نماد سایت رسانهٔ همیاری

لوئی دیوید ریل – پدرِ بَردارشدهٔ منیتوبا

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

لوئی دیوید ریل متولد سال ۱۸۴۴، سیاست‌مدار و بنیان‌گذار استان منیتوبا و رهبر مردم بومی متی، اهل نواحی دشت‌های کانادا بود. لوئی ریل دو شورش علیه دولت کانادا را رهبری کرد. ریل برای حفظ حقوق و فرهنگ مردم متی در سرزمین مادری آن‌ها در شمال غربی کانادا که تحت نفوذ دولت درآمده بود، تلاش می‌کرد. او طی دهه‌های متمادی، به قهرمان مردمی فرانسوی‌زبانان، کاتولیک‌های ملی‌گرا، جنبش حقوق بومیان و جنبش دانش‌آموزی چپ‌ِ نو درآمد.

قبیلهٔ ریل در منطقهٔ درهٔ سرخ سکونت داشتند. سکونت‌گاه درهٔ سرخ واقع در سرزمین روپرت تحت کنترل شرکت هادسون بِی بود و اکثر ساکنین آن اقوام اولیهٔ کانادا و بومیان قبیلهٔ متی بودند. لوئی دیوید فرزند ارشد خانوادهٔ ریل با ۱۱ فرزند در ۲۲ اکتبر ۱۸۴۴ در نزدیکی وینیپگ در منیتوبای امروزی به‌دنیا آمد. پدرش لوئی ارشد از نوادگان فرانکو اوجیبوا بود که با سازمان‌دهی گروهی جهت پشتیبانی از گویلائوم سایر، به قدرت رسید. سایر یک متی بود که به‌دلیل مخالفت با انحصار تجارت شرکت هادسونز بی به زندان افتاده بود. در نهایت با کمک گروه تحت رهبری لوئیِ پدر، سایر از زندان آزاد شد و انحصار تجارت نیز پایان یافت. از این زمان بود که نام خانوادهٔ کاتولیک ریل در منطقهٔ رودخانه سرخ زبانزد شد. خانوادهٔ مادری لوئی، جولی لاژیمودیر از اولین خانواده‌های سفیدپوستی بودند که در منطقهٔ رودخانه سرخ سکنی گزیدند. نخستین آموزش‌های لوئی توسط کشیشان رومن کاتولیک در سنت بونیفس صورت گرفت. در ۱۳ سالگی مورد توجه بیشاپ الکساندر تشه قرار گرفت. در سال ۱۸۵۸، تشه ترتیبی داد تا ریل در شعبه‌ای از کالج مونترآل تحصیل کند. گفته می‌شد که در آن زمان ریل با فلسفه، علوم و زبان‌های مختلف آشنایی خوبی داشت اما گاهی رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی از خود بروز می‌داد.

لوئی دیوید ریل در سن ۱۴ سالگی

پس از درگذشت نابهنگام پدر لوئی در سال ۱۸۶۴، او کالج را رها کرد و برای مدتی در صومعهٔ «گری نانز» ادامه تحصیل داد، اما به‌دلیل مشکلات انضباطی صومعه را ترک کرد. ریل در مونترآل نزد عمه‌اش، لوسی ریل اقامت کرد و به‌عنوان منشی در دفتر حقوقی مشغول به ‌کار شد. در این دوران ریل روابط عاشقانه‌ای با دختری به‌نام مری جولی گرنون داشت و نامزدی آن‌ها تا امضای سند ازدواج نیز پیش رفت، اما خانوادهٔ مری شدیداً مخالف ازدوج وی با یک متی بودند و نهایت این دو از هم جدا شدند. ریل که بسیار نومید شده بود، شغلش را رها کرد و در اوایل ۱۸۶۶ به آمریکا رفت و به کارهای دفتری مختلفی مشغول شد. در این دوران ریل با شاعری به‌نام لوئی فرِشِت زندگی می‌کرد و شعرهایی نیز به سبک لامارتین می‌سرود. سرانجام در ژوئیهٔ ۱۸۶۸ به رودخانهٔ سرخ بازگشت.

ریل پس از بازگشت متوجه تنش‌های مذهبی، ملی و نژادی بین افراد شد که به‌علت هجوم ساکنان پروتستان و انگلیسی‌زبان جدید از انتاریو به این منطقه، تشدید می‌شد. موقعیت سیاسی منطقه نامشخص بود و مذاکرات درحال انجام برای انتقال منطقهٔ روپرت از مالکیت شرکت هادسونز بی به دولت کانادا نتیجه‌ای در برنداشت و نتوانسته بود پاسخگوی شرایط سیاسی موجود باشد. در نهایت با وجود هشدارهای بیشاپ تشه و رئیس شرکت هادسونز بی به دولت مک‌دانلد، وزیر کار دستور بررسی منطقه را صادر کرد.

تندیس لوئی ریل در وینی‌پگ

متی‌ها سندی مبنی بر مالکیت زمین‌های خود نداشتند که نه بر طبق سیستم بریتانیایی بلکه طبق سیستم ارباب‌منشی فرانسوی اداره می‌شد. گروه دولتی در اوت ۱۸۶۹ به منطقه وارد شدند که موجی از تنش را در میان متی‌ها ایجاد کرد. اولین مقاومت ریل در شورش روخانهٔ سرخ بین سال‌های ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۰ رخ داد. ریل و گروهش تحت عنوان «کمیتهٔ ملی متی» فعالیت‌های گروه اعزامی دولت را مختل کردند. ریل اعلام کرد که هرگونه اقدام توسط دولت کانادا جهت تصرف این قلمرو مورد اعتراض واقع می‌شود مگر اینکه شرایط آن از سوی استان اتاوا با متی‌ها به مذاکره گذاشته شود. فرماندار جدید مک‌دوگال سعی کرد در ماه نوامبر به منطقه وارد شود اما نیروهای وی تا مرز آمریکا عقب رانده شدند و در همان روز «قلعهٔ گَری» به تصرف متی‌ها درآمد. ریل در دسامبر دولت موقتی تشکیل داد و شروطی را مطرح کرد که تحت آن استان منیتوبای جدید به کنفدراسیون کانادا پیوست.

اعضای دولت استانی به رهبری ریل

در این میان به دلیل توطئه‌های مخالفان، درگیری‌هایی رخ داد و چندین تن از کانادایی‌های مخالف به اسارت متی‌ها درآمدند. در مارس سال ۱۸۷۰، ریل چند تن را بخشود و برای نشان دادن عزم راسخ متی‌ها دستور اعدام یکی از اسرای سرکش به‌نام توماس اسکات را صادر کرد. پس از آن مجبور شد برای فرار از محاکمه به آمریکا بگریزد. به استثنای این مورد از او به کرات به‌عنوان «پدر منیتوبا» یاد می‌شود.

نقاشی از لحظهٔ اعدام توماس اسکات

زمانی که ریل در آمریکا به‌سر می‌برد، طرفداران وی قدرت پیدا کردند و او سه مرتبه برای عضویت در مجلس عوام کانادا انتخاب شد، هرچند هرگز نتوانست در این مجلس فعالیت کند. مک‌دانلد توسط تشه پیغامی به ریل فرستاد که برای ماندن وی در تبعید خودخواسته ۱۶۰۰ دلار به او و خانواده‌اش پرداخت شود. اما ریل در ماه ژوئن به منیتوبا بازگشت و در انتخابات مجلس به رقابت پرداخت و عضو مجلس شد. در سال ۱۸۷۳ جایزهٔ ۵۰۰۰ دلاری از سوی فرماندهٔ انتاریو برای دستگیری وی تعیین شد. در همین سال دولت مک‌دانلد به‌علت رسوایی مشهور پاسیفیک برکنار شد و ریل تنها عضو غایب مجلس در آن روز بود. در دولت جدید مک‌کنزی، ریل جایگاه خود را در مجلس از دست نداد اما برای امضای حضور‌ خود مجبور بود با لباس مبدل وارد مجلس شود. نهایتاً به‌دلیل جنبش‌های مخالف او از جایگاه خود در مجلس نیز محروم شد و به نیویورک گریخت و دولت به او اعلام کرد که باید ۵ سال را در تبعید بگذارند. در سال‌های تبعید، ریل مشکلات مالی داشت و شدیداً خسته شده بود، ولی همچنان عقیده داشت از سوی خداوند به رهبری و پیامبری متی‌ها برگزیده شده‌ است. سلامتی روانی او رو به افول بود و احتمالاً به مالیخولیا دچار بود. پس از یک حملهٔ روانی شدید تحت مراقبت عموی خود به مونترآل برگردانده و با نام مستعار در آسایشگاهی بستری شد. در این دوران با وجود حملات روانی، به نوشتن متون مذهبی آمیخته از نظریه‌های مسیحیت و یهودیت مشغول بود و خود را پیامبر دنیای جدید می‌نامید. در سال ۱۸۷۸ از آسایشگاه مرخص شد و به آمریکا بازگشت. در سال ۱۸۸۱ با هم‌نژاد خود مارگریت مونت ازدواج کرد و صاحب ۳ فرزند شد. او به تجارت الکل، سیاست و نهایتاً آموزگاری پرداخت و در ۱۸۸۳ شهروندی آمریکا را به‌دست آورد.

در سال ۱۸۸۴، رهبران متی‌ها در ساسکاچوان ریل را فراخواندند تا شکایت آن‌ها را به دولت کانادا اعلام کند زیرا شکار بوفالوی روبه‌انقراض ممنوع شده بود و دولت دستور داده بود افراد به کشاورزی مشغول شوند اما متی‌ها نمی‌توانستند مالکیت زمین‌ها را در اختیار داشته باشند. ریل در ابتدا به کمک نمایندگان سایر گروه‌های قومی دادخواستی تنظیم کرد و آن‌ را به اتاوا فرستاد. کلیسای کاتولیک باور داشت رفتار و منش ریل در طول ۱۵ سال تبعید تغییر کرده است و سیاست را با مذهب می‌آمیزد، به‌همین دلیل حمایت خود را از وی قطع کرد. پاسخ دولت در مورد دادخواست، از دیدگاه متی‌ها تنها یک تاکتیک برای به تأخیر انداختن امور بود. به‌همین دلیل ریل از متی‌های خشمگین گروهی نظامی تشکیل داد و شورش شمال غربی سال ۱۸۸۵ را به‌راه انداخت، هرچند کلیسای کاتولیک، سایر متی‌ها، چندرگه‌ها و اکثر بومیان او را همراهی نکردند. اتاوا از خطوط جدید راه‌آهن برای اعزام سریع نیرو استفاده کرد و در نهایت شورش با دستگیری ریل به جرم خیانت و قتل اسکات به‌پایان رسید. ریل ۵ روز دادگاهی شد و درخواست وکیل خود را برای تبرئه شدن به‌دلیل عدم سلامت روانی نپذیرفت و ادعا می‌کرد: «زندگی بدون شکوهِ عقل، ارزش ادامه ندارد». هرچند پس از محکومیت تلاش کرد از این فرصت برای نجات خود استفاده کند، اما دیگر فایده‌ای نداشت.

لوئی ریل در دادگاه

او پیش از مرگ با کلیسا آشتی کرد و در زندان کتابی را نوشت. جان مک‌دانلد با وجود اعتراضات و درخواست‌های بسیار از مردم و افراد برجسته، دستور اعدام ریل را صادر کرد و او در ۱۶ نوامبر ۱۸۸۵ به دار آویخته شد.

فرانسویان کانادا لوئی ریل را قهرمانِ قربانی تلقی می‌کردند. اعدام او تأثیرات بسیار منفی به‌جا گذاشت زیرا دولت جدید و فرقه‌های قومی-مذهبی دو قطبی شدند. پیامد شورش این بود که دشت‌های کانادا (۳ استان) از کنترل فرانسوی‌زبانان خارج شد و تحت نفوذ انگلیسی‌زبانان درآمد. تأثیر مهم دیگر این شورش انتقال مالکیت فرانسوی‌زبانان در سراسر کانادا و موج خشم علیه سرکوب هم‌وطنان بود. دو دیدگاه متفاوت دربارهٔ شهرت تاریخی ریل وجود داشت؛ عده‌ای او را یک متعصب مذهبی نیمه‌دیوانه می‌دانستند که علیه ملت کانادا شورش می‌کند و در مقابل عده‌ای او را قهرمانی شورشی می‌دانستند که برای حفاظت از مردم فرانسوی‌زبان علیه تجاوز و تحریم‌های ناعادلانهٔ دولت مرکزی انگلیسی‌زبان مبارزه می‌کند. همواره از او به‌عنوان مدافع چند‌فرهنگی یاد می‌شود که تعهد اصلی‌اش حفظ استقلال سیاسی برای مردم متی بوده است.

مزار لوئی ریل در خانهٔ مادری‌اش در وینیپگ

زندگی‌نامهٔ ریل در سال ۱۹۲۵ توسط موریس ویر منتشر شد. سه فیلم و چندین آهنگ با محور سرگذشت ریل ساخته شده‌ است. اپرای ریل نیز در سال ۱۹۶۷ به روی صحنه رفت. در سال ۱۹۹۲ لایحه‌‌ٔ مصوبه مجلس، ریل را بنیان‌گذار منیتوبا معرفی کرد. در نظرسنجی اینترنتی شبکهٔ خبری CBC در سال ۲۰۰۳ بیش از ۱۰ هزار نفر شرکت کردند و ۸۷ درصد رأی به بی‌گناهی ریل دادند. در سال ۲۰۰۷، سومین دوشنبهٔ ماه فوریه در استان منیتوبا روز لوئی ریل نام‌گذاری شد. چند مجسمه از ریل در وینیپگ و رجاینا موجود است. در نواحی مختلفی از کانادا نام ریل برای خیابان‌ها، مدارس، محله‌ها، بزرگ‌راه‌ها و سایر عمارت‌ها انتخاب شده است. خانهٔ مادری ریل که محل تدفین اوست به موزه‌ای تاریخی تبدیل شده است.

منبع: ویکی‌پدیا

خروج از نسخه موبایل