یادداشت سردبیر: ما هیچ، ما نگاه

سیما غفارزاده – ونکوور

باز خبر بد از راه رسید. باز سرزمین مادری سخت غمگین است. این‌بار پهلویش شکسته است. همیشه همین است؛ هنوز جای زخم‌های قبلی خوب نشده، بلایی دیگر بر سرش نازل می‌شود. چشم همهٔ فرزندانش در هر کجای این جهان اشک‌آلود است و دست بسیاری چون ما کوتاه از برای تیمار و نوازش، برای تقسیم نانی و آبی، برای تقسیم بالشی و تقسیم سقفی…

باز زمین غرید و سرپناه هزاران نفر را در شبی سرد بر سرشان آوار کرد. حتی صبر نکرد لااقل پسرک شمع‌های روی کیک تولدش را فوت کند و همراه با بچه‌های دیگر بادکنک‌ها را بترکاند. به لرزه که می‌افتد، دیگر هیچ حالی‌اش نیست؛ زن و مرد، کودک، جوان و پیر… دیگر کسی نیست که یا جانش را از دست نداده باشد یا آرامِ جانش را.

زمین‌لرزه، این بلای طبیعی که متأسفانه در سرزمین ما عوامل انسانی‌ای چون عدم مطالعات کافی مناطق ساخت و ساز و عدم رعایت آئین‌نامه‌ها در طرح و اجرای ساختمان‌ها، به ویرانگری آن هر چه بیشتر دامن می‌زند، جزو حوادث ناگواری‌ست که چند سال یک‌بار آن را با شدتِ هرچه تمام‌تر در گوشه‌ای از سرزمینمان شاهدیم. پنج سال پیش زلزله‌ای به‌ شدت ۶٫۴ ریشتر در ورزقانِ آذربایجان شرقی، ۴۱۰ روستا را دچار تخریب کرد که از آن میان ۶۵ روستا به‌طور کامل از بین رفتند. آمار رسمی ۲۰۰ تا ۳۰۰ کشته اعلام کرد، و این در حالی بود که بر اساس اعلام سازمان جمعیت هلال احمر، ۱۶٬۰۰۰ مراسم ترحیم برای درگذشتگان آن زمین‌لرزه برگزار شده بود. نزدیک به ۱۴ سال پیش زمین‌لرزه‌ای به شدت ۶٫۶ ریشتر بم و مناطق اطرافش را لرزاند و طبق آمار رسمی ۲۶٬۰۰۰ و غیررسمی بیش از ۵۰٬۰۰۰ کشته بر جای گذاشت. این زلزلهٔ ۶٫۶ ریشتری که ۹۰٪ سازه‌های شهر بم را تخریب کرد، در ژاپن شاید ۱۰ کشته بر جای می‌گذاشت. کمی عقب‌تر برویم، بیش از ۲۷ سال قبل، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۷٫۴ ریشتر در شهر رودبار، ۲۰۰٬۰۰۰ خانه را ویران کرد، ۳۵٬۰۰۰ جان خود را از دست دادند و حدود ۵۰۰٬۰۰۰ نفر بی‌خانمان شدند… در این مجال کوتاه قصد مرور زمین‌لرزه‌های ویرانگر در ایران نیست، تنها تلنگری است که فراموش نکنیم این فقط زمین‌لرزه نیست که جان انسان‌ها را می‌گیرد، بلکه وجدان و تعهد آنان که سقفی را روی سر مردم می‌سازند و آنان که مهر تأییدش را می‌زنند، عاملی بس مهم‌تر است چرا که اگر جز این بود، لابد اکنون از ژاپن چیزی باقی نمانده بود.

حال، باز این مائیم و زمین‌لرزهٔ ویرانگر دیگری که قلب همه‌مان را فشرده است. همه می‌خواهیم کاری کنیم. دستی برسانیم، دستی برای تیمار و نوازش، برای تقسیم نانی و آبی، تقسیم بالشی و شاید سقفی… آنچه ما می‌توانیم از این راه دور انجام دهیم اما، چیزی نیست جز کمک مالی. ممکن است موضوع به‌ظاهر ساده جلوه کند، هرچند برای انجام کاری درست، فکر و برنامه‌ریزی لازم است؛ اینکه کمک‌ها چگونه باید جمع‌آوری بشود، چگونه باید به ایران برسد، به دست چه کسانی یا چه سازمان‌هایی برسد تا نهایتاً به دست آن‌ها که می‌بایست برسد، تا ما نیز حس کنیم تکه‌ای مهربانی را به مقصدش رسانده‌ایم.

بی‌تردید افراد و گروه‌های مختلفی در این شهر به شیوه‌های گوناگون آستین بالا زده‌اند و در حال جمع‌آوری کمک‌اند. رسانهٔ همیاری و نمایندگی ونکوور خیریهٔ پردیس، نیز با پیشنهاد خوب یکی از هنرمندان شهرمان، نیکی کاتوزیان، قصد برگزاری برنامه‌ای را برای جمع‌آوری کمک مالی دارد. برای برگزاری این برنامه، که پوستر آن روی جلد همین شماره آمده است، هنرمندان شهر را فراخوانده‌ایم تا با هدیه دادنِ آثار هنری خود اعم از نقاشی، عکاسی، خطاطی، سفالگری، زیورآلات و هرگونه کار دست‌ساز دیگری، عواید حاصل از فروش آن‌ها را تقدیم عزیزان آسیب‌دیده از زمین‌لرزهٔ کرمانشاه کنیم. خواهشمند است دوستان هنرمندتان را برای شرکت در این برنامه فرابخوانید. به امید دیدارتان روز یکشنبه ۲۶ نوامبر ساعت ۵ در سالن Lily Lee Spirit در کامیونیتی سنتر وست ونکوور (West Vancouver Community Centre.

ارسال دیدگاه