یادداشت سردبیر – دولت اکثریت یا دولت اقلیت: مسئله این است!

سیما غفارزاده – ونکوور

سه‌شنبه شب هفتهٔ گذشته، در استان بی‌سی هزاران جفت چشمِ نگران به صفحات تلویزیون یا دستگاه‌های موبایل دوخته شده بودند تا نتایج یکی از متفاوت‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین انتخابات این استان را دنبال کنند. گرچه نظرسنجی‌های روزانهٔ قبل از انتخابات پیشاپیش اذهان را برای رقابتی تنگاتنگ که هر آن ممکن بود کفهٔ ترازو را به نفع یک حزب پایین ببرد آماده کرده بود، هواداران هر یک از دو حزب اصلی، یعنی بی‌سی لیبرال و بی‌سی ان‌دی‌پی، دوست داشتند خود را برندهٔ میدان تصور کنند، غافل از آنکه نتایج شمارش آراء در دو سه حوزه قرار است اعلام نتیجهٔ نهایی را به دو هفته بعد موکول کند. و اینکه علاوه بر بازشماری آراء، حتی آرائی که از راه دور و به‌طریق پست ارسال شده بودند نیز سرنوشت‌ساز باشند. حال همگان منتظرند تا پس از مشخص‌شدن تکلیف شمارش آرای آن چند حوزه، تکلیف دولت استان بریتیش کلمبیا نیز معلوم شود. اینکه آیا دولت کریستی کلارک پس از ۱۶ سال خواهد توانست همچنان دولت اکثریت تشکیل بدهد یا بایستی با حزب سبز بی‌سی ائتلاف کند و دولت اقلیت تشکیل بدهد، یا نتایج بازشماری و تکمیل شمارش‌ها حزب بی‌سی ان‌دی‌پی را به‌سمت ائتلاف با حزب سبز سوق بدهد، همه سؤالاتی‌ست که تا ۵ روز دیگر مشخص خواهد شد. اما دولت اکثریت یا اقلیت، نتیجه هر چه باشد، هواداران هیچ‌یک از دو حزب بی‌سی ان‌دی‌پی و بی‌سی لیبرال منکر این واقعیت نیستند که بزرگ‌ترین پیروزی در این انتخابات از آنِ حزب سبز این استان بود که با فرستادن دو نمایندهٔ جدید به مجلس استانی، تعداد صندلی‌هایی را که در آنجا اشغال خواهد کرد از ۱ به ۳ خواهد رساند و در صورت تشکیل دولت اقلیت با هر یک از دو حزب، که بسیار محتمل است، قدرت مانور خوبی خواهد داشت. بماند که ترکیب نامتجانس دو حزب بی‌سی لیبرال و سبز از همین حالا شکننده‌تر از آن به‌نظر می‌رسد که دولت منتخب بتواند قدرت را طی دورهٔ کامل ۴ ساله در دست نگهدارد.

در حال حاضر، تنها می‌توان نتیجهٔ نهایی را انتظار کشید. تعدادی از دوستان، تحلیل خود را از نتیجهٔ انتخابات، ولو هنوز ناقطعی، نوشته‌اند که در این شماره از نظرتان می‌گذرد.

* * * * *

با معرفی یکی از دوستان بسیار عزیزمان، دکتر سارا جلالی، باخبر شدیم یکی از جوانان هموطنمان که ساکن ونکوور بوده است، به‌همراه یار و عشق زندگی‌اش، کاری کرده‌اند کارستان و با پشتِ‌پازدن به مادیات و زندگی طبیعتاً آرام و راحت خود در اینجا، راهیِ نقاط محروم دنیا شده‌اند تا برای بچه‌ها زمین بازی بسازند. بله، زمین بازی. چرا که این دو جوان اهل دل معتقدند قدرت بازی بسیار فراتر از چیزی‌ست که فکر می‌کنیم. نیازی به زیاده‌گویی من در اینجا نیست. پیشنهاد می‌کنم گفت‌وگوی ما با رضا مروستی که زحمت تهیه‌اش را دکتر سارا جلالی خود کشیده است، حتماً بخوانید.

ارسال دیدگاه