانی پرداختند. وکیل لومیو تجمع سههزارنفری متشکل از دانشجویان را در حمایت از جبههٔ آزادیبخش کبک سازماندهی کرد. رهبر حزب کارگران کبک که از طرفداران این جبهه بود، اعلام کرد که پیروزی آنها نزدیک است، زیرا تعداد مردانی که حاضرند به اعضای پارلمان شلیک کنند بیشتر از تعداد پلیسهایی است که از آنها محافظت میکنند. این تجمع باعث ترسیدن بسیاری از کاناداییهایی شد که این جریان را آغازی برای قیام آشکار در کبک میدانستند.
نیروهای نظامی کانادا در مرکز شهر مونترآل- ۱۸ اکتبر ۱۹۷۰
سرانجام در ۱۶ اکتبر، نخستوزیر کبک، بوراسا، از دولت کانادا درخواست کرد تا به آنها اختیارات اضطراری ازجمله اجازهٔ بازداشت افراد، اعطا کند. این جریان منجر به اجراییشدن اقدامات جنگی میشد که اجازهٔ احضار اشخاص به دادگاه برای بازجویی را میداد و همچنین اختیارات گستردهای به پلیس برای بازداشت افراد داده میشد. این قوانین رأس ساعت ۴ صبح و با اعلام نخستوزیر ترودو اجرایی شد و در مدت کوتاهی، صدها تن از مظنونان بازداشت شدند. از میان ۴۹۷ فرد بازداشتشده میتوان به خواننده پائولین ژولین و شریک زندگیاش جرالد گودین اشاره کرد که بعدها نخستوزیر بوراسا را در انتخابات مجلس استان در حوزهٔ انتخابیاش شکست داد و بهعنوان نماینده راهی مجلس شد و در چند کابینه بهعنوان وزیر خدمت کرد. چند منتقد این تصمیم نخستوزیر را زیادهروی دانستند.
در روز ۱۷ اکتبر، «شنیر سل» از جبههٔ آزادیبخش کبک اعلام کرد که گروگان خود، پیِر لاپورت را خفه کردهاند و سپس جنازهٔ او را در صندوق عقب اتومبیلی انداخته و در بیشهای نزدیک فرودگاه سن هوبرت در چند مایلی مونترآل رها کردهاند. در همین حین، گروه «لیبریشن سِل» نیز در اعلامیهای در ارتباط با وضعیت گروگان دیگر، دیپلمات کراس، اعلام کردند که فعلاً اعدام او را به تعویق انداختهاند و تا زمانی که به خواستههایشان نرسند، وی را رها نخواهند کرد و در صورتیکه «پلیسِ فاشیست»، آنها را پیدا کند یا سعی در مداخله کند، وی را نیز خواهند کشت.
خواستههای آنها از این قرار بود: (۱) اعلامیهٔ جبههٔ ملیگرای کبک منتشر شود؛ (۲) ۲۳ زندانی اعضای این گروه آزاد شوند؛ (۳) هواپیمایی در اختیار آنها قرار گیرد که اعضای جبهه را به کوبا یا الجزیره برساند (دو کشوری که با آنها بهدلیل مبارزه با امپریالیسم و استعمار ارتباط محکمی داشتند)؛ (۴) کارکنان اخراجی شرکت حملونقل لپالم مجدداً استخدام شوند؛ (۵) «مالیات داوطلبانهٔ» ۵۰۰ هزار دلاری به آنها پرداخت شود که باید قبل از عزیمت در هواپیما بارگیری شود؛ (۶) نام خبرچینی که پیشتر، نام اعضای این گروه را فاش کرده بود، اعلام شود.
گزارش جنجالی پلیس که تا سال ۲۰۱۰ منتشر نشد، حاکی از آن بود که پیِر لاپورت در جریان یک درگیری بهطور تصادفی کشته شده بود و جبههٔ ملیگرای کبک از این ماجرا بهسود خود برای جدیگرفتهشدن از طرف دولت استفاده کرده بود.
چند روز بعد در ششم نوامبر، پلیس به مخفیگاه گروه «شنیر سل» حمله کرد و با اینکه سه نفر از اعضای آن موفق به فرار شدند، برنارد لورتیه دستگیر و به قتل پیِر لاپورت محکوم شد. در ۴ دسامبر همان سال، کمیسیونر انگلیسیتبار، برنارد کراس، پس از ۶۲ روز اسارت در دست جبههٔ ملیگرای کبک با رایزنی وکلای انتصابی از بند آدمربایان آزاد شد. همزمان با تأیید فیدل کاسترو، دولت کانادا اجازهٔ عبور امن را برای پنج آدمربا صادر کرد. آنها با هواپیمای ارتش کانادا به کوبا پرواز کردند. ژاک لانکتات همان شخصی بود که در اوایل همان سال بهجرم تلاش برای آدمربایی کنسول اسرائيل دستگیر و با قرار وثیقه آزاد شده بود.
تحرکات نظامی در جریان تسلیم شنیر سِل
در ۲۳ دسامبر، نخستوزیر ترودو اعلام کرد که تمامی نیروهای مستقر در کبک تا تاریخ ۵ ژانویهٔ ۱۹۷۱، عقبنشینی خواهند کرد و چند روز بعد سه عضو دیگر این گروه به نامهای پل روز، ژاک روز و فرانسیس سیمارد در یک منطقهٔ روستایی و در حالیکه در یک تونل شش متری پنهان شده بودند، بازداشت شدند و بعدها به آدمربایی و قتل پیِر لاپورت محکوم شدند.
پشتیبانی مردم و ظرفیت سیاسی جبههٔ ملیگرای کبک طی دههٔ ۱۹۷۰ بهشدت دچار تغییرات شد. این گروه بلافاصله پس از بحران اکتبر و قتل لاپورت پشتیبانی مردم را از دست داد. عموم مردم با قاطعیت از نیروهای پلیس اضطراری و حضور ارتش در کبک حمایت کردند. پس از ربودهشدن کراس، دیپلمات انگلیسی، هزار تن از دانشجویان در حمایت از این گروه به خیابانها آمدند، ولی پس از اینکه گروه اعلام کرد لاپورت را اعدام کرده است و در اعلام عمومی به قربانیاش توهین کرد، حمایت مردمی خود را از دست داد. با این وجود، آنها همچنان از حمایت دیگر سازمانهای چپ افراطی برخوردار بودند، مانند حزب کمونیست کانادا، باشگاه اقدامات سوسیالیستی و کاگب که پیش از بحران ۱۹۷۰ با این گروه در ارتباط بود. اما کاگب بعداً با جعل اسناد سعی کرد آنها را بهعنوان یک عملیات پرچم دروغین سیآیاِی (عملیاتی که از سوی نهادهای نظامی بهگونهای انجام میشود تا این تصور بهوجود آید که دیگر گروهها انجام دادهاند)، نشان دهد. داستانی که میان منابع دانشگاهی کمتر مورد توجه قرار گرفت و قبل از اینکه در اویل دههٔ ۱۹۸۰ در آرشیوهای طبقهبندینشدهٔ شوروی قرار بگیرد، جعلیبودنش برملا شد. تا اوایل دههٔ ۱۹۸۰، بسیاری از اعضای این گروه دوران محکومیت خود را سپری کردند و عدهای نیز آزاد یا تبرئه شده بودند.
حزب «پارتی کبکوآ» به فعالان جوان هشدار داد تا از پیوستن به این گروه و درگیری در یک ماجرای انقلابی بیحاصل که ممکن است به قیمت آینده و جانشان تمام شود، بپرهیزند. قتل لاپورت نقطهٔ عطف سیاسی جبههٔ ملیگرای کبک بود و باعث شد تا افکار عمومی بهسمت اشکال متعارفتری از مشارکت سیاسی سوق پیدا کند و در نتیجه از حزب پارتی کبکوآ حمایت بیشتری شود.
افرادی که در این گروگانگیری شرکت داشتند و به تبعید در کوبا رفته بودند، مارک کاربونو، ژاک لانکتوت، ایو لانگلویئز، ژاک کوزت ترودل و همسرش لویيز لانکتوت بودند.
مارک کاربونو ده سال بعد، ابتدا به فرانسه رفت و پس از آن در ۲۵ مهٔ ۱۹۸۱ به کبک بازگشت. او به ۲۰ ماه زندان و ۱۵۰ ساعت خدمات اجتماعی محکوم شد.
ژاک لانکتوت در سال ۱۹۷۹ به کانادا بازگشت و به دو سال زندان محکوم شد. او پس از آزادی از زندان، یک انتشارات به راه انداخت و در حال حاضر ستوننویس سرویس خبری فرانسویزبان Canoe.ca است.
ایو لانگلویئز، پس از اقامت در کوبا به فرانسه رفت و در آنجا بهدلیل همراهداشتن سلاح گرم به دو سال زندان محکوم شد. او در سال ۱۹۸۲ پس از ۱۱ سال تبعید خودخواسته به کبک بازگشت.
ژاک کوزت ترودل و همسرش، لوئيز لانکتوت، بهمدت ۴ سال در کوبا زندگی کردند و در شبکهٔ خبری Prensa Latina کار میکردند. فرزندشان الکسیس در سال ۱۹۷۲ در همانجا به دنیا آمد. آنها در سال ۱۹۷۴ به فرانسه درخواست پناهندگی سیاسی دادند و اگر چه درخواستشان پذیرفته نشد، ولی به آنها اجازهٔ اقامت در این کشور داده شد و دومین فرزندشان هم در پاریس به دنیا آمد. در ۱۳ اکتبر ۱۹۷۷، رنه لوسکو، نخستوزیر وقت کبک، اعلام کرد پیگیر عفو ژاک کوزت و همسرش خواهد شد. بهدنبال آن، دولت فدرال اجازهٔ بازگشت آنها را داد و آنها در ۱۳ دسامبر ۱۹۷۸ در دادگاهی در مونترآل خود را گناهکار دانستند. آنها به دو سال زندان و پنج سال تحتنظر قرارگرفتن محکوم شدند و پس از هشت ماه حبس از زندان آزاد شدند.
ژاک کوزت ترودل پس از جدایی از همسرش بهعنوان مشاور ارتباطات در مؤسسههای درمانی و اجتماعی استانی فعالیت میکرد. او از سال ۲۰۰۰ به اینسو توانست به فیلمنامهنویس و فیلمسازی موفق بدل شود و برای کارهایش از Téléfilm Canada و Sodec کمک مالی هم بگیرد.
در اکتبر ۲۰۲۰ و در پنجاهمین سالگرد بحران اکتبر، ایو فرانسوا بلانشه، رهبر و رهبر پارلمانی حزب بلاک کبکوا، طرحی را در مجلس عوام ارائه کرد که در آن خواستار عذرخواهی رسمی دولت فدرال به رهبری نخستوزیر جاستین ترودو، فرزند پیِر ترودو، بهدلیل متوسلشدن به قانون اقدامات جنگی از سوی پدرش شد.
منابع:
ویکیپدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/October_Crisis
https://en.wikipedia.org/wiki/Front_de_lib%C3%A9ration_du_Qu%C3%A9bec