نماد سایت رسانهٔ همیاری

بسیار مهم است که صدایی در شورای شهر داشته باشیم

گفت‌وگو با شروین شهریاری، نامزد نمایندگی در انتخابات شورای شهر نورث ونکوور

گفت‌وگو با شروین شهریاری، نامزد نمایندگی در انتخابات شورای شهر نورث ونکوور

هومن کبیری پرویزی – ونکوور

۲۰ اکتبر آینده، انتخابات شهری در مناطق مختلف مترو ونکوور برگزار خواهد شد. امسال شاهد حضور چند نامزد ایرانی‌تبار در انتخابات سطوح مختلف شهری هستیم. شروین شهریاری، فرزند زنده‌یاد پرویز شهریاری استاد نامدار ریاضیات در ایران، یکی از آنان است که خود را برای نمایندگی شورای شهر نورث ونکوور نامزد کرده است. گفت‌وگوی کوتاهی با ایشان داشتیم تا از پیشینه‌ و انگیزه‌شان برای حضور در این انتخابات برای خوانندگان رسانهٔ همیاری بگویند که توجه شما را به این گفت‌وگو جلب می‌کنیم.

با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، لطفاً کمی دربارهٔ خودتان، تحصیلات و سوابق کاری‌تان برای خوانندگان ما بگویید. چند سال است که به کانادا آمده‌اید و آیا از ابتدا در ونکوور ساکن شده‌اید؟

۳۵ سال است که در کانادا هستم. اول وارد مونترآل شدم، ولی‌ چون توفان و برف و بوران در حدی شدید بود که مردم در خیابان اسکی می‌کردند، در اولین فرصت بعد از دیدن آرامش و زیبایی‌ ونکوور تصمیم گرفتم به این شهر بیایم. از این ۳۵ سال، تقریباً ۳۰ سالِ آن را در نورث ونکوور زندگی‌ کرده‌ام، ۲ سال را هم در شهرهای برنابی، ونکوور و نیووست تا به مراکز درسی‌ و آموزشی نزدیک‌تر باشم و ۳سال بقیه را در کرهٔ جنوبی، آمریکای جنوبی، آفریقا، استرالیا و لندن به مشاوره در امور مدیریت مشغول بوده‌ام.  

لیسانس علوم در رشتهٔ کامپیوتر و ریاضیات را از دانشگاه SFU گرفتم و پس از آن مشغول به‌ کار شدم. یکی‌ از مدیران ارشدی که با او کار می‌کردم، اسپانسرِ من شد و باعث شد که بتوانم با کمک مالی آن شرکت مدرک مدیریت اجرایی (Executive MBA) خود را از دانشگاه SFU بگیرم. از آن موقع به بعد بیشتر در زمینه‌های مدیریت تکنولوژی در شرکت‌های مخا‌برات، برق ، نفت و گاز فعالیت می‌کرده‌ام. هم‌اکنون در کالج Langara مشغول به تدریس مدیریت و در شرکت TransLink هم مدیر برنامهٔ پروژه‌های تکنولوژی هستم.

زنده‌یاد پرویز شهریاری، پدر شما، یکی از اساتید به‌نامِ ریاضی در ایران بودند. آیا در انتخاب رشتهٔ تحصیلی یا زمینه‌های دیگر تحت تأثیر ایشان بوده‌اید؟

پدر من در کودکی‌ کمتر خانه بود. روزها در دانشگاه کار می‌کرد و شب‌ها هم اکثراً درس می‌داد. کلاس چهارم دبستان که بودم تشویق‌ام کرد تا کلاس پنجم را در تابستان بخوانم و این شد که من یک‌سال زودتر به اول راهنمایی‌ رفتم. وقتی‌ به دبیرستان می‌رفتم، بیشتر از خانه کار می‌کرد و اگر هم جایی درس می‌داد، به‌طور غیرانتفایی و به‌خاطر عشقی‌ بود که به درس دادن داشت. در آن دوران، من بیشتر وقتم را با پدرم می‌گذراندم. از مدرسه که می‌آمدم، یکی‌ دو ساعت درس‌هایم را در کتابخانهٔ او می‌خواندم. او هم همیشه آنجا کتاب می‌‌نوشت و با خونسردی زیاد با من کار می‌کرد. اگر سؤال می‌کردم، سعی‌ می‌کرد کل مطلب را به من یاد دهد و نه فقط جواب آن سؤال را. من هم این را دوست داشتم. یک‌بار یک کتاب هندسهٔ خیلی‌ قدیمی‌ به من داد و من تقریباً تمام مسئله‌های آن را حل کردم. البته دو ماهی‌ طول کشید و بعضی‌ مسئله‌ها هم خیل سخت بودند. پدرم هیچ‌وقت جواب سؤال‌ها را به من نمی‌گفت و با سؤال کردن سلسله‌وار مرا وامی‌دشت که جواب سؤال را خودم پیدا کنم. یعنی‌ با سؤال‌هایش مرا به‌سوی جواب مسئله هدایت می‌کرد. در واقع، من از او استدلال و آنالیز را یاد گرفتم و هنوز هم از آن درس‌ها هم در کار و هم در آموزش استفاده می‌کنم.

چه شد که به فکر نگارش کتاب North Vancouver’s Lonsdale neighbourhood افتادید؟ استقبال عموم از این کتاب چطور بوده است؟ آیا به‌جز این کتاب تألیفات دیگری هم داشته‌اید؟

من هفت سال عضو هیئت مدیرهٔ کمیسیون موزه و آرشیو نورث ونکوور بودم و ۲ سال از این ۷ سال را رئیس هیئت مدیره بودم، و شاید سهم کوچکی در طرح پیشنهادیِ موزه‌ای که الان در خیابان اسپلنِید در دست ساخت است، داشته ‌باشم.

اعضای هیئت مدیرهٔ کمیسیون موزه و آرشیو نورث ونکوور در سال ۲۰۰۸. شروین شهریاری رئیس این کمیسیون. اولین نفر اول سمت راست، ردیف عقب.

در‌ این مدت خیلی به تاریخ مهاجران اولیهٔ (Pioneers) نورث ونکوور علاقه‌مند شدم. در سال ۲۰۰۹، یک سال قبل از المپیک ۲۰۱۰ زمستانی ونکوور، انتشارات آرکادیا که جزو بزرگ‌ترین ناشران معتبر کتاب‌های تاریخی‌ در آمریکا است، نماینده‌ای فرستادند و گفتند که تمایل به شروع انتشار کتاب‌های تاریخی‌ و قدیمی‌ در کانادا دارند. البته به‌شرطی که ظرف ۳-۴ ماه آماده شود. آن‌ها می‌خواستند این کتاب‌ها را برای المپیک آماده کنند. فرصت کم بود. من و یک نویسندهٔ دیگر دست به‌کار شدیم. با اینکه کار جدیدی هم شروع کرده بودم، تقریباً شب‌ها تا ۲-۳ صبح کار می‌کردم. آن نویسندهٔ دیگر که قرار بود کتابی‌ دربارهٔ واتر فرانت بنویسد، منصرف شد چون وقت کم بود. من البته همچنان مصمم بودم که‌ این کار را به سرانجام برسانم. این کتاب جزو اولین کتاب‌های این انتشارت در کانادا به‌حساب می‌آید و تنها کتابی‌ است که من به‌چاپ رسانده‌ام. بعد از چاپ، چند مصاحبهٔ خوب با رادیو‌های شهر مثل CBC و News 1130 داشتم و نورث‌شور نیوز هم مقالهٔ مثبتی دربارهٔ این کتاب نوشت.

جلد کتاب North Vancouver’s Lonsdale neighbourhood، نوشتهٔ شروین شهریاری. برای دیدن اطلاعات کتاب در کتابخانهٔ نورث ونکوور و به امانت گرفتن آن روی تصویر کتاب کلیک کنید.

بعد‌ها هم بارها در این روزنامه از این کتاب و اینکه این خیابان را به ستون فقرات تشبیه کرده بودم، صحبت و نقل قول شده است. در این کتاب اشاره شده است که لانزدیل با یک شبکهٔ Streetcar تقویت شد، آن‌هم در بیش از صد سال پیش، ولی نکتهٔ جالب این است که در حال حاضر ما هنوز در این شهر به اسکای‌ترین دسترسی نداریم.

شما رئیس هیئت امنای کتابخانهٔ نورث ونکوور بوده‌اید. لطفاً دربارهٔ فعالیت‌هایتان در این سمت کمی برای خوانندگان ما بگویید.

بله، من ۶ سال عضو داوطلب انتصابى توسط شوراى شهر و ۵ سال از آن مدت را هم رئیس هیئت امناى این کتابخانه بودم. کتابخانهٔ شهر نورث ونکوور جزو پروژه‌هاى موفق این شهر بوده است.

داریل ماساتو شهردار (سمت راست) و شروین شهریاری (سمت چپ)، رئیس هیئت امنای کتابخانهٔ نورث ونکوور در سال ۲۰۱۴

از پدران و مادران و بچه‌هاى کوچک گرفته تا نوجوانان و دانشجویان و سالمندان از این کتابخانه استفاده می‌کنند. البته بودجهٔ آن محدود و تقریباً تغییرناپذیر بوده است. ما برنامه‌ای برای جمع‌آورى کمک مالى راه انداختیم که توانستیم بودجهٔ یک‌سرى از پروژه‌ها را تهیه کنیم. مثلاً یک سالن بزرگ در طبقهٔ دوم فقط براى مطالعه و کار در محیطى کم‌صدا درست کردیم و یک استودیو هم براى ضبط صدا و موسیقى. این‌ فضاها براى استفاده عموم آزاد است.

انگیزهٔ شما از شرکت در انتخابات شورای شهر نورث ونکوور چیست؟ 

بعد از آنکه آقاى گاى هِیوود، که از افراد شناخته‌شدهٔ این شهر است و به‌طور مثال پارک هیوود را هم به افتخار اجداد ایشان نام‌گذارى کرده‌اند، از من خواست که داوطلب انتخابات شوم. من ابتدا جواب منفى دادم، چون فکر می‌کردم با مشغلهٔ کارى و تدریس، دیگر وقت اضافه‌ای براى من نمى‌ماند. منتها ایشان من را با پافشارى قانع کرد و البته شاید خودم هم این علاقه را از اول داشتم. نورث ونکوور و مردم آن در شکل‌گیرى موفقیت‌هاى کوچکى که در کار و حرفه‌ام تا به حال داشته‌ام، نقش مؤثرى داشته‌اند و من همیشه آمادگى خود را براى سپاسگزارى از کمک‌ها و پشتیبانی‌های جامعه داشته‌ام. به‌طور مثال، من در سال ١٩٨۴، در ١٨ سالگى، تنهایى دنبال کار و مدرسه بودم، مدارکم کامل نبود و همه‌اش جواب منفى می‌گرفتم. اتوبوس‌ها در اعتصاب بودند و من براى رفتن به مرکز شهر hitchhike می‌کردم. یک‌بار مردى که در لانزدیل زندگى می‌کرد، مرا سوار کرد. بعد از آنکه ماجراى زندگى و سختى یافتن کار و آموزش را از من شنید، کارتش را به من داد و گفت به ادارهٔ او در داگلاس کالج که در نیووست‌مینستر بود، مراجعه کنم. او رئیس بخش پذیرش کالج بود و با کمک او من در کالج پذیرفته شدم و حتى کارى هم در کتابخانهٔ کالج گرفتم. شاید این جریان یکى از دلایلی بود که من بعدها تصمیم گرفتم داوطلب هیئت امناى کتابخانه شهر نورث ونکوور شوم. 

اگر در انتخابات برنده شوید، قصد دارید چه کارهایی انجام دهید؟ فکر می‌کنید فعالیت حرفه‌ای و فعالیت‌های داوطلبانه‌ای که داشته‌اید، چه کمکی در انجامِ هر چه بهتر وظایف نمایندگی در شورای شهر خواهد کرد؟

نورث ونکوور الان با مشکلات بغرنجى روبه‌روست، تدریس‌های تخصصی‌ من در کالج در زمینهٔ آخرین ساختارهای مدیریتی در این جهت می‌تواند بسیار راهگشا باشد. ضمناً یکى از دلایلى که آقاى هیوود مرا تشویق به کار در شوراى شهر کرد، تجربه‌هاى من در مدیریت و برنامه‌ریزى پروژه‌هاى بغرنج بوده است.

شاید اولین مشکل مردم شهر ترافیک باشد. شهر نورث ونکوور در ۵ سال ٩٫٨٪؜ رشد جمعیت داشته، در حالى‌که جمعیت وست ونکوور و حومهٔ نورث ونکوور (district) مجموعاً فقط ١٪؜ رشد کرده است. بیشتر کارگران و کارمندان هم در شهر نورث ونکوور کار می‌کنند، ولى به‌خاطر قیمت‌هاى بالاى خرید و کرایهٔ مسکن نمی‌توانند اینجا زندگى کنند. آن‌ها زمان زیادى را در ترافیک می‌گذرانند و ناراضى‌اند. در ضمن افزایش حجم ترافیکى که این افراد در آن سهیم‌اند، تردد را براى ساکنان خود نورث ونکوور بسیار دشوار می‌کند. یکى از پیشنهادات من این است که کمیتهٔ حمل و نقل گسترده‌تر شود و در زمینهٔ ترافیک، اهداف روشنى را ارائه دهد. پروژه‌هاى بزرگ برج‌سازى هم باید با مطالعهٔ بیشتر روى اثرى که بر ترافیک دارند، بررسى شوند. شهر ما به مسکن ارزان‌تر هم نیاز دارد تا آن‌هایى که اینجا کار می‌کنند بتوانند همین‌جا زندگى کنند و این مشکل ترافیک را کم خواهد کرد. البته ما در این شهر نیاز به شبکهٔ اسکای‌ترین داریم و من امیدوارم با تجربهٔ خود بتوانم این پروژه را مطرح کنم.

اعضای هیئت امنای کتابخانهٔ نورث ونکوور در سال ۲۰۱۵. شروین شهریاری، اولین نفر از سمت راست

مسئلهٔ سوم هم این است که همین‌طور که خانه‌ها و آپارتمان‌ها کوچک می‌شوند، نیاز ما به فضاهاى عمومى بیشتر می‌شود. اگر خاطرتان بیاید راجع به یکى از دستاوردهایمان در کتابخانه که یک سالن ۵۰ نفره براى کار و مطالعه در محیط ساکت بود، گفتم. آخر مگر می‌شود همیشه  رفت و در استارباکس نشست و کار کرد؟ آن سالن کتابخانه هم اکثر مواقع پر است. من در صددم ٢٠٠ ایستگاه کارى (work station) دیگر اضافه کنم. البته بهتر است این‌ها در محله‌هاى دیگر مثل لوئر لانزدیل و کپیلانو مال باشند.

مشارکت جامعهٔ ایرانی نورث ونکوور و کلاً مترو ونکوور را در حوزهٔ سیاست کانادا از سطح شهری گرفته تا پارلمان فدرال چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چه به‌عنوان کاندیدا و چه به‌عنوان رأی‌دهنده.

البته جامعهٔ ایرانى‌تبار کانادا در مقایسه با جوامع دیگر از نظر تاریخى هنوز نسبتاً جوان است. شرکت در جامعهٔ مدنى شکل‌هاى مختلفى مى‌تواند داشته باشد، منتها شرکت فعال در انتخابات شهرى مثل انتخابات ٢٠ اکتبر امسال می‌تواند زیربناى فعالیت‌هاى دیگرى را در حوزه‌هاى استانى و کشورى فراهم کند.

فکر می‌کنید انتخاب شما به‌عنوان عضو شورای شهر نورث ونکوور چه تأثیری بر موقعیت جامعهٔ ایرانی در ونکوور خواهد داشت؟ 

آنچه که در شوراى شهر می‌گذرد، در زندگى تک‌تک ما مؤثر است. ما روزمره با ترافیک و شلوغى و گرانى مسکن و کمبود فضاهاى عمومى مواجه‌ایم و بسیار مهم است صدایى در شوراى شهر، که تصمیمات کلیدى در مورد این امور گرفته می‌شود، داشته باشیم. امید من این است که انتخاب من در شوراى شهر نورث ونکوور منجر به فعالیت بیشتر جامعهٔ ایرانى- کانادایى در حوزه‌هاى مختلف اجتماعى و سیاسى کانادا بشود.

اگر صحبت دیگری با خوانندگان ما دارید یا اگر چیزی ناگفته مانده است، لطفاً بفرمایید.

لازمهٔ موفقیت من دانستن و اهمیت دادن به نیازها و خواسته‌هاى کسانى است که در نورث ونکوور زندگى می‌کنند. از خوانندگان شما دعوت می‌کنم تا نظرات خود را از طریق صفحهٔ فیس‌بوک من ‎ @shahriari4councilیا آدرس ایمیل shahriari4council@gmail.com با من در میان بگذارند.

از شما دوستان و از فرصتى که به من دادید سپاسگزارم.

خروج از نسخه موبایل