بیلی بیشاپ؛ خلبان تک‌خال یا دستیار جهنم

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

ویلیام (بیلی) آوری بیشاپ، مارشال پرافتخار نیروی هوایی، خلبان تک‌خال و دارندهٔ ده‌ها مدال افتخار اهل کانادا بود. او در ۸ فوریهٔ ۱۸۹۴ در شهر اوون ساوند در ایالت انتاریو متولد شد. پدر وی وکیل و کارمند ادارهٔ ثبت شهرستان گری بود. ویلیام تحصیلاتش را در اوون ساوند ادامه داد. در مدرسه روحیهٔ جنگجویی داشت و از دانش‌آموزان مظلوم مراقبت می‌کرد. به ورزش‌های تیمی علاقه‌ای نداشت و بیشتر به شنا، اسب‌سواری و تیراندازی تمایل داشت. ویلیام دانش‌آموز چندان موفقی نبود و نهایتاً در سال ۱۹۱۱ به مدرسهٔ نظامی سلطنتی کانادا در کینگستون رفت اما در سال اول ورود، وی به‌دلیل تقلب مردود شد. در ۱۵ سالگی برای اولین بار هوانوردی را تجربه کرد. ویلیام از چوب، مقوا و ریسمان هواپیمای کوچکی ساخت و با کمک آن از سقف خانهٔ سه‌طبقه‌ای تا زمین پرواز موفقی داشت.

زمانی که جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ آغاز شد، ویلیام مدرسهٔ نظامی را ترک کرد و به سواره‌نظام میسی‌ساگا هورس ملحق شد. او در مقام افسر انجام وظیفه کرد، اما به‌دلیل ابتلا به سینه‌پهلو نتوانست به‌همراه هنگ خود به جنگ برود. پس از بهبودی به واحد پیاده‌نظام هفتم کانادا در انتاریو منتقل شد. در تیراندازی به‌دلیل قدرت بینایی بی‌همتا، استعداد ویژه‌ای از خود نشان داد. واحد پیاده‌نظام در ژوئن ۱۹۱۵ کانادا را به مقصد بریتانیا ترک کردند. در مسیر، کشتی کالدونیا مورد حمله زیردریایی آلمان‌ها قرار گرفت و ۳۰۰ کانادایی در این درگیری کشته شدند، اما ویلیام آسیبی ندید و سرانجام به ساحل پلیموث رسید.

ویلیام از دیدن گل‌ولای سنگرها و کم‌تحرکی دیگران به ستوه آمده بود. در ژوئیهٔ ۱۹۱۵، فرود یک فروند هواپیمای RFC را در بازگشت از مأموریت مشاهده کرد و گفت: «آن بالا همه چیز تمیز است. شرط می‌بندم آن بالا لجن و فضولات اسب در کار نیست. اگر هم بمیری، حداقل مرگ تمیزی داشته‌ای!». در فرانسه به نیروی هوایی سلطنتی ملحق شد و به‌دلیل آنکه ظرفیت خالی برای ثبت‌نام خلبان جدید در مدرسهٔ پرواز وجود نداشت، به‌عنوان ناظر پرواز، آموزش را آغاز کرد. ناظر پرواز عملیات شناسایی را به کمک قدرت بینایی و دوربین انجام می‌داد. ویلیام مسئول آموزش به ناظران جدید شد. اولین مأموریت جنگی ویلیام هدف‌یابی هوایی برای توپخانهٔ بریتانیا بود. ویلیام و خلبان نویل از خطوط مرزی آلمان عبور می‌کردند و مختصات هویتزرهای[۱] آلمانی را برای بریتانیا مخابره می‌کردند که آن‌ها نیز مختصات دریافتی را مورد بمباران قرار می‌دادند. در آوریل ۱۹۱۶ و طی یکی از این پروازها، هواپیمای ویلیام دچار نقص موتور شد و زانوی وی آسیب جدی دید. در بیمارستان براینستون در لندن با خانم هیلر آشنا شد که از دوستان وینستون چرچیل بود. ویلیام در بیمارستان متوجه شد که پدرش سکته کرده است و به کانادا بازگشت.

در سپتامبر ۱۹۱۶ ویلیام به لندن بازگشت و به کمک خانم هیلر توانست برای آموزش خلبانی به مدرسهٔ پرواز مرکزی آپاون برود. اولین تجربهٔ پرواز انفرادی وی با یک فروند MF11 بود. در ۱۷ مارس سال ۱۹۱۷ به هنگ هوایی آراس در فرانسه ملحق شد. در آن زمان، هر خلبان جدید به‌طور میانگین ۱۱ روز تاب می‌آورد و نهایتاً کشته می‌شد. تک‌خال‌های آلمانی هواپیماهای بریتانیا را از پا درآورده بودند. ویلیام به فاصلهٔ چند روز در عملیات دو اشتباه در کنترل هواپیما و در فرود انجام داد و در پی‌آن دستوری برای بازگشت ویلیام به آپاون، جهت آموزش بیشتر صادر شد. اما روز بعد طی عملیاتی توانست یک ستوان یکم آلمانی را زخمی و اسیر کند. در طی عملیات، موتور هواپیما دچار نقص شد و ویلیام مجبور شد در فاصله ۳۰۰ یاردی با مرز آلمان فرود بیاید. شب را در زیر رگبار شدید باران به سر برد و صبح روز بعد توانست پروازهای غیر‌رسمی تک‌‌نفره به قلمرو دشمن داشته باشد و در نتیجهٔ مختصاتی که به‌دست آورد، هواپیماهای دشمن به‌تدریج نابود شدند. در ۸ آوریل، پنجمین پیروزی خود را کسب کرد که او را به خلبان تک‌خال تبدیل کرد. خلبان تک‌خال به خلبان نظامی‌ای گفته می‌شود که توانسته باشد در نبردهای هوایی دست کم پنج فروند هواپیمای دشمن را سرنگون کند. برای جشن گرفتن این پیروزی، ویلیام نوک هواپیمای خود را با رنگ آبی نقاشی کرد.

ستوان بیلی بیشاپ، سال ۱۹۱۷
ستوان بیلی بیشاپ، سال ۱۹۱۷

پس از بازگشت از یک مأموریت، مکانیک هواپیما تعداد ۲۱۰ سوراخ را در بدنه هواپیمای ویلیام پیدا کرد و به او گفت که باید روشش را تغییر بدهد وگرنه در یکی از این پروازها کشته می‌شود. ویلیام تصمیم گرفت حمله‌ای ناگهانی انجام دهد که موفقیت‌آمیز هم شد. او در ماه آوریل توانست ۱۲ فروند هواپیما را به‌تنهایی از بین ببرد، مدال افتخار دریافت کرد و به درجهٔ کاپیتانی نائل شد. آلمانی‌ها هواپیمای او را از رنگ آبی نوک آن می‌شناختند و به او لقب «دستیار جهنم» داده بودند. در طی چند عملیات مختلف، ویلیام نشان‌های افتخار زیادی کسب کرد، از جمله نشان «خدمات برجسته» برای منهدم کردن دو فروند هواپیما در حالی‌که چهار هواپیمای دشمن هم‌زمان به او حمله کرده بودند. همچنین نشان افتخار صلیب ویکتوریا را نیز به‌دلیل از بین بردن ۳ هواپیمای در حال پرواز و از بین بردن تعداد زیادی هواپیما در باند فرود آلمان دریافت کرد. در پاییز ۱۹۱۷ به‌عنوان قهرمان به میهن خود کانادا بازگشت، مردم که از جنگ خسته شده بودند، با ورود ویلیام به کشور روحیهٔ تازه‌ای گرفتند. در اکتبر ۱۹۱۷ با نامزدش مارگارت ایتون ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. پس از ازدواج برای آموزش نیروی هوایی آمریکا به واشنگتن فرستاده شد. در آنجا زندگی‌نامه‌اش «جنگ بالدارها» را نوشت.

در سال ۱۹۱۸ ترفیع گرفت و بار دیگر به انگلستان رفت. ویلیام فرماندهی هنگ شمارهٔ ۸۵ ارتش به‌نام «روباه‌های پرواز» را به‌دست گرفت. هنگ هوایی بیشاپ در ۲۲ مه به فرانسه عزیمت کرد و به بررسی منطقه پرداخت. طی چند روز ویلیام ۶ فروند هواپیمای دشمن را از بین برد که امتیاز او را به ۵۹ رساند و در صدر جدول تک‌خال‌های متحدان قرار گرفت. دولت کانادا در مورد روحیهٔ سربازان و مردم کانادا در صورت مرگ ویلیام بیشاپ نگران بود و دستور داد که ویلیام از جبهه به انگلستان منتقل شود و در سازماندهی هنگ هوایی جدید کانادا کمک کند. ویلیام که تازه به فرانسه رسیده بود، از این تصمیم خشنود نبود. صبح روز بازگشت، بار دیگر، پروازی انفرادی انجام داد و در ۱۵ دقیقه، ۵ پیروزی دیگر را به اسم خود ثبت نمود. در ۵ اوت، ویلیام بیشاپ در مقام سرهنگ دوم به فرماندهی نیروی هوایی کانادا در بخش نیروی نظامی مرکزی خارج از کشور نائل شد. در ۳۱ دسامبر فرمان «ترک مخاصمه» صادر شد و ویلیام به کانادا بازگشت. تا پایان جنگ او به‌طور رسمی ۷۲ پیروزی را به‌نام خود ثبت کرد که او را در رتبهٔ اول خلبانان تک‌خال جنگی قرار داد. هر چند تاریخ‌نگاران نظامی بسیار زیادی از جمله هیو هالیدی و برتون گرین هوس بر این باورند که تعداد واقعی پیروزی‌ها بسیار کمتر بوده و او تنها حدود ۲۷ فروند از هواپیماهای دشمن را ساقط کرده است.

در سال‌های پس از جنگ جهانی اول، ویلیام به شهرهای مختلف ایالات متحده سفر کرد و در مورد جنگ‌افزارهای هوایی آموزش می‌داد. شرکتی وارداتی به‌نام تعاونی هواپیمای اینترالاید را تأسیس کرد. اما پس از دوران کوتاهی به‌دلیل مشکلات مالی و شراکتی، این شرکت به‌طور کامل از بین رفت. در سال ۱۹۲۱، ویلیام و خانواده‌اش به بریتانیا مهاجرت کردند، جایی که برای او کار‌های بسیاری مرتبط با پرواز وجود داشت. در سال ۱۹۲۸، به‌عنوان مهمان افتخاری یک گردهمایی نیروهای هوایی در برلین آلمان شرکت کرد و عضو افتخاری انجمن شد. در ۱۹۲۹ به‌عنوان رئیس خطوط هوایی بریتانیا منصوب شد. دارایی خانواده در حادثه‌ای از بین رفت و خانواده بیشاپ به‌ناچار عازم کانادا شدند. ویلیام به‌عنوان معاون رئیس کارخانهٔ نفت مک‌کول فرانتنس مشغول کار شد.

بیلی بیشاپ، مارشال نیروی هوایی در سال ۱۹۴۲
بیلی بیشاپ، مارشال نیروی هوایی در سال ۱۹۴۲

در سال ۱۹۳۹، پس از آغاز جنگ ویلیام به‌عنوان اولین مارشال نیروی هوایی کانادا انتخاب شد. در طی جنگ، ویلیام به‌عنوان مدیر در نیروی هوایی سلطنتی کانادا خدمت کرد و مسئولیت استخدام افراد را به‌عهده داشت. او سیستمی برای گزینش و آموزش خلبانان در کانادا طراحی کرد و در تنظیم و بهبود برنامهٔ آموزش هوایی بریتانیا سهم چشم‌گیری داشت. ویلیام بیش از ۱۶۷ هزار نیروی هوایی را در این دوران آموزش داد. در اواخر جنگ، فشار روحی و جسمی شدیدی به ویلیام وارد شده بود و او به‌ناچار از پست خود استعفا داد و تا زمان بازنشستگی خود در ۱۹۵۲، در شرکت‌های خصوصی مونترآل مشغول به‌کار شد. بیشاپ تا پایان عمر در دنیای هوانوردی فعالیت خود را ادامه داد و رشد چشم‌گیر هواپیماهای تجاری و به‌دست گرفتن قدرت هوایی جهان را پیش‌بینی کرد.

تمبر یادبود بیلی بیشاپ، منتشرشده در سال ۱۹۹۴
تمبر یادبود بیلی بیشاپ، منتشرشده در سال ۱۹۹۴

کتاب دوم وی «صلح بالدارها» نیز در این رابطه نوشته شد. تلاش‌های او منتهی به تشکیل سازمان هوانوردی غیرنظامی بین‌المللی در کانادا شد. با شروع جنگ کره، به بیشاپ پیشنهاد شد به پست استخدام نیرو بازگردد اما او در شرایط جسمانی خوبی به سر نمی‌برد و این پیشنهاد را مؤدبانه رد کرد. او در ۱۱ سپتامبر ۱۹۵۶ وقتی اوقات زمستانی خود را در پالم بیچ فلوریدا سپری می‌کرد، در خواب از دنیا رفت در حالی که ۶۲ سال بیشتر نداشت. مراسم خاکسپاری وی با احترامات کامل نظامی نیروی هوایی در تورنتو انجام شد. بدن او سوزانده شد و خاکستر وی در گورستان خانوادگی‌اش در اوون ساوند انتاریو تدفین شد.

فرودگاه بیلی بیشاپ در جنوب دان‌تاون تورنتوی امروز
فرودگاه بیلی بیشاپ در جنوب دان‌تاون تورنتوی امروز

نوهٔ وی به نام دیانا بیشاپ فیلم مستندی دربارهٔ داستان زندگی او به‌نام «در چشم من، یک قهرمان» ساخته است. در ۱۹۹۴ نیز ادارهٔ پست کانادا، چند تمبر پستی به افتخار وی به چاپ رسانید. فرودگاه شهر اوون ساوند، فرودگاه بیلی بیشاپ در جنوب شهر تورنتو، چندین موزه‌، جاده، خیابان، پارک، کوه، مدرسه، باشگاه ورزشی و یک دایرهٔ نیروی هوایی در کانادا به افتخار وی نام‌گذاری شده‌اند.

_______________________________________________________

۱-  هویتزر یکی از ادوات توپخانه‌ای است که برخی از ویژگی‌های توپ جنگی و خمپاره را با یکدیگر ترکیب کرده‌ است.

منبع: ویکی‌پدیا

ارسال دیدگاه