گزارش مراسم بزرگداشت زندهیاد علیرضا احمدیان در هتل پیناکل
رسانهٔ همیاری – نورث ونکوور
عصر پنجشنبه، ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، طی مراسم باشکوهی و با شرکت حدود ۶۰۰ نفر – یعنی بیش از ظرفیت سالن – با سلایق، عقاید و مرامهای گوناگون و متفاوت یاد و خاطرهٔ دوست و همکار گرانقدرمان، علیرضا احمدیان، گرامی داشته شد. در این مراسم، تعدادی از هموطنان و همچنین دوستان و همکاران غیرایرانی علیرضا طی ایراد سخنانی از زندگی پربار ولو کوتاه او تجلیل بهعمل آورند.
در ابتدای این مراسم، مجریان برنامه، نگار جلالی و محبوبه صیاد، توضیحاتی در مورد اجرای برنامه دادند و بهعنوان اولین سخنران، از فاطیما عابدی، همسر زندهیاد علیرضا احمدیان، دعوت کردند به پشت میکروفون برود. وی در بخشی از سخنانش که به زبان انگلیسی ایراد نمود، اظهار داشت:
علیرضا معنای واقعی کلمهٔ عشق را به تمامی زیست. او روحی بزرگ در جسمی ظریف و کوچک بود و تمام عمرش به دادنِ عشق، مهربانی، سخاوت و احترام به تکتک کسانی که در طول زندگیاش ملاقات کرد، گذشت. ایثار و مشارکتی که نسبت به جامعه داشت، نشاندهندهٔ شخصیتِ ازخودگذشته و بصیر او بود که بهعنوان میراث او سالهای سال در یادها و خاطرهها باقی خواهد ماند. او اعتقاد داشت که هرگز نباید از خود ناامید شد. همواره باید برای انسانِ بهتر بودن تلاش کرد و از قلب و احساسات خود مراقبت کرد. او باور داشت که باید تلاش کرد دچار داوری نشد و بهجای آن هر چه بیشتر با خانواده و جامعه مهربان بود و به آنها پرداخت، چرا که آنها هویت ما را شکل میدهند.
پس از سخنان فاطیما عابدی، دکتر راس کینگ (Dr. Ross King)، رئیس دپارتمان مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا، بههمراه دکتر مصطفی عابدینیفرد، استادیار فرهنگ و ادبیات فارسی، دپارتمان مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا، پشت تریبون رفتند و بهترتیب سخنانی دربارهٔ علیرضا ایراد کردند.
دکتر کینگ با اشاره به نقش علیرضا احمدیان در شکلگیری بخش ایرانشناسی و آموزش زبان فارسی در دپارتمان مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا گفت:
همکاران من در بخش مطالعات آسیایی، دفتر ریاست، و مشارکت دفتر توسعه و فارغالتحصیلان هرگز نمیتوانیم به اندازهٔ کافی حق مطلب را دربارهٔ شخصیت کاریزماتیک علیرضا، عشق و علاقهاش، تحلیلهای دقیق و روشنگرانهٔ او از جامعهٔ ایرانی ونکوور و بیش از هر چیزی گرمی و انسانیت بیریای او، ادا کنیم. ما در بخش مطالعات آسیایی دانشگاه بریتیش کلمبیا عمیقاً دلمان برای او تنگ خواهد شد. او هرگز نمیتواند جایگزین شود، اما صمیمانه امیدواریم جوانان دیگری از جامعهٔ ایرانی ونکوور این نمونهٔ فعال ازخودگذشته را سرمشق خود قرار دهند و ما را کمک کنند.
دکتر عابدینیفرد نیز با اشاره به توانمندی بیهمتای علیرضا احمدیان در ایجاد روابط عمیق و ماندگار، دوستیاش با او را یکی از نمونههای چنین روابطی توصیف کرد و گفت:
من امشب خرسندم این خبر خوش را به اطلاع شما برسانم که برای سال تحصیلی آینده (۲۰۱۹-۲۰۲۰) نام سلسله سخنرانیهای ما به «Alireza Ahmadian Lectures in Persian & Iranian Studies» تغییر خواهد یافت. این اقدام نمادین به پاس قدردانی از مشارکت علیرضا احمدیان در ایدهٔ اجرا و هماهنگی چنین سخنرانیهایی انجام میشود. او افزود: ما امیدواریم بتوانیم برخی از مباحث نزدیک به اهداف فکری او را در این سخنرانیها ارائه کنیم و بهویژه سعی کنیم گام کوچکی در جهت گرد آوردن افراد حتی با دیدگاههای متضاد به دور هم برای داشتن گفتمانی توأم با احترام متقابل برداریم.
سپس، مهدیار بیاضی، مسئول ارتباطات در گروه پارلمانی نمایندگان دولت بریتیش کلمبیا، و از دوستان قدیمی علیرضا که با همفکری و همکاری او و دیگر دوستانشان، نقش مهمی در سازماندهی و برگزاری برنامههای «فریاد خاموش» داشت، سخنرانی کرد. او با اشاره به نقش علیرضا احمدیان در شکل دادن به تجمعات فریاد خاموش که سرآغاز دوستی بین آن دو بود، گفت: در روز خاکسپاری با او خداحافظی نکردم. حضورش را حس میکنم. حرفها و ایدهها و ایدهآلهایش در گوشم طنینانداز است. با او خداحافظی نکردم و نخواهم کرد، چرا که خداحافظی با علیرضا را به فراموشی سپردن آرمانها و هدفهای او میدانم. با خود تصمیم گرفتهام تا آنجا که در توان دارم آرمانها و اهدافش را پیش ببرم و به واقعیت نزدیک کنم. برای مشارکت مردممان در امور اجتماعی/فرهنگی/سیاسی ظرفیتسازی کرده و برای تعامل هر چه بیشتر بین شهروندان جامعهٔ مهاجر ایرانی-کانادایی و جامعهٔ بزرگتر کانادا بکوشم.
بعد از آن نوبت به سوشیانت زنگنهپور، رسید. سوشیانت از دوستان قدیمی علیرضاست که پس از آشنایی با او در بحبوحهٔ رسوایی انتخابات ریاستجمهوری ایران، به اتفاق جمعی از دیگر دوستان، جنبش «فریاد خاموش» را بهمنظور انعکاس مشکلات داخل ایران، سازماندهی کردند. وی همچنین در دوران تحصیل در دانشگاه لندن، دانشکدهٔ مطالعات شرقی و آفریقایی، همدانشکدهای علیرضا بود.
او گفت: جامعهٔ ما انسان بزرگی را از دست داد، نه تنها بهخاطر تفکراتش و وقت و انرژیای که صرف بهبود جامعه کرده بود، بلکه بهخاطر تمام پتانسیل فکری کشفنشدهاش و آیندهٔ زیبایی که پیش رو داشت. علیرضا احمدیان همان انسان بزرگ بود. او به اشاره به تحول سریع علیرضا از دوستی گوشهگیر و خجالتی به تحلیلگری برجسته که داوریها و تحلیلهایش بسیار موثق و اندیشمندانه بود، گفت: ما باید ایدهها و پروژههای او را جامهٔ عمل بپوشانیم، و آنها را از قلم و کاغذ بهسمت واقعیت حرکت دهیم – از سری گفتوشنودها، به ظرفیتسازی، به انعطافپذیر ساختن جامعه، و ایجاد مهارتهای سازمانی – این کار باید ادامه یابد. طی این روند، ما از رسالت زندگی او تجلیل خواهیم کرد، و به چیزی تحولآمیز از طریق تمام تلاشهای جمعیمان دست خواهیم یافت.
پس از زنگنهپور، جین ثورنثوِیت (Jane Thornthwaite)، مراتب تسلیت عمیق اندرو ویلکینسون، رهبر حزب لیبرال بریتیش کلمبیا، و حزب متبوعش را ابراز کرد و در بخشی از سخنانش با اشاره به گفتوگوی علیرضا احمدیان با اندرو ویلکینسون رهبر این حزب، گفت:
اندرو ویلکینسون چند وقت پیش گفتوگویی دربارهٔ همهپرسی تغییر نظام انتخاباتی بیسی با علیرضا داشت و بهخوبی دانش عمیق و گستردهٔ او را در طیف وسیعی از مسائل بهخاطر میآورد. او افزود: علیرضا در یادها خواهد ماند، نه فقط در یاد کسانی که شخصاً او را میشناختند، بلکه در یاد همهٔ کسانی که بههر نحوی با فعالیتها، روزنامهنگاری، دفاع از عدالت و مشارکتش در جامعه، در ارتباط قرار گرفتهاند.
سپس، بوئن ما (Bowinn Ma) و ان کنگ (Anne Kang) همزمان به پشت تریبون رفتند. بوئن ما به نمایندگی از طرف جان هورگان، نخست وزیر استان، پیام وی را برای حضار خواند که در بخشی از آن آمده بود:
بریتیش کلمبیا یکی از پرتوهای تابناکش را از دست داد. علیرضا احمدیان شهروندی پرشور در کانادا بود که برای دست یافتن به جامعهای بهمعنای واقعی کلمه مردمسالار و پذیرا تلاش کرد. او مبارزی نترس بود که برای ایجاد فضایی برای شنیده شدن صداهای تازه تلاش میکرد. تعهد او به چندفرهنگی و تقویت پیوندهای جامعه فراموش نخواهد شد. علیرضا میراثی از دوستی و شور و اشتیاق برجای گذاشته که برای همهٔ ما الهامبخش خواهد بود.
سپس ان کنگ نیز در بخشی از سخنان خود دربارهٔ علیرضا، چنین گفت:
هر کسی که علیرضا احمدیان را میشناسد، او را بهعنوان مردی بیریا، مهربان و باملاحظه به یاد میآورد. دوستیای که بین ما بود، هر چند زمانش کوتاه، چیزی است که من برای همیشه در قلبم گرامی خواهم داشت. هر بار که من و علیرضا همدیگر را میدیدیم، ما با هیجان موضوعات مختلفی را با هم در میان میگذاشتیم؛ موضوعاتی مانند اینکه چقدر کشور چندفرهنگیای مثل کانادا بینظیر است، اینکه چطور مردمی با فرهنگهای متفاوت از دور دنیا به بیسی میآیند و اینجا را خانهٔ خود میخوانند، و اینکه چطور ما میتوانیم با هم کار کنیم تا جوامع مختلف را کنار هم قرار دهیم. او با افتخار از کانادایی بودنش حرف میزد و میخواست به سهم خودش در جامعه مشارکت کند و دینش را به آن ادا کند. او به گفتههایش عمل کرد و بخش عظیمی از زندگیاش را صرف ساختن جامعهای با توافق نظر، پذیرا و صلح و دوستی کرد.
بوئن ما و ان کنگ، بعد از ایراد سخنانشان، پیام مکتوب جان هورگان را به مادر، پدر و همسر علیرضا تقدیم کردند.
پس از آن، لتیسیا سانچز (Leticia Sanchez)، رئیس انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور، در بخشی از سخنرانی خود دربارهٔ علیرضا چنین گفت:
علیرضا بهعنوان یک روزنامهنگار، پژوهشگر و تولیدکنندهٔ برنامهٔ رادیویی، حامی فرهنگ و هنر کانادایی و چندفرهنگی بود. علاقهٔ شدید او به امور بینالمللی، خصوصاً در موضوعاتی چون جامعه و مردمسالاری، همواره در تمام پروژهها، نوشتهها و صحبتهایش، زمانیکه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را مورد بررسی قرار میداد، قابل مشاهده بود. دستاوردهای روزنامهنگاری علیرضا همراه با موفقیتهای نوشتاری او دربارهٔ مهاجرت، میراث او برای همهٔ جوامع وابسته به آسیا خواهد بود.
لتیسیا سانچز همچنین به نمایندگی از طرف دیگر مدیران و اعضای انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیاییِ ونکوور، نقل قولهایی از ایشان را برای حضار قرائت کرد.
سپس سیما غفارزاده، سردبیر و مدیر مسئول رسانهٔ همیاری، طی سخنانی با اشاره به همکاریهای مشترک این نشریه و برنامهٔ رادیویی Review که علیرضا حدود یک سال قبل آن را آغاز کرده بود، مروری داشت بر فعالیتهای رادیویی وی. او در بخشی از این سخنان، پس از اشاره به سه گفتوگوی بهیاد ماندنی با رهبران احزاب، گفت:
علیرضا بعد از رفراندوم هم به مصاحبههایش ادامه داد؛ از جمله بسیار به موضوع Ride-hailing و صنعت تاکسیرانی در بریتیش کلمبیا پرداخت، با افراد مهم در احزاب اصلی بریتیش کلمبیا دربارهٔ جنبههای مختلف این موضوع صحبت و نظراتشان را منعکس کرد. او همچنین گفتوگوهایی در زمینهٔ چندفرهنگی از جمله گفتوگویی با لتیسیا سانچز، رئیس انجمن ماه میراث فرهنگیِ آسیایی ونکوور، انجام داد که از طریق صفحهاش در وبسایت ساندکلاود در دسترس است.
جایش برای همیشه در این شهر خالی خواهد بود، و ما سخت دلمان برای او تنگ خواهد شد. حال، تنها کاری که از دست ما ساخته است، این است که دست به دست هم داده و با کمک هم تلاش کنیم کارهایش را ادامه بدهیم.
آرین زند، دانشجوی رشتهٔ علوم سیاسی دانشگاه بریتیش کلمبیا یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود. او با اشاره به سابقهٔ نهچندان طولانی آشناییاش با علیرضا احمدیان از او بهعنوان مربی و راهنمایش و تنها حلقهٔ اتصالش با جامعهٔ ایرانی ونکوور یاد کرد. او گفت: علیرضا همیشه اطلاعات فرصتهای کاری و برنامههای اجتماعی و پژوهشی را برای من میفرستاد و مهمتر آنکه بعد از تاریخ سررسید آنها با من پیگیری میکرد که آیا برای مشارکت در آنها اقدام کردهام یا نه!
او با نقل خاطرهای از علیرضا ادامه داد و گفت: روزی در خلال یکی از دیدارهایمان از برنامهام برای آینده پرسید. به او گفتم اگر همهچیز ایدهآل پیش برود… همینجا صحبتم را قطع کرد و گفت دنیای ایدهآل نداریم، تو نباید منتظر شرایط ایدهآل بشوی باید واقعگرا باشی و همهٔ تلاشت را بکنی تا بتوانی در همین شرایط موجود به آن چیزی که میخواهی برسی.
سپس فرید روحانی، کارآفرین، فعال اجتماعی و نخستین سرهنگ افتخاری ایرانی-کانادایی ارتش کانادا، با یادآوری خاطرهٔ علیرضا احمدیان و فعالیتهای ارزندهاش در جامعهٔ ایرانی- کانادایی گفت:
دوستی با علیرضا این فرصت را به همهٔ ما داد که در مقطعی هرچند کوتاه از زندگیمان از تجربهٔ باورنکردنی دوستی و زندگی با او بهرهمند شویم. من از آقا و خانم احمدیان برای پرورش و تحویل چنین فرزندی به اجتماع و دادن چنین فرصتی به دوستان علیرضا، سپاسگزارم.
آخرین سخنران این مراسم امیر باجهکیان، عضو شورای مشورتی چندفرهنگی بیسی و از دوستان قدیمی علیرضا، بود. وی در بخشی از سخنانش که به فارسی و انگلیسی ایراد نمود، گفت:
در روزهای سختی که گذشت، همهٔ ما به همدیگر و به خانوادهٔ عزیز علیرضا تسلیت گفتیم. ولی شاید تسلیت خود ما باشیم. شنیدیم که بسیاری گفتند و گفتیم «خدا رحمتش کند». اما چرا؟ علیرضای ما خودْ رحمت بود و بخشندگی. و او بود که برای بسیاری از ما باعث دگرگونی شد. علیرضا بهدنبال گفتوگو بود. گفتوگوی دوستانه میان افکار گوناگون. علیرضا آدمشناس بود و تعهدی عجیب به تقویت فعالان اجتماعی، بهویژه جوانان داشت. هدف دیگر علیرضا ایجاد ارتباط میان جوامع گوناگون بود. چرا که ما جوامع تازهوارد و اقلیت در این خانهٔ نو، در کنار هم است که قویتریم. و از همه مهمتر برای علیرضا، همدلی بود و مهربانی. دلش دریا بود و از جنس یکرنگی. بهترین بزرگداشت برای علیرضا و بهترین تسلیت برای دوستدارانش، ادامهٔ راه اوست.
پس از سخنان امیر باجهکیان، به مدت ۱۵ دقیقه میکروفون باز اعلام شد. در این فرصت، دکتر مسعود اسماعیلزاده و دکتر ولی سیادت سخنانی ایراد نمودند.
در پایان این مراسم، جمشید احمدیان، پدر زندهیاد علیرضا احمدیان، ضمن سپاسگزاری از شرکتکنندگانِ در این مراسم، سخنانی ایراد نمود. وی در بخشی از این سخنان، گفت:
علیرضا امانتی بود از جانب خداوند که ما بهعنوان امین، ۳۸ سال از آن نگهداری نموده و در تربیت و پرورشش اهتمام نمودیم، تا اینکه مشیت خداوند بر آن قرار گرفت که او را به درگاه خود فراخوانَد. ما این واقعه را که در مقیاس زمینی ضایعهای بزرگ است، لباس الهی پوشاندیم و پذیرفتیم، زیرا تشخیص خیر و شر منحصراً از آنِ اوست. فلذا به آرامی سر تسلیم بر تصمیم کبریایی فرود آوردیم. از طرفی خوشحال و مفتخریم که امانت خداوند را با همت خودش در مسیری قرار دادیم که اخلاق و خصوصیاتش سمت و سوی ربانی گرفت.
تصاویر بیشتری از این مراسم را در اینجا ببینید: