گفتوگو با جاستین بل، نامزد حزب دموکرات نوین در منطقهٔ ایرانینشین نورث ونکوور برای انتخابات فدرال کانادا در سال ۲۰۱۹
رسانهٔ همیاری – نورث ونکوور
جاستین بل، نامزد جوان و سرزندهٔ حزب دموکرات نوین در منطقهٔ ایرانینشین نورث ونکوور برای شرکت در انتخابات فدرال اکتبر ۲۰۱۹ است. او در نبردی دشوار باید در مقابل دو رقیب کهنهکار و با تجربهٔ خود یعنی جاناتان ویلکینسون، نمایندهٔ کنونی این منطقه که وزیر شیلات، اقیانوسها و گارد ساحلی کانادا در دولت لیبرال هم هست، و نیز اندرو ساکستون از حزب محافظهکار، بایستد. در یک صبح شنبهٔ بارانی به دفتر او در پایین خیابان لانزدیل رفتیم و او با رویی گشاده برایمان از خودش و برنامههایش گفت و به پرسشهای ما دربارهٔ مسائل مربوط به روابط بین ایران و کانادا و نیز مشکلات اساسی پیش روی کاناداییها، پاسخ گفت که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، لطفاً خودتان را برای خوانندگانی که کمتر شما را میشناسند معرفی کنید و بگویید چه مدت است در نورث ونکوور زندگی میکنید؟
در سال ۱۹۷۹ من و خانوادهام به اینجا برگشتیم تا در خانهٔ مادربزرگم واقع در خیابان ششم شرقی زندگی کنیم. مادربزرگم، کیتی بل اسپِرو، در واحد زیرزمین زندگی میکرد و من همراه با برادرم و پدر و مادرم در طبقهٔ اول و همچنین خاله کتلین و پسرخالهام، نِیتن، در طبقهٔ بالا. بنابراین میتوانم بگویم که بیشتر عمرم را تا پیش از اینکه برای تحصیل در زمینهٔ توسعهٔ بینالمللی از اینجا بروم و نهایتاً برای کار بهعنوان مشاور ارشد روابط بینالملل کانادا برای کاهش فقر و مواردی چون رشد اقتصادی و تغییرات اقلیمی سر از اُتاوا در بیاورم، در اینجا گذراندهام. بنابراین ریشهای عمیق در اینجا دارم، و مادربزرگم، کیتی بل اسپِرو، اولین سردبیر نشریهٔ «د نیتیو وُیس» بود که نخستین نشریهٔ اقوام اولیه در کانادا بود.
عالی، ممنونم. از چه زمانی و چرا تصمیم گرفتید وارد سیاست شوید؟ چرا حزب دموکرات نوین را انتخاب کردید؟
مردم اغلب این سؤال را از من میپرسند. دلایل و نکات زیادی در زندگی من وجود دارد که مرا به جایی رساند که تصمیم بگیرم میخواهم برای رهبری بهپا خیزم. جاگمیت سینگ، بسیار واضح میگوید: «وقتی دستتان را دراز میکنید و کسی را بالا میکشید، ما همه بالا میرویم.» بنابراین، این اصل و ارزشی است که حزب دموکرات نوین حفظ کرده است و این ارزشها همانهایی است که من همیشه در کنارشان ایستادهام. همانطور که اشاره کردم مادربزرگم مدافع و یاوری برای مقابله با نابرابریهای اجتماعی بود. من اینطور بزرگ شدهام و این چیزی است که برای آن تحصیل کردهام و در چند سال گذشته برای دولت کانادا در این زمینه کار کردهام تا ببینیم چطور میتوانیم دیگران را طوری توانمند سازیم تا زندگی آنها در جوامعشان شکوفا شود.
پس دلیل شما برای مشارکت سیاسی این بود. ولی چرا حزب دموکرات نوین،؟ لطفاً بیشتر توضیح دهید.
همانطور که اشاره کردم، بهدلیل آن ارزشهای بنیادین. این حزب واقعاً به آنچه که میگوید عمل میکند. اگر به نمایندگان کنونی این حزب در پارلمان نگاه کنید، به افرادی مانند جنی کوآن، منتقد سیاستهای مهاجرتی یا پیتر جولیان، منتقد سیاستهای پولی و مالی، میبینید که آنها برای جوامعشان سخت مبارزه میکنند و از ایستادگی در برابر بیعدالتیها نمیهراسند و این در شرایطی رخ میدهد که دولت در خدمت منافع اغنیا و افراد بانفوذ است در حالیکه بقیهٔ ما در طول این سالیان از زندگی عقب ماندهایم.
این حزب دموکرات نوین و نمایندگانش در پارلماناند و کسانیاند که برای مردم مبارزه میکنند. دوباره برگردیم به سؤال شما. چرا من حزب دموکرات نوین را انتخاب کردم؟ میتوانم به شما چند دلیل شخصی هم بگویم. با کار کردن برای روابط بینالملل کانادا، شما کمکم متوجه مشکلات مربوط به فقر جهانی میشوید. اعم از نبود مسکن، نبود استطاعت مالی، تغییرات اقلیمی،… مواردی از این دست که مشکلاتی در مقیاس جهانیاند و بسیار چالشبرانگیز، ولی اینجا در نورث ونکوور هم همین مشکلات پیش روی بسیاری از ساکنان آن است.
بیش از ۵۰ درصد کاناداییها و مردم نورث ونکوور پساندازی ندارند و تنها متکی به حقوق ماهیانهشاناند. من و همسرم گیلرمو و دختر چهارسالهام شانتی که الان در مهد کودک است، از عهدهٔ مخارج زندگی در اینجا برنمیآییم. اجارهٔ خانه بسیار گران است و این علاوه بر دیگر هزینههای زندگی چالشی واقعی است.
و من میدانم این چالش تنها برای من نیست. من با بسیاری از مردمی که اینجا در نورث ونکوور بزرگ شدهاند صحبت کردهام و در خانهها را زدهام و چیزی که از مردم میشنوم این است که شرایط زندگی با ادامهٔ وضع موجود پایدار نیست. آنها نمیتوانند هر ماه به قرض بیافتند و بهسختی از عهدهٔ مخارج بر میآیند.
اینها دلایل شخصی من برای به پا خاستناند. دلیل دیگر بازتاب آن ارزشها و اصولی است که جاگمیت سینگ در حزب دموکرات نوین برای آنها به پا خاسته است، در زندگیام است. در زندگی من چند برههٔ بسیار مهم وجود دارد. وقتی جوان بودم در چندین نقطه از بدن مادرم تصلب تشخیص داده شد و او بسیار خوششانس بود که کار خوب دولتی داشت که به او اجازه میداد بدون اینکه خانهاش را از دست بدهد، از مزایای معلولیت استفاده کند. همچنین خدمات اجتماعی ارائهشده از سوی دولت، به ما اجازه داد اینجا زندگی کنیم و به من امکان دنبال کردن رؤیاهایم را داد. وقتی به این فکر میکنید که حزب دموکرات نوین نمایندهٔ چیست و اولویتهای ما چیست، میبینید که سرمایهگذاری روی خدماتی است که مردم به آنها نیاز دارند و مقرونبهصرفهتر کردن هزینههای زندگی. این دلیل دیگری است که من تصمیم گرفتم [از طرف این حزب] در انتخابات شرکت کنم.
جمعیت ایرانی زیادی در حوزهٔ انتخاباتی شما زندگی میکنند. چقدر آنها را میشناسید؟ و چقدر با مشکلات و نگرانیهایشان آشنایید؟
بله، دقیقاً همین است؛ جمعیت ایرانی چشمگیری در نورث ونکوور زندگی میکنند. چقدر آنها را خوب میشناسم؟ خب، من دوستانی دارم که با آنها بزرگ شدهام. نوروز را به یاد میآورم، سبزه را و شیرینیهای مخصوص عید را که در خانهٔ دوستانم میخوردیم. من فکر میکنم جمعیت ایرانی اینجا مشکلاتی بسیار مشابه با بقیهٔ مردم نورث ونکوور دارند. آنها بخشی از این جامعهاند. وقتی صحبت عدم استطاعت برای پرداخت هزینههای زندگی، تهدید تغییرات اقلیمی و وابستگی به خدماتی میشود که به آنها متکیاند، آنها هم تحت تأثیر همین شرایط هستند.
من همچنین به در خانههای مردم رفته و با افراد زیادی ملاقات کردهام. وقتی در خانههای افرادی را میزنم که از ایران آمدهاند، آنها همیشه در را به روی من گشودهاند تا با من از نظراتشان دربارهٔ سیاست و مشکلاتی که با آن مواجهاند، بگویند. من هیچوقت از در خانهای در نورث ونکوور رانده نشدهام، چون مشکلاتی که از مردم شنیدهام شامل مواردی بوده که اشاره کردم؛ نبود استطاعت مالی، مشکل مسکن و البته همچنین مشکلاتی که با سیاست خارجی داشتهاند و شرایط ویژهای که از من قویاً خواستهاند دربارهٔ آنها اقدام شود.
ژوئن گذشته گارنت جَنیوئِس (Garnett Genuis)، نمایندهٔ محافظهکار فدرال، طرحی را علیه روابط با ایران به مجلس عوام پیشنهاد داد که با حمایت حزب حاکم لیبرال با اکثریت آرا تصویب شد، در این طرح از دولت خواسته شده بود همهٔ مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران را بهمنظور تجدید روابط دیپلماتیک، متوقف کند و در کنار مردم ایران بایستد و این را به رسمیت بشناسد که آنها، مانند همهٔ مردم، باید از حقوق بنیادین آزادی عقیده و مذهب، آزادی اندیشه، باور، نظر و بیان شامل آزادی مطبوعات و دیگر شیوههای ارتباطی، آزادی شرکت در تجمعات مسالمتآمیز و آزادی تشکیل انجمن، بهرهمند شوند. همچنین از دولت ایران بخواهد همهٔ ایرانی-کاناداییها یا مقیمان دائم کانادا را که در ایران زندانی آند یا اجازهٔ خروج از ایران را ندارند، از جمله مریم ممبینی، بیوهٔ پروفسور کاووس سیدامامی که در زندان اوین تهران درگذشت، را آزاد کند. حزب دموکرات نوین به این طرح رأی نداد، آیا حزب شما معتقد است که موازین بنیادین پذیرفته شدهٔ حقوق بشری در ایران رعایت میشود؟ دلیل مخالفت حزبتان با این طرح چه بود؟
اول از همه اینکه حزب دموکرات نوین بهنفع و پشتیبانی از صلح جهانی و حقوق بشر در سراسر جهان قویاً ایستاده است و برای حقوق بشر مبارزه میکند. من میدانم منتقد سیاستهای مهاجرتی ما، جنی کوآن، واضح و رسا دربارهٔ اینکه ما از حقوق بشر حمایت میکنیم، صحبت کرده است. علاوه بر این، ایرانیانی که با من صحبت کردهاند، به من گفتهاند که تجدید روابط با ایران برایشان بسیار مهم است.
ایرانیان زیادی در اینجا، و همچنین خانوادههایشان در خارج از کانادا هستند که از نبود سفارت در ایران در عذاباند. این مشکلی جدی است. ما از وضعیت حقوق بشر در ایران کاملاً آگاهایم و این برای ما بسیار مهم است که روابط دیپلماتیک با ایران را تجدید کنیم تا بتوانیم بهطور فعال و مناسب در آن منطقه صدایی دیپلماتیک داشته باشیم و بهترین شیوه را برای تحقق چنین امری بیابیم.
ما بهدلیل مشکلاتی که ایرانی-کاناداییها با آن مواجهاند و همچنین وضعیت حقوق بشر در ایران، باید به راههایی برای تجدید روابط دیپلماتیک با ایران بنگریم. بر اساس تجربهام در روابط بینالملل کانادا معتقدم که کانادا میتواند نقش بسیار خوبی داشته باشد در کمک به پیدا کردن راههایی که نتایج مطبوع مورد نظر ما را دارد؛ که در این مورد، مردمسالاری و حقوق بشر و چیزی است که همهٔ دنیا میخواهد، که همانا توانمندی مردم ما برای زندگی و شکوفایی و دنبال کردن رؤیاهایشان است. بنابراین شما باید روابط دیپلماتیک داشته باشید. باید گامهایی بهسوی بهتر کردن چیزها و کنترل روی آنها بردارید و همچنین باید با مناطق اطراف هم کار کنید.
پس از ارائهٔ این طرح در مجلس عوام و رأی ندادن حزب شما به آن، عدهای از حزب دموکرات نوین انتقاد کردند و ادعا کردند که این حزب نقض حقوق بشر در ایران را نادیده میگیرد. آنها بر این باورند که شما به شرایط موجود در ایران و اتفاقاتی که برای مردم داخل ایران میافتد توجهی نمی کنید. پاسخ شما به چنین انتقادهایی چیست؟
پاسخ من این است که به سوابق حزب دموکرات نوین نگاه کنید به اینکه برای دفاع از حقوق بشر در سراسر جهان ایستادگی میکند و این بهطور واضح نشان میدهد که حزب دموکرات نوین قویاً برای دفاع از حقوق بشر در کنار ایرانیان ایستاده است.
بهتازگی کریستا فریلند، وزیر امور خارجهٔ کانادا، در پاسخ به پتیشنی که حدود ۱۶٬۰۰۰ نفر آن را امضا کرده بودند و خواهان بازگشایی سفارت ایران در کانادا و تجدید روابط با ایران شده بودند، در مجلس عوام گفت تا زمانی که مریم ممبینی نتواند از ایران خارج شده و به خانهاش در کانادا بازگردد، هر گونه مذاکره با ایران صرفاً بر صدور مجوز خروج ایشان معطوف خواهد شد. آیا فکر میکنید موضع کنونی دولت کانادا در قبال ایران، به حل معضل روابط کانادا با ایران و آنچه که ایرانیان مقیم اینجا میخواهند، کمکی خواهد کرد؟
تا جایی که من میفهمم، دولت ترودو گفته بود که روابط دیپلماتیک با ایران را تجدید میکند و این قول را عملی نکرد و کسانی که از این موضوع آسیب میبینند، ایرانی کاناداییها و مردم ایراناند. به این دلیل، من بر این باورم که برای تجدید روابط دیپلماتیک با ایران بهمنظور پیگیری مسائل حقوق بشری برای مردم ایران و نیز ایرانیکاناداییها، همهٔ راهها باید بررسی شود.
بسیاری از دولتهای خاورمیانه از جمله عربستان سعودی از دید جامعهٔ جهانی کارنامهٔ قابل قبولی در رعایت موازین بنیادین حقوق بشر ندارند و عدهای بر این باورند که بسیاری از مواردی که در طرح تصویبشده برای توقف مذاکرات با ایران بهعنوان دلیل یاد شده برای کشوری چون عربستان هم صادق است. همچنین شهروندان کانادایی در کشورهای دیگر به دلایلی که از دید کانادا پذیرفته شده نیست زندانی شدهاند، تازهترین موارد آن زندانیشدن اتباع کانادا در چین پس از دستگیری مدیر ارشد شرکت هواوی در ونکوور بود، ولی کانادا روابط خودش را با این کشورها قطع نکرده و به مذاکره در همهٔ زمینهها با آنها و حتی حفظ و گسترش قراردادهای تجاری و حتی تسلیحاتی با آنها ادامه میدهد. بهنظر شما دلیل این امر و رویکرد متفاوت دولت کانادا با چنین کشورهای در مقایسه با رویکردش در مقابل ایران چیست؟
من قرار نیست از طرف دولت کنونی صحبت کنم. من فکر میکنم میتوانم بر اساس تجربهام بهعنوان کارمند رسمی دولت، در اینباره صحبت کنم. ما کارکنان رسمی دولت کانادا متعهد به دادن توصیههایی مبتنی بر شواهد هستیم دربارهٔ اینکه شرایط ما چیست و چه چیزی برای ارائهٔ نتایج دلخواهمان بهتر کار میکند. بنابراین، ما این اطلاعات را به مقام سیاسی مسئول میدهیم و پیشنهاداتمان را ارائه میکنیم و پس از آن است که آن مقام مسئول تصمیم میگیرد بر اساس پیشنهادات دریافتی اقدام کند یا نه. چیزی که من بارها و بارها دیدهام این است که شواهد استفادهشده برای مقاصد ارتباطی بدون پیگیریهای لازم برای رسیدن به نتیجهٔ نهایی رها میشود.
چیزی که من از دولت ترودو و نیز محافظهکارها دیدهام، این است که آنها چیزی میگویند و برای رسیدن به نتیجهٔ مطلوب آن را پیگیری نمیکنند. در این مورد خاص، میتوانم بگویم که اندیپی برای حصول اطمینان از اینکه حقوق بشر در سرتاسر جهان رعایت میشود، سخت تلاش خواهد کرد. اندیپی حزبی است که به گفتههایش عمل میکند و بنابراین اندیپی حزبی است که روی مردم تمرکز میکند و مبنای تمرکز روی مردم، حقوق بشر است. من حسی باورنکردنی و قوی در اینباره دارم چون خودم دیدهام و همانطور که شما هم اشاره کردید، شرایط مشابهی در سرتاسر دنیا هست، جاهایی که میدانیم بیعدالتی وجود دارد و کانادا میتواند عاملی قوی برای پیگیری چیزی باشد که میگوید.
دستِکم بر اساس نظرسنجیهای کنونی احتمال تشکیل دولت اکثریت توسط حزب شما وجود ندارد و در بهترین شرایط (بر اساس همان نظرسنجیها) حزب شما میتواند به حزب دیگری که اکثریت نسبی را بهدست میآورد برای تشکیل دولت بپیوندد یا شاید اپوزیسیون شود. در چنین شرایطی اگر شما بهعنوان نماینده از منطقهٔ نورث ونکوور به پارلمان راه پیدا کنید، چطور خواستههای موکلانتان را، بهويژه مواردی که مربوط به مشکلات جامعهٔ ایرانی در کاناداست، پیگیری خواهید کرد؟
اول از همه اینکه هیچوقت دورهٔ انتخابات را دستکم نگیرید. چیزهای زیادی میتواند تنها در یک روز تغییر کند و در چند روز اخیر دیدهایم که با جاگمیت سینگ و اعضای حزبمان، ما برجستهترین و پیشروترین پلتفرم را برای مردم داریم. این پلتفرم «میثاقی نوین برای مردم» (New Deal for People) نام نهاده شده است. جاگمیت سینگ، رهبر حزب، در تازهترین مناظره با رهبران دو حزب دیگر دربارهٔ آن صحبت کرد. برای اغلب مفسران شکی وجود ندارد که او کاری فوقالعاده انجام داده است و توانسته است پیامی متمرکز روی اینکه چطور میتوانیم نیازهای مردم را برآورده کنیم، ارسال کند.
بنابراین، اول از همه اینکه ما بهعنوان یک حزب برای پیروزی مبارزه میکنیم و دوم، زمانی که اندیپی قدرت را در دست بگیرد، میتواند کارهای زیادی را به انجام برساند. و بار دیگر خاطرنشان میکنم که اگر به گذشته نگاه کنید، اگر به پیتر جولیان نگاه کنید و اگر به جنی کوآن نگاه کنید، و اگر به دان دیویس، منتقد سیاستهای درمانی ما، نگاه کنید، میبینید که آنها میتوانند صدای رأیدهندگانشان را به مجلس بیاورند و این وظیفهٔ نمایندگان مجلس بهعنوان رهبران است که به همهٔ آمار و ارقام و اطلاعاتی که به آنها در مجلس عوام داده میشود، بهخوبی گوش فرا دهند، و چیزی که من کارهای دان دیویس و جنی کوآن دیدهام این است که آنها هر کاری که در توانشان باشد برای مواردی که در حوزهٔ انتخابیشان و برای دولت اولویت دارد، انجام میدهند. بنابراین راههای بسیار زیادی برای انجام این کار وجود دارد.
یکی از کارهای آنها، طرح موضوع در مجلس است. میزگردها و فرصتهای زیادی برای صحبت با وزارتخانهٔ مسئول وجود دارد. برای مثال دربارهٔ مسئلهٔ ایران، وزارت امور خارجهٔ کانادا. من میدانم نمایندگان ما در مجلس برای صحبت کردن با تصمیمگیران بسیار فعال عمل میکنند و از موکلانشان دفاع میکنند. من چه خواهم کرد؟ من مبارزه خواهم کرد و این کار را با اشتیاق و عشق به مردم نورث ونکوور و ایرانی-کاناداییهایی که نمایندهشان هستم، خواهم کرد.
در صورتی که یکی از احزاب محافظهکار یا لیبرال اکثریت نسبی و نه مطلق را به دست آورند، فکر میکنید شانس ائتلاف حزب شما با کدامیک از این دو حزب بیشتر است و چرا؟
اندیپی روی این موضع پافشاری میکند که نمیتواند هر دولتی را که سود شرکتهای ثروتمند دوستانشان را مهمتر از مردم کانادا بداند، حمایت کند؛ این یک مشکل. مشکل دیگر اینکه ما باید روی خدماتی که مردم کانادا به آنها نیازمندند سرمایهگذاری کنیم و ما باید در اسرع وقت معضل مسکن را حل کنیم و بحران تغییرات اقلیمی را جدی بگیریم. بههمین دلیل است که اندیپی برای پیروزی مبارزه میکند، چون ما باید اطمینان حاصل کنیم که کاناداییها موفق خواهند شد، نه فقط شرکتهای ثروتمند دوستانِ دو حزب لیبرال و محافظهکار. و اگر کار به تشکیل دولت اقلیت بکشد، جاگمیت سینگ کاملاً صریح گفته است که ما از دولتی محافظهکار حمایت نخواهیم کرد. این بسیار قاطع است.
یکی از بزرگترین مشکلات مهاجران به کانادا و از جمله مهاجران متخصصی که از ایران آمدهاند، تأیید نشدن مدارک تحصیلی و حرفهای آنان یا شرایط بسیار سخت و دشوار برای این کار است که موجب میشود از سالها تجربه و دانش تخصص آنها برای بهبود وضعیت کانادا استفاده نشود و خود این مهاجران هم ناچار به فعالیت در مشاغل غیرتخصصی بشوند. نمونهٔ بارز آنها مشکلات بزرگی است که در تأیید صلاحیت مدارک پزشکان وجود دارد. این در حالی است که کمبود پزشکان متخصص در نظام درمانی کانادا به وضوح مشاهده میشود و بنا بر گزارش سیبیسی بیش از ۷۰۰٬۰۰۰ بریتیش کلمبیایی یا حدود ۱۵ درصد جمعیت این استان پزشک خانواده ندارند. فکر میکنید اشکال کار کجاست و شما چه برنامهای برای رفع این مشکل دارید؟ آیا این برنامه توصیه به سازمانهای مسئول است، مذاکره و تعامل با آنهاست یا تغییر مقررات آنها؟
در «میثاقی نوین برای مردم» (New Deal for People) که پلتفرم ماست، بهطور واضح آمده است که ما برای بهبود وضعیت تأیید مدارک تحصیلی کار میکنیم. این تعهد ماست و همانطور که اندیپی تاکنون نشان داده، این حزب به حرفهایش عمل میکند و من فکر میکنم شما با مثالی که اینجا دربارهٔ متخصصانی که امکان کار در نظام درمانی ما را ندارند زدید، بهدرستی مشکل را نشان دادید، و این مشکل باید فوراً حل شود.
چیزی که من بهدلیل آنکه متخصصِ آن حوزه نیستم، باید پیگیری کنم، بخش خدمات عمومی کاناداست. تحلیلگران، مشاوران و متخصصان در این حوزه با هم همکاری میکنند تا از اینکه ما بهترین اطلاعات را برای جلو رفتن در دست داشته باشیم، اطمینان حاصل کنند و من میدانم که اندیپی بهعنوان حزب به خدمات عمومی بسیار متکی است و برای رفع مشکل اقدام خواهد کرد.
مطمئن نیستم داستان جاگمیت سینگ، رهبر حزب، را میدانید یا نه. این را به این دلیل برایتان میگویم که بسیار به سؤالتان مربوط است. پدر و مادر جاگمیت سینگ از هندوستان به اینجا مهاجرت کردند. پدر او پزشک بود و وقتی به اینجا مهاجرت کرد، مدرکش را نپذیرفتند. کاری که او باید میکرد آموزش دوباره بود و همانطور که میدانید این کار بسیار زمانبر و هزینهبر است. اتفاقی که برای خانوادهاش افتاد این بود که پدرش ناچار شد مدتی طولانی کار کند و سرانجام سر از ساحل شرقی درآورد و خب، ناچار شدند به آنجا نقل مکان کنند.
نهایتاً او توانست مجوزش را بگیرد ولی حتی آن موقع هم پیدا کردن کار برایش چالشی بود. من آن بخش از کتاب را به یاد دارم که این پریشانی و سرخوردگی و ساعتهایی که باید همهچیز را از اول شروع کنید تا بتوانید خرج خانوادهتان را تأمین کنید، چقدر سخت است. و این مشکلات بود که شخصیت جاگمیت سینگ و رهبریاش را شکل داد. بنابراین میتوانم به شما بگویم این چیزی است که او حسی قوی به آن دارد چون زندگی شخصیاش را تحت تأثیر قرار داد و البته آنها توانستند بر آن غلبه کنند.
بهنظر شما بزرگترین مشکلاتی که کانادا امروز با آنها دست به گریبان است چیست و حزب شما چه برنامهای برای برطرف کردن آنها دارد؟
من فکر میکنم سؤال اساسی الان این است که چرا به افراد ثروتمند و بانفوذ اولویت داده میشود و بقیهٔ ما از زندگی عقب ماندهایم، و مشکلی که من از آن صحبت می کنم و ما با آن مواجیایم، نبودِ استطاعت مالی است. همانطور که گفتم، همین الان، پنجاه درصد کاناداییها همهٔ حقوقشان را خرج می کنند و هیچ پساندازی ندارند، و مشکلاتی چون هزینهٔ گزاف اشتراک تلفن و اینترنت، و این واقعیت که مردم باید بین پرداخت اجارهبها یا هزینههای دارو یکی را انتخاب کنند. مشکلات زیادی در سالهای حکومت محافظهکاران و لیبرالها بهوجود آمده است، یا بهدلیل خلف وعده یا بهدلیل عملکرد نادرست.
چیزی که اندیپی روی آن تمرکز میکند مقرونبهصرفهتر کردن زندگی با رسیدگی به آن مشکلات، سرمایهگذاری در خدماتی که به آنها نیاز داریم و جدی گرفتن تغییرات اقلیمی بر اساس اطلاعات مبتنی بر شواهد و علم برای هدایت ما بهسوی انجام این کارهاست. این همان مشکلاتی است که من از مردم نورث ونکوور میشنوم و در واقع مشکل همهٔ کاناداییهاست.
یکی از وعدههای حزب لیبرال در انتخابات گذشته بررسی بهکارگیری نظام انتخابات تناسبی بهجای نظام نخستنفری بود ولی این وعده عمل نکرد در پلتفرم شما این موضوع دیده شده است. همچنین در سال گذشته در بیسی و امسال در جزیرهٔ پرنس ادوارد همهپرسی تغییر نظام انتخاباتی با عدم موفقیت روبهرو شد. فکر میکنید دلیل این عدم موفقیتها چه بوده است؟ آیا فکر نمیکنید آنچه که در بیسی و جزیرهٔ پرنس ادوارد رخ داد بازتابدهندهٔ عدم موافقت افکار عمومی کانادا با نظام انتخابات تناسبی باشد؟ در این صورت چرا حزب شما بهدنبال بهکارگیری چنین نظامی است؟
اندیپی به برقراری نظام انتخاباتی تناسبی ترکیبی (mixed member proportional representation) از روز اول متعهد است. اگر اندیپی انتخاب بشود، این آخرین باری خواهد بود که انتخابات با نظام کنونی انجام میشود. کاری که ما خواهیم کرد این است که مطمئن شویم دو انتخابات بعدی با نظام انتخاباتی تناسبی ترکیبی برگزار خواهد شد. مردم میتوانند ببینند که این نظام در عمل چطور کار میکند و پس از آن وقتی که مردم بهطور کامل دیدند که نظام انتخابات تناسبی چیست و چطور کار می کند، در کشور همهپرسی برگزار میکنیم.
و من فکر می کنم این شیوهای عالی برای نمایش این نظام و نشان دادن این واقعیت است که نظام کنونی نمایندهٔ واقعی آرای مردم نیست.
پس فکر میکنید، دلیل رأی ندادن مردم در همهپررسیهای اشارهشده، نداشتن دانش و تجربهٔ لازم از نظام انتخابات تناسبی بوده است؟
مسلماً این موضوع، موضوعی سیاسی و با اهمیت است. من فکر می کنم درصد رأیدهندگانی که در همهپرسیها شرکت کردند، نشانگر آن است که اکثریت مردم اطلاعات لازم را در این زمینه نداشتند. هرچند به این موضوع اذعان میکنم که من با این دو مورد از نزدیک آشنا نیستم.
نظام داروی همگانی یکی از قویترین بخشهای پلتفرم اندیپی است ولی منتقدانی هستند باور دارند این کار از بعد تأمین منابع مالی عملی نیست. آنها میپرسند منابع مالی این کار چطور قرار است تأمین شود؟
این سؤال پاسخی طولانی دارد ولی پاسخ کوتاه آن این است؛ خب، منابع مالی پلتفرم ما چطور تأمین میشود؟ این موضوع در پلتفرم آمده است و خیلی هم روشن است. ما قرار است یک درصد از ثروتمندترین قشر جامعه (the top one percent) بیشتر مالیات بگیریم و قرار است جلوی مفرهای مالیاتیای را که قبلاً توسط مسئول بودجهٔ پارلمان بررسی شده است، بگیریم. این نشان میدهد چقدر پول از این طریق تولید میشود و این پول به نظام تأمین داروی همگانی کمک خواهد کرد.
میخواهم این را اضافه کنم که ناکاراییهایی که نتیجهاش را در بخش اورژانس بیمارستانها میبینیم، بهدلیل این است که مردم دارو مصرف نمیکنند. هزینههایی که شرکتهای خصوصی برای خرید بیمهٔ کارکنانشان میپردازند و هزینههایی که خانوادهها پرداخت میکنند، همه روی هم جمع میشوند و ما میتوانیم از طریق اقدام و تحت کنترل گرفتن این موارد، کارایی لازم را برای تأمین منابع مالی نظام داروی همگانی ایجاد کنیم. ما تنها کشوری هستیم که نظام درمانی همگانی داریم، ولی نظام تأمین داروی همگانی نداریم و نتیجهٔ آن این است که کاناداییها در دنیا برای دارو بیشترین هزینه را میپردازند.
فکر میکنید چرا مردم باید به شما رأی بدهند و آیا چیز دیگری دربارهٔ خودتان و/یا دیدگاههای سیاسیتان هست که بخواهید با جامعهٔ ایرانی-کانادایی به اشتراک بگذارید؟
من برای ارزشهایی ایستادگی میکنم که مردم را در اولویت قرار بدهد. همیشه در زندگیام برای عدالت اجتماعی جنگیدهام و خودم را به آن متعهد کردهام تا وقتی دست کسی را بگیریم و بالا بکشیم، همهمان بتوانیم بالا برویم. همهٔ ما تجربههای زندگی متفاوتی داریم و من تنها زنی هستم که اینجا در نورث ونکوور خودم را نامزد کردهام. تنها مادری هستم که خودم را نامزد کردهام و بگذارید صادق باشیم، من باید برای رسیدن به جایگاه کنونیام سخت میجنگیدم، چون سیستم اینجا از زنان برای قرار گرفتن در جایگاه رهبری حمایت نمیکند.
و بهعنوان یک مادر، من میدانم که برای آینده مبارزه خواهم کرد تا همهٔ فرزندان ما و نوههای ما در نورث ونکوور بتوانند زندگی کنند و شکوفا شوند، از عهدهٔ مخارج زندگی بربیایند و خدماتی که به آنها نیاز دارند در اختیارشان باشد و به رؤیاهایشان جامهٔ عمل بپوشانند. من به چنین کاناداییی باور دارم و بار دیگر بر اهمیت مسکن تأکید میکنم. ما میخواهیم فوراً اقدام کنیم، چون این یک بحران است و من وقتی درِ خانهها را میزنم و به چشمان مادران دیگری که در را باز میکنند نگاه میکنم، این موضوع را میفهمم. این اکنون یک بحران است. بههمین دلیل ما فوراً برای تأمین نیممیلیون واحد مسکونی مقرونبهصرفه در سراسر کشور سرمایهگذاری خواهیم کرد. چطور این کار را خواهیم کرد؟ شیوهٔ مطمئنی که برای این کار داریم این است که ما می خواهیم از گرفتن GST/HST روی ساخت خانه صرفنظر کنیم تا سازندگان تشویق بشوند خانههایی را که قرار بود دیروز ساخته بشود، فردا بسازند.
ممنون برای وقتی که گذاشتید.
پینوشت:
پس از پایان گفتوگو با جاستین بل، ایمیلی حاوی اطلاعات تکمیلی در خصوص سؤالات مرتبط با روابط ایران و کانادا از طرف کمپین ایشان دریافت کردیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
متأسفانه در کانادا مسئلهٔ ایران سیاسی شده است، بهویژه توسط محافظهکاران که مدافع قطع کامل روابطاند. لیبرالها هم با دادن رأی موافق به طرح محافظهکاران در بهار ۲۰۱۸ تغییر موضع دادند.
نمایندگان اندیپی با وجود اینکه با چندین بند از طرح محافظهکاران از جمله بندهای مربوط به حقوق بشر موافق بودند، به آن رأی منفی دادند چون ما بر این باوریم که کانادا نباید راههای تجدید روابط با ایران را ببندد. ما از اینکه محافظهکاران چنین موضوع مهمی را بازیچهٔ سیاسی قرار دادهاند، ناراحت و آشفته شدهایم و از اینکه دولت لیبرال برخلاف خطمشیشان برای تجدید روابط دیپلماتیک، از این طرح محافظهکاران حمایت میکند، مأیوس شدهایم.
چندین پروندهٔ جدید کنسولی مشکلساز بهوضوح نشان میدهد که چطور نبود روابط دیپلماتیک بین کانادا و ایران تأثیر منفی روی توانایی دولت کانادا برای دسترسی به، یا دفاع از کاناداییهای زندانی در ایران میگذارد. ما از مرگ دکتر کاووس سیدامامی، فعال محیط زیست، بسیار آشفته شدیم و از خواست کانادا برای دریافت پاسخ از دولت ایران در مورد شرایط درگذشت او در زندان حمایت میکنیم. خواست ما این است که فوراً به همسرش مریم ممبینی اجازهٔ بازگشت به کانادا داده شود.
حزب دموکرات نوین عمیقاً نگران وضعیت حقوق بشر در ایران، شامل ولی نه محدود به نرخ بالای اعدام، از جمله اعدام جوانان، حمله به روزنامهنگاران و مدافعان حقوق بشر، شکنجه در زندانها، محدودیت آزادی بیان، اجتماعات و تشکیل گروههاست. ما از زندانی شدن هزاران نفر بهدنبال اعتراضات اخیر در ایران آزردهایم. اندیپی از دولت کانادا میخواهد مدافع حقوق بشر برای ایرانیان باشد.