پاره‌هایی در رونویسی از دست مسعود بهنود

پاره‌هایی در رونویسی از دست مسعود بهنود

سام  م. سرابی – ونکوور sampurazizi@gmail.com قبل از آغاز سخن، صادقانه معروضم خدمتتان که نوشته‌ای که دراوج تب و درد و تنها برای امتثال امر حضرت سردبیر روی کاغذ بیاید، بهتر از این نمی‌شود، پس نباید جدی‌اش گرفت. ۱- زمانی از خواهرزاده‌ام پرسیدم می‌خواهی چکاره شوی. گفت، مایکل جکسون! سری تکان دادم و گفتم، بدبخت! ما که می‌خواستیم مصطفی شعاعیان و اگر نشد فرج سرکوهی و مسعود بهنود شویم، شدیم همین یالقوزی که هستیم، وای…

بیشتر بخوانید