دنیای من و آدم کوچولوها – روز خواهری

رژیا پرهام – ادمونتون

چند وقت پیش با بچه‌ها دربارهٔ عید پاک (ایستر) صحبت می‌کردیم و به روش بچه‌های کانادایی شمارش معکوس داشتیم که چند شب دیگر باید بخوابیم تا ایستر بشود. شمردیم. سه شب شد.
دخترک پنج‌سالهٔ مهدکودکم با هیجان اضافه کرد:
And in four more sleeps is sisterhood day!‎
(و بعد از اینکه چهار شب بخوابیم، روز خواهریه!)
با تعجب نگاهش کردم و پرسیدم: «روز خواهری؟»
دخترک با اطمینان تأیید کرد. توی دلم به خودم غر زدم، «واقعاً که! طی این‌همه سالی که از زندگی‌ات در این سرزمین گذشته، هیچی در مورد این روز نشنیده بودی…»، به‌نظرم عجیب آمد. با لبخند گفتم: «بهتره برم تقویم رو بیارم و بیشتر در مورد روز خواهری صحبت کنیم.»
دخترک چشمانش را ریز کرد و گفت:
I don’t think you have it on your calendar. That was my mom’s idea. She made it up. You don’t have it on your calendar.‎
(فکر نمی‌کنم شما این روز رو توی تقویمتون داشته باشید. این روز ایدهٔ مادرمه. مادرم این روز رو ساخته. شما اون رو روی تقویمتون ندارید.)
برایم جالب بود و ازش خواستم بیشتر توضیح بدهد.
با شور و اشتیاق تعریف کرد که:
Sisterhood day is a very important day. We do our favorite things together, It’s so fun. It’s not the same as other days. It’s a special day. We wear our fancy dresses, We spend more time together… and it’s so much fun.‎
(روز خواهری، روز خیلی مهمیه. با همدیگه کارهای مختلف مورد علاقه‌مون رو انجام می‌دیم. خیلی لذت‌بخشه. روز خواهری روزی مثل بقیهٔ روزها نیست، یه روز خاصه. ما پیراهن‌های شیکمون رو می‌پوشیم. بیشتر از معمول با هم وقت می‌گذرونیم و … و خیلی خوش می‌گذره.)

دنیای من و آدم کوچولوها – روز خواهری

تأیید کردم که حتماً همینطورست.
بعدازظهر که مادر دخترک آمد، گفتم:
«امروز در مورد ایدهٔ جالب شما صحبت می‌کردیم.» تشکر کرد و خندید که موضوع بحث ما ایدهٔ خوب او بوده و تعریف کرد:
«وقتی دختر دومم به دنیا اومد، با خودم فکر کردم توی تقویم روز مادر داریم، روز پدر هم. و در اون روزهای خاص بیشتر از همیشه به پدر و مادرمون نشون بدیم که چقدر برای ما مهم‌اند و چقدر دوستشون داریم. ولی این فرصت برای خواهرها نیست. به‌همین دلیل خودم دست‌به‌کار شدم، با دختر بزرگم که در اون زمان سه‌ساله بود، یه روز از تقویم رو انتخاب کردیم و اسمش رو گذاشتیم روز خواهری. هر سال اون روز خاص رو به تقویم جدیدمون انتقال می‌دیم و روز خواهری در همون تاریخ برگزار می‌شه. جشن کوچکی می‌گیریم، دخترانم برای همدیگه کاردستی یا کارت درست می‌کنند و فعالیت‌هایی رو که دوست دارند، انجام می‌دن و …»
گفتم: «چقدر مادر خلاق و خوبی هستید و حتماً هر چه بچه‌ها بزرگ‌تر بشن، بیشتر این موضوع رو درک می‌کنند.» خندید و گفت: «مهم‌ترین لذت برای من اینه که بدونم این تاریخ در تقویم بزرگسالی فرزندانم هم ثبت می‌شه و تا همیشه این روز رو جشن می‌گیرند و می‌دونند که قدمت دوستی‌شون به سالروز تولد دخترک کوچک‌ترم می‌رسه، یه یادآوری خوب که قدر بودن همدیگه رو بیشتر بدونند.»
لبخند زدم و گفتم: «چقدر عالی.»
بعداً متوجه شدم هفتم اوت (August 7th) هم روز جهانی خواهرست. به آن مادر که گفتم، خوشحال شد و گفت چه خوب که دختران من دو «روز خواهر» دارند.

ارسال دیدگاه