اصطلاحات کاربردی و روزمره در محیط کار

Workplace Daily English Phrases and Expressions

یلدا احمدوند – کارشناس ارشد زبان‌شناسی از دانشگاه Leicester انگلستان، یکی از مدیران و عضو هیئت علمی‌ معلمان زبان انگلیسی در بی‌سی (BC TEAL) – ونکوور

امروز می‌خواهم اصطلاحاتی را به شما یاد بدهم که معمولاً بین همکاران در محیط کار به زبان انگلیسی ردوبدل می‌شود. این اصطلاحات غیررسمی‌ به شما این امکان را می‌دهد که با همکارانتان روابط دوستانه‌تری داشته باشید و وقتی که از این اصطلاحات در محیط کارتان استفاده بشود می‌توانید معنی‌‌شان را بفهمید و جواب مناسبی برایش پیدا کنید.

تصورکنید که برای ناهار رفته‌اید و الان وقتش است که به سر کارتان برگردید. می‌توانید بگویید:

Come on! Let’s get down to work now!‎

اصطلاحات کاربردی و روزمره در محیط کار

to get down to work یعنی که دیگر استراحت بس است و باید به سر کار برگردم. اطمینان دارم که این اصطلاح را زیاد شنیده‌اید. وقتی کسی کاری را به تعویق می‌ندازد، می‌توانیم بگوییم:

to put off something 

مثال:

I put off the financial report yesterday, so I have to do right now.

بعضی آدم‌ها خیلی کار می‌کنند و عاشق کارکردن‌اند. به این‌جور افراد می‌گوییم Workaholic و بعضی آدم‌ها هم زیاده از حد کار می‌کنند. در این‌جور موارد می‌گوییم:

She always works like a horse!‎

بعضی وقت‌ها شرایط خاصی در محیط کار شما پیش می‌آید و شما باید برای انجامش خلاقیت به خرج بدهید چون ممکن است از راه‌های همیشگی قابل اجرا نباشد، یا ممکن است بتوانید راه‌حلی ارائه بدهید که تا به‌حال به فکر کسی نرسیده است. به این کار می‌گویند:

to think outside the box

به این مثال توجه کنید:

Please come up with another idea. We must think out of the box.‎

وقت‌هایی هم هست که شما می‌خواهید مثلاً قراردادی کاری امضا کنید. در این‌گونه موارد تمام شرایط باید به ‌نحوی باشد که هر دو طرف از آن سود ببرند و به آن می‌گوییم: a win- win situation

مثال:

This agreement will be profitable for you as well. We always make win-win situations.‎

یعنی این قرارداد به نفع شما هم هست. ما همیشه شرایطمان به نفع دو طرف قرارداد است.

وقتی می‌خواهید به کسی بگویید که دقیقاً سر ساعت مشخصی جایی باشد، به‌طور مثال دقیقاً ساعت ۷، آن‌وقت می‌توانید بگویید:

The meeting starts at 7:00 sharp.

وقتی می‌خواهید کاری را شروع کنید، می‌توانید بگویید:

To get the ball rolling = to get started

به مثال دقت کنید:

Everybody is here, so let’s get the ball rolling.‎

یعنی حالا که همه هستند، اجازه بدهید شروع کنیم.

یک وقتی هم هست که در موردی نمی‌توانیم همان موقع تصمیم بگیریم، و احتیاج داریم کمی در موردش فکر کنیم و بعد تصمیم بگیریم. در چنین مواقعی می‌توانیم بگوییم:

I can’t decide now. Let me to sleep on it.

یعنی الان نمی‌توانم تصمیم بگیرم، بگذار در موردش فکر کنم.

در کانادا، بعضی مواقع جلسات کاری در زمان نهار انجام می‌شود که به‌ آن می‌گویند: Power Lunch.

به مثال دقت کنید:

We need to have a meeting today. Let’s have a power lunch.‎

و آخرین اصطلاحی که امروز می‌خواهم آموزش بدهم، to test the water است. معنی این اصطلاح این است: راهی را امتحان‌کردن برای آنکه ببینیم جواب می‌دهد یا نه.

مثال:

There is no need to test the water if we want to increase our sale.‎

این اصطلاحات فوق‌العاده کاربردی‌اند که هم در محل کار و هم در مواقع دیگر قابل استفاده‌اند. برای آنکه بهتر این اصطلاحات را یاد بگیرید، بهترست هر روز یکی از آن‌ها را روی کاغذ بنویسید، جلوی چشمتان بگذارید و سعی کنید حتماً از آن استفاده کنید. با این روش خیلی سریع‌تر می‌توانید اصطلاحات را یاد بگیرید.

درس این شماره را در اینجا ببینید:

امیدوارم درس امروز برایتان مفید بوده باشد. برای اینکه بیشتر یاد بگیرید، می‌توانید به کلاس‌های فقط مکالمهٔ Discover English Academy بپیوندید. برای دیدن درس‌های قبلی می‌توانید به وب‌سایت ما مراجعه کنید: www.discoverenglish.ca و برای یادگیری روزانه اصطلاحات عضو کانال تلگرام Discover English Academy بشوید. موفق باشید.

برای تماشای درس‌های قبلی این لینک را ببینید و کانال YouTube «رسانهٔ همیاری» را در آدرس www.youtube.com/HamyaariCanada دنبال کنید.

ارسال دیدگاه