انتخابات آمریکا و تأثیرات آن بر اوضاع سیاسی اقتصادی کانادا و دیگر کشورها

کیقباد اسماعیل‌پور – ونکوور

«در میان همهٔ انواع نظام‌ها، مهم‌ترین نیاز یک نظام دموکراتیک، نیاز آن به داشتنِ مردمانی آگاه است. [۱]

پنجاه‌وهشتمین انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا پس از نزدیک به دو سال به‌پایان رسید و در میان ناباوری همگان، آقای دونالد ترامپ بعنوان ۴۵اُمین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد.

مقالهٔ امروز ما پیرامون انتخابات آمریکا در دو بخش خواهد آمد:

الف- سیستم سیاسی آمریکا و نقش انتخابات در این سیستم

ب- نتایج انتخاب آقای دونالد ترامپ بر اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان/کانادا

سیستم سیاسی آمریکا و نقش انتخابات در این سیستم

در قانون اساسی مصوب سال ۱۷۸۹ آمریکا، سه محور اساسی حاکم بر قانون اساسی شناخته شده است. این سه اصل تفکیک قوا، نظام انتخاباتی و نظام فدرالی است.  

اصول منعکس‌شده در قانون اساسی آمریکا، ریشه در آرمان‌ها و اهداف رهبران استقلال و بنیان‌گذاران  آمریکا دارد. آن‌ها سعی کردند تا این اصول تغییرناپذیر را به‌نحوی در اعلامیهٔ استقلال آمریکا و در سند قانون اساسی منعکس سازند. این اصول به‌نحوی تدوین شده تا از قدرت‌گرفتن افرد و گروه‌ها جلوگیری شود (تفکیک قوا)، آزادی‌های فردی و اجتماعی (شهروندان) تضمین گردد ( منشور حقوق)، و وحدت و یکپارچگی میان ایالت‌ها (فدرالیسم) حفظ گردد.

یکی از مبانی مهم نظام سیاسی آمریکا، سیستم انتخاباتی آن است. در این کشور در سطوح فدرال، دولت‌های ایالتی، دولت‌های محلی و برای بسیاری از مشاغل دیگر انتخابات برگزار می‌شود. اصل اول قانون اساسی آمریکا، کلیهٔ اختیارات قانونگذاری را به کنگرهٔ ایالات متحده مرکب از مجلس نمایندگان و مجلس سنا واگذار نموده است. نمایندگان در «مجلس نمایندگان» ۴۳۵ نفر می‌باشند که برای مدت ۲ سال انتخاب می‌شوند و نمایندگان در مجلس سنا ۱۰۰ نفر ( ۲ نماینده برای هر ایالت) می‌باشند و برای مدت ۶ سال انتخاب می‌شوند.

انتخابات آمریکا و تأثیرات آن بر اوضاع سیاسی اقتصادی کانادا و دیگر کشورها - کیقباد اسماعیل‌پور

در سطح دولت فدرال، رئیس‌جمهور از طریق سیستمی دو مرحله‌ای (آراء الکترال) انتخاب می‌شود. آن انتخاب از یک سو توسط مردم و از سوی دیگر توسط نمایندگان کنگره (مجلس نمایندگان و مجلس سنا) برای مدت ۴ سال خواهد بود.

روش انتخاب کاندیدا در هر ایالت، روش «نخستین برنده» (First-past-the-post)، مشابه روش فعلی رأی‌گیری در کانادا است.

در کل کشور، برندهٔ انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا کسی خواهد بود که بتواند بیشترین رأی الکترال را بدست آورد.

در انتخابات هشتم نوامبر امسال، مردم آمریکا به‌جز رئیس‌جمهور، ۴۳۵ نمایندهٔ مجلس نمایندگان، ۴۴ نمایندهٔ مجلس سنا و ۱۲ فرماندار را نیز انتخاب کردند. در این انتخابات، دونالد ترامپ با به‌دست‌آوردن ۲۹۰ رأی الکترال ایالتی از هیلاری کلینتون، با ۲۲۸ رأی الکترال ایالتی پیشی گرفت. هر چند تعداد آراء خانم کلینتون ۶۳۱٬۰۰۰ رأی از آراء آقای ترامپ بیشتر است.  

برای توضیح سیستم انتخاباتی آمریکا، کافی است بدانید که تعداد کارت‌های الکترال کل کشور، ۵۳۸ کارت است. به این معنی که به‌ازاء هر نمایندهٔ کنگره (هر نمایندهٔ مجلس نمایندگان و هر نمایندهٔ مجلس سنا) در هر ایالت، یک کارت الکترال در نظر گرفته شده، و سه کارت مستقل نیز برای پایتخت (واشینگتن ناحیهٔ کلمبیا) در نظر گرفته شده است که جمعاً معادل ۵۳۸ کارت می‌شود. حال هر کسی که بتواند بیشترین آراء الکترال را به‌دست آورد، رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود.  

در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، مردم به‌طور غیرمستقیم، رئیس‌جمهور و معاون اول او را انتخاب می‌کنند. به این معنی که مردم با رأی خود به کاندیدای ریاست‌جمهوری مورد نظر خود در هر ایالت، به‌طور غیرمستقیم به نمایندگان خود در کالج الکترال، ۵۳۸ عضو، حکم می‌دهند که به کسی که آنان انتخاب کرده‌اند، رأی دهند. یعنی در واقع نمایندگان کالج الکترال رأی خود را بر اساس تصمیم مردم به کاندیدای مورد نظر مردم در ایالت خود می‌دهند.

انتخابات آمریکا و تأثیرات آن بر اوضاع سیاسی اقتصادی کانادا و دیگر کشورها - کیقباد اسماعیل‌پور

به‌عنوان مثال در ایالت کالیفرنیا اکثریت رأی‌دهندگان به کاندیدای حزب دموکرات رأی دادند، آراء کلینتون ۵٬۴۸۸٬۷۷۶ در مقابل آراء ترامپ ۲٬۹۷۰٬۴۷۰، لذا ۵۵ نمایندهٔ کالج الکترال (۵۳ عضو مجلس نمایندگان و ۲ نمایندهٔ مجلس سنا) باید رأی خود را به کاندیدای حزب دموکرات (خانم کلینتون) بدهند، در مقابل در ایالت فلوریدا اکثریت رأی‌دهندگان به کاندیدای حزب جمهوری‌خواه رأی دادند، آراء ترامپ ۴٬۶۰۵٬۵۱۵ رأی در مقابل آراء کلینتون ۴٬۴۸۵٬۷۵۴ رأی، لذا ۲۲ رأی کالج الکترال این ایالت کلاً به حساب آقای ترامپ رفت. وقتی در کل کشور، آرا الکترال همهٔ ایالت‌ها جمع گردد، این آراء با هم جمع شده و در نهایت کاندیدائی که ۲۷۰ کالج الکترال را به‌دست آورد، ۵۰٪ آراء به‌ اضافهٔ یک، رئیس‌جمهور آمریکا خواهد شد. خانم هیلاری کلینتون در این انتخابات ۲۲۸ رأی الکترال ایالتی را به‌دست آورد، در حالی‌که آقای دونالد ترامپ ۲۹۰ رأی الکترال به‌دست آورد.

برای توضیح اینکه چرا خانم کلینتون با وجود اینکه رأی بیشتری در کل آورده، ولی آراء الکترالش کمتر شده است، می‌توانید به تفاوت آراء خانم کلینتون در کالیفرنیا و فلوریدا نگاه کنید. خانم کلینتون در این ۲ ایالت جمعاً ۹٬۹۷۴٬۵۳۰ رأی آورده در صورتی‌که آقای ترامپ در این دو ایالت جمعاً ۷٬۵۷۵٬۹۸۵ رأی به خود اختصاص داده است، ولی تعداد آراء خانم کلینتون در ایالت فلوریدا به اندازهٔ ۱۱۹٬۷۶۱ رأی کمتر است، لذا ۲۲ رأی الکترال این ایالت را از دست داده است.

در اینجا به دلایل پیروزی ترامپ اشاره نمی‌کنیم و فقط جمله‌ای از راد دهر سردبیر مجلهٔ آمریکن کانسراتیو می‌آوریم که می‌گوید: «خوب یا بد، مردم ساده‌ای مثل خود او (ترامپ) تاریخ جهان را عوض کردند.»

انتخابات آمریکا و تأثیرات آن بر اوضاع سیاسی اقتصادی کانادا و دیگر کشورها - کیقباد اسماعیل‌پور

نتایج انتخاب آقای ترامپ (جمهوری‌خواه) بر اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان / کانادا

قبل از پرداختن به تأثیرات انتخاب دونالد ترامپ بر مسائل جهانی، به‌طور مختصر مشکلات پیش رو و اقدامات احتمالی آقای ترامپ در صحنهٔ داخلی را بررسی می‌کنیم. این مسائل بدین قرارند:

  • بازگرداندن اعتماد عمومی‌ به جامعهٔ آمریکا و پاسخ به مشکل دوقطبی‌شدن جامعهٔ آمریکا، که او از سخنرانی پیروزی خود این کار را شروع کرد و همهٔ آمریکائی‌ها را به کمک برای ساختن آمریکا دعوت کرد. بازگرداندن قدرت خرید به طبقهٔ متوسط جامعه و ایجاد امنیت اقتصادی جامعهٔ آمریکا. کارشناسان بی توجهی اوباما به وضعیت اقتصادی کارگران و قشر متوسط آمریکا را از عوامل اصلی شکست حزب دموکرات می‌دانند.  
  • ترامپ دقیقاً می‌داند که پیروزی‌اش معلول حمایت همین قشر ضعیف و سرخورده از سیاستمداران آمریکاست، لذا از نقطهٔ شروع برای حفظ حمایت این قشر اقدام کرده است، کما اینکه درمصاحبه با روزنامهٔ وال‌استریت ژورنال گفت که پس از دیدار با آقای اوباما، مایل است دو بخش عمدهٔ  قانون بیمهٔ درمانی اوباما را حفظ نماید. البته واضح است که حفظ منافع طبقات پایین جامعه با حفظ منافع ثروتمندان در تضاد خواهد بود، لذا اینکه ایشان تا چه حد می‌تواند به این مشکل پاسخ دهد، امری است جداگانه.  
  • موضوع مهاجرت‌های غیرقانونی از مکزیک و کشورهای جنوب قاره، که پیش‌بینی می‌شود به‌هر حال ایشان سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری در این زمینه در پیش بگیرد، ولی مواضع اولیه‌ای که ایشان عنوان کرد به‌مرور در همان زمان انتخابات نیز در حال نرم‌شدن بود. ولی امروز در خبر‌ها آمده است که ایشان می‌گوید ما اول مجرمان سابقه‌دار، اعضای گروه‌های تبهکار و فروشندگان مواد مخدر را اخراج می‌کنیم و تکلیف هشت میلیون مهاجر غیرقانونی دیگر وقتی مشخص می‌شود که مرز آمریکا و مکزیک بسته شده باشد. ظاهراً ایشان نهایتاً می‌خواهد برای پاسخ به مسئلهٔ بیکاری و فقر میلیون‌ها آمریکائی از مهاجران غیرقانونی شروع کند، کاری که اکثر کشورهای اروپایی علناً و با حمایت مردم کشورهایشان انجام داده‌اند.
  • از تعهدات دیگر دونالد ترامپ کاهش مالیات شرکت‌ها است، شرکت‌هایی که به‌دلیل کمتربودن مالیات در اروپا، دفاتر اصلی خود را به اروپا منتقل نموده بودند. کاهش مالیات شرکت‌ها، می‌تواند بسیاری از آن‌ها را به آمریکا بازگرداند. این بازگشت، هجوم سرمایه‌ها و اشتغال را برای آمریکا به ارمغان خواهد آورد و ایجاد اشتغال، می‌تواند بسیاری از نارضایتی‌های قشر میانهٔ جامعه را تسکین بخشد.

مسائل عمدهٔ پیش روی دولت جدید آمریکا در سطح جهانی

تغییر سیاست‌های آمریکا در زمینهٔ تجارت آزاد، می‌تواند منجر به اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات از چین و مکزیک یا حتی کانادا شود، و هر چند این امر باعث ایجاد فرصت‌های شغلی زیادی در جامعهٔ آمریکا می‌شود، ولی به همان نسبت صادرات آمریکا را محدود خواهد کرد.

اگر به شعارهای انتخاباتی ترامپ نگاه کنیم، یکی از مهم‌ترین آن‌ها وعدهٔ تغییر نقش و رابطهٔ آمریکا با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود، ولی از آنجا که هر گونه تغییری در این رابطه می‌تواند سیستم امنیت داخلی آمریکا را به‌شدت تحت تأثیر قرار دهد، لذا به‌نظر نمی‌‌رسد این شعارها از حد شعارهای انتخاباتی فراتر رود. تنها تغییر جدی می‌تواند فشار ترامپ به کشورهای عضو ناتو برای انجام تعهدات مالی خود و تأمین بودجه‌های دفاعی در حد تعهداتشان باشد.

لغو پیمان‌های اقلیمی، مثل قرارداد پاریس و لغو کمک‌های مالی این کشور به سازمان ملل، ضربهٔ مهمی‌ به این پیمان خواهد زد.

برخورد مستقیم‌تر با ترکیه در عراق و حمایت از نیروهای کُرد، از مشکلات دیگر فرا راهِ ترامپ خواهد بود.

مهار درگیری‌های خاورمیانه، و در رأس آن جنگ داخلی سوریه، با استفاده از هم‌پیمانان منطقه‌ای مثل عربستان و اسرائیل از اصلی‌ترین مسائل پیش روی سیاست خارجی آمریکا خواهد بود.

مقابله با یاغی‌گری روسیه و تهدید‌های او در مرزهای اوکراین، رومانی و دیگر کشورهای حوزهٔ بالتیک (لتونی، لیتوانی و استونی)، معضل دیگر غرب/آمریکا خواهد بود.  

انتخابات آمریکا و تأثیرات آن بر اوضاع سیاسی اقتصادی کانادا و دیگر کشورها - کیقباد اسماعیل‌پور

مقابلهٔ درازمدت با غول اقتصادی چین و گسترش روزافزون قدرت نظامی‌ این کشور، به مسئله‌ای روزبه‌روز جدی‌تر تبدیل خواهد شد. به‌جز موضوعات نظامی، در مورد چین، روابط اقتصادی نیز از اهم موضوعات است. آقای ترامپ در طول کارزار انتخاباتی خود، بارها چین را به تجارتی «ناعادلانه» متهم کرده و گفته بود که برای کنترل کالاهای وارداتی چینی، تعرفه‌ای ۴۵ درصدی برای آن‌ها در نظر خواهد گرفت. ولی کیست که نداند، اکثر کمپانی‌های بزرگ در چین، شعبات کمپانی‌های آمریکائی‌ای هستند که کارخانه‌های تولید خود را به چین انتقال داده‌اند تا بتوانند از کارگر ارزان چینی استفاده کنند.

شکل‌دادن به روابط دیپلماتیک با روسیه به رهبری پوتین، از معماهای جالب دورهٔ رهبری ترامپ خواهد بود.

کنترل خطر موج جدید رکود جهانی که در اروپا قابل شعله‌ورشدن است، موضوعی کاملاً جدی است که می‌تواند اقتصاد اروپا، آمریکا و کل جهان را در معرض خطر قرار بدهد.

سیاست خارجی آمریکا

بیشترین توجه سیاست خارجی آمریکا بر خاورمیانه (سوریه، عراق، افغانستان و ایران)، چین، روسیه، اروپای شرقی، مکزیک و کانادا متمرکز خواهد بود.

در مورد خاورمیانه، سوریه میدان رویاروییِ شرق و غرب، بن‌بست سیاست‌های منفعلانهٔ اوباماست و اینک معضل اساسی آمریکا در خاورمیانه است. نظامی‌کردن بیشتر میدان سوریه برای حل موضوع، می‌تواند چشم‌انداز آیندهٔ سوریه باشد، هر چند در این رهگذر، مواضع روسیه، ایران، ترکیه و عربستان به پیچیدگی اوضاع منجر شده است.

عراق و افغانستان

پیامدهای سیاست‌های نظامی‌ رئیس‌جمهوران محافظه‌کار قبلی اینک دوباره میراث رئیس‌جمهور محافظه‌کار جدید خواهد بود. تا آنجا که طالبان از حکومت رانده شده‌اند و در عراق لوله‌های نفتی به‌روی غرب باز است، غرب نگرانی اساسی نخواهد داشت.

موضوع ایران و چگونگی مهار آن در منطقهٔ خاورمیانه و خلیج فارس

در مورد برجام، علی‌رغم شعارهای انتخاباتی ترامپ، احتمال برهم‌زدنِ برجام کم است، چرا که برجام قرارداد آمریکا با ایران نیست، برجام موافقت‌نامه‌ای جهانی با ایران است و آمریکا نمی‌تواند بدون هم‌پیمانان دیگر، برجام را زیر پا بگذارد.

دونالد ترامپ سیاست خارجی باراک اوباما را «فاجعهٔ محض» و توافق هسته‌ای ایران را یکی از بدترین توافق‌های امضاشده در تاریخ، می‌داند. او اوایل مبارزات انتخاباتی‌اش گفت اگر رئیس‌جمهور شود، این توافق را ملغی خواهد کرد و با چندبرابرکردن تحریم‌ها، برای توافقی مذاکره خواهد کرد که مثل اولی «مایهٔ خنده» نباشد. آقای ترامپ مدتی بعد از ادعای لغو توافق کوتاه آمد ولی همچنان تیغ حملات را در مناظره‌های انتخاباتی تیزتر کرد. حرف‌ها و وعده‌های او دربارهٔ ایران بیش از آنکه برنامه‌ای مشخص و سیاستی مدون را تداعی کند، گیج‌کننده و به‌گفتهٔ بسیاری نشانگر نوعی بلاتکلیفی است. کدام دولت جهان حاضر است برای اجماع دیگری، در جایی که همین برجام هنوز پابرجاست، پا پیش گذارد؟

آقای ترامپ همچنین بارها گفته است که وضعیت عراق به نفع ایران است و در مناظره‌هایش هم تأکید کرده که عملیات موصل در نهایت فضا را برای فعالیت ایران در عراق باز خواهد کرد. در این بخش، اقای ترامپ احتمالاً دولت عراق را تحت فشار قرار خواهد داد تا دسترسی ایران به فضای عراق را محدودتر نماید.  

به‌هرحال آنچه روشن است، این است که آقای ترامپ، که هم‌زمان با تولد یک‌سالگی اجرای برجام سوگند می‌خورد، نمی‌تواند چهار دهه رابطهٔ خصمانه‌ٔ جمهوری‌اسلامی‌ با آمریکا را بهبود بخشد.

تأثیرات ناشی از انتخاب ترامپ در روابط کانادا و آمریکا

سفیر آمریکا در کانادا، بروس هیمن در مصاحبهٔ ۸ نوامبر با سی‌بی‌سی، قبل از اعلام نتایج انتخابات گفت: «نهایتاً، انتخابات تغییری در روابط آمریکا و کانادا نخواهد داد. ما قوی‌ترین متحد و بزرگ‌ترین طرف‌ِ تجاری، با عمیق‌ترین دوستی‌ها خواهیم بود.»۲

یکی از نتایج اولیهٔ انتخاب ترامپ که در یک‌ساعت بعد از اعلام نتایج اتفاق افتاد، ازکارافتادن وب‌سایت وزارت مهاجرت کانادا بود که گفته می‌شود احتمالاً به‌دلیل هجوم بسیاری از آمریکائی‌ها برای چک‌کردن شرایط مهاجرت به کانادا بوده است. به‌هر حال این خبر درست باشد یا نباشد، در شرایط جدید، تقاضای مهاجرت آمریکائی‌ها به کانادا افزایش خواهد یافت.   

کانادا در حال حاضر دومین شریک تجاری آمریکا است. مبادلات تجاری آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۵ حدود ۶۶۲ بیلیون دلار بوده است که سهم صادرات کانادا ۳۲۵ بیلیون دلار، و سهم واردات آن ۳۳۷ بیلیون دلار بوده است. مهمترین تأثیر انتخاب پرزیدنت محافظه‌کار آمریکا در صورتی‌که بخواهد به  وعده‌های انتخاباتی‌اش عمل کند، کاهش فرصت‌های تجاری برای کانادا خواهد بود، ولی به‌طور متقابل آمریکا هم فرصت‌های مشابه را از دست خواهد داد. ضمناً کانادا از همین الان از بازبینی پیمان نفتا برای داشتن پیمانی تجاری منطبق بر شرایط روز جهان استقبال کرده است.  

کارشناسان می‌گویند، وقتی ترامپ از سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک صحبت می‌کند، بیشترین مشکلش با مکزیک و آن هم در رابطه با امنیت مرزهایش است. ولی وقتی به کانادا برمی‌گردد، کانادا مهم‌ترین همکار امنیتی آمریکا در سطح جهان است.  

در رابطه با کانادا، مشکل دیگری که بین دو کشور وجود دارد، کم‌رنگ‌شدن نقش کانادا در میدان‌های نظامی‌ ناتو و تعهد کانادا به‌عنوان یک عضو ناتو به افزایش بودجه‌های نظامی‌ خود در سطح ۲٪ تولید ناخالص ملی است. کانادا مدت زیادی است، حتی در زمان دولت محافظه‌کار، که این تعهد را عملی نساخته و بودجهٔ نظامی‌ خود را در سطح پایین‌تری (۱٪ تولید ناخالص ملی به‌نقل از آخرین گزارش ناتو) نگه داشته است. از خواسته‌های دیگر ترامپ از کانادا، افزایش سهم بودجهٔ نظامی‌ کانادا در سطح ۲٪ خواهد بود.

موافقت‌نامهٔ دیگری که ترامپ گفته است علاقه‌ای به آن ندارد، تی‌پی‌پی است که ۴۰٪ محصولات جهان را پوشش می‌دهد. آمریکا و کانادا موتورهای اصلی این موافقت‌نامه‌اند، اگر آمریکا بخواهد به نقش و تعهدات خود متعهد نباشد، کانادایئ‌ها پیشنهاد می‌کنند تا کانادا نقش خود را به‌همراه بقیهٔ اعضای تی‌پی‌پی پررنگ‌تر کند.  

در پایان، شاید یکی از مهم‌ترین موفقیت‌های اخیر دولت کانادا، امضای موافقتنامهٔ گستردهٔ تجاری با اروپا بود. این موافقت‌نامه‌ای است که قادر خواهد بود تجارت کانادا را متنوع سازد.

———————-

1- “Of all regimes, the democratic regime is in greatest need of a politically educated populace.” – Canadian Regime, University of Toronto Press

ارسال دیدگاه