شعرهایی از رضا کاظمی برای کیان پیرفلک

شعرهایی از رضا کاظمی برای کیان پیرفلک

رضا کاظمی – ایران    ۱ آه پسرک! پسرکِ سبزهای سرخ و سرخ‌های شکفته بر خیابان، آیا در زندگیِ دیگر دوباره پرنده‌ای خواهی شد آوازخوانِ کوچه‌های آزادی؟ آیا در زندگیِ دیگر فصل پاییز ماهی به‌نام «آبان» خواهد داشت این‌گونه که زین پس تمام فصل‌های ما پاییز و ماه‌های ما آبان؟! آه پسرک! پسرکِ سرخ‌های جاری بر رودِ سبزِ خیابان، تو دیگر برای همیشه بخواب ما جای تو برای همیشه زندگی می‌کنیم و از شرم می‌میریم!  …

بیشتر بخوانید

شعرهایی از رضا کاظمی برای مهسا (ژینا) امینی

شعرهایی از رضا کاظمی برای مهسا (ژینا) امینی

رضا کاظمی – ایران    ۱ پرنده از روزن نور گذشت آزادی‌اش را پر کشید و تمام حجم قفس ماند برای ما ۲ خاک را اگر بشکافی نگاهت هنوز ستارهٔ سَحَر است که با ما حرف می‌زد و میان دستانت هنوز پرندهٔ آوازی که بهار را آیه به آیه تفسیر می‌کرد. خاک را اگر بشکافی کدورت از شب می‌ریزد ملال از روز غربت و تنهایی از ما. * * * آه، خاک را اگر بشکافی!…

بیشتر بخوانید

داستانک جدید و منتشرنشده‌ای از رضا کاظمی: مرغ دریایی

داستانک جدید و منتشرنشده‌ای از رضا کاظمی: مرغ دریایی

رضا کاظمی – ایران نشسته بود پشت میز، نگاهش از پنجره راه کشیده رفته بود تو آسمان؛ خیره به نقطه‌ای مبهم. سیگارش هم تو جاسیگاری بَرا خودش دود می‌کرد. هنوز تو آسمان بود که صدایی شبیه برخورد سنگ‌ریزه و فلز‌ کشیدَش آوردش پایین، و دوباره بُرد و نشاندش پشتِ میز. سیگارش به فیلتر رسیده، خاموش شده بود. صدای سنگ‌ریزه مقطَّع و یک‌بَند تکرار می‌شد. انگار کسی روی شیشه ضرب گرفته باشد. از جاش پا شد،…

بیشتر بخوانید

چند شعر تازه از رضا کاظمی

چند شعر تازه از رضا کاظمی

رضا کاظمی – ایران   ۱ منظرهٔ زیبایی نیست مرداب.   دلتنگیِ هزار مردِ نایی خفته در گلوی نی‌ها!   ۲ میانِ باغِ اناری لگد به درخت می‌زند کودک، می‌ریزند برگ‌ها انارها، نه. من آن کودک‌ام انارها همه تو!   ۳ میانِ تو و تو عمری‌ست معلق‌ام، انگار قایقی به‌گِل‌نشسته که نه در آب می‌رود نه بر آب!   ۴ آزادی تنهاییِ مکرر است مثل رهاشدن یک زندانی وقتی آن‌سوی میله‌ها کسی به انتظارش نیست!…

بیشتر بخوانید