نبرد دشت‌های آبراهام – پایانی بر سلطنت فرانسه در آمریکای شمالی

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

۲۵۷ سال پیش، ۱۳ سپتامبر ۱۷۵۹، دو ارتش بریتانیا و فرانسه در کبک‌سیتی با یکدیگر جنگیدند. در نبردی که فرماندهان هر دو سپاه در آن کشته شدند. بریتانیا موفق شد فرانسه را شکست دهد و به سلطهٔ فرانسه در آمریکای شمالی خاتمه دهد.

به‌همین مناسبت و در این شماره مروری خواهیم داشت بر این نبرد سرنوشت‌ساز در تاریخ کانادا.

نبرد دشت‌های آبراهام، که با عنوان نبرد کِبِک هم شناخته می‌شود، یکی از نبردهای محوری «جنگ هفت‌ساله» بود. این نبرد که در ۱۳ سپتامبر ۱۷۵۹ آغاز شد، توسط ارتش و نیروی دریایی بریتانیا در مقابل ارتش فرانسه بر روی فلاتی در پشت دیواره‌های شهر کِبِک، بر روی زمین‌هایی رخ داد که متعلق به کشاورزی به نام «آبراهام مارتین» بود. در این نبرد کمتر از ۱۰ هزار نیرو در دو جبهه حضور داشتند، اما باوجود تعداد نسبتاً کم نیروها، در درگیری میان فرانسه و بریتانیا بر سر سرنوشت «فرانسهٔ نو»، نام مستعمرهٔ پیشین فرانسه در آمریکای شمالی، و به‌دنبال آن شکل‌گیری کشور کانادا، نقشی بسیار تعیین‌کننده داشت.

این نبرد پس از سه ماه محاصره فرانسوی‌ها توسط نیروهای بریتانیا صورت گرفت و اوج درگیری‌های آن تنها ۱۵ دقیقه به‌طول انجامید. فرماندهی نیروهای بریتانیایی در این نبرد بر عهدهٔ ژنرال «جیمز وولف» بود، که توانستند به‌خوبی در مقابل پیشروی نیروهای فرانسوی به‌رهبری ژنرال «لویی-ژوزف مارکوئیس دو مانکالم» مقاومت کنند. بااین‌حال این نبرد برای هیچ‌یک از دو فرمانده خوش‌یمن نبود و هر دو در اوج نبرد به‌سختی مجروح شدند. ژنرال وولف مورد اصابت سه گلوله قرار گرفت و تنها چند دقیقه پس از آغاز حمله جان خود را از دست داد، و مانکالم هم به‌دلیل عفونت شدید در محل اصابت گلوله‌ای ساچمه‌ای در زیر دنده‌ها، صبح روز بعد از نبرد از دنیا رفت. پس از پایان این نبرد، نیروهای فرانسوی مجبور به تخلیهٔ کبک شدند و نیروهای باقی‌ماندهٔ فرانسه در کانادا تحت ‌فشار شدید نیروهای بریتانیایی قرار گرفتند.

با ورود جنگ هفت‌ساله به مرحله‌ای تازه بین سال‌های ۱۷۵۸ و ۱۷۵۹، نیروهای فرانسوی و مستعمرات شمال شرق در آمریکای شمالی، تحت حملات جدیدی از سوی نیرو‌های ارتش بریتانیا قرار گرفتند. در سال ۱۷۵۸ و پس از شکست ماه ژوئیه در «نبرد کاریلون»، نیروهای بریتانیا موفق شدند به‌فاصلهٔ یک ماه لوئیس‌برگ را تصرف کنند و بدین‌وسیله دسترسی نیروهای فرانسوی به اقیانوس اطلس را قطع کردند و مسیر دریایی برای حمله به کِبِک را به اشغال خود درآوردند. رهبران نیروهای فرانسه، مخصوصاً فرماندار «دو وودری» و ژنرال «مانکالم» از پیروزی‌های پیاپی نیروهای بریتانیایی بسیار آشفته شده بودند. بااین‌وجود کِبِک هنوز توانایی دفاع از خود را داشت و نیروها بریتانیایی خود را برای حمله‌ای سه‌جانبه آماده می‌کردند. ژنرال جیمز وولف، که رهبری این عملیات را به عهده داشت، در انتظار ۱۲ هزار نیرو بود، اما تنها حدود ۴۰۰ افسر، ۷۰۰۰ سرباز، و ۳۰۰ تفنگدار در اختیارش قرار گرفت. نیروهای وولف تحت پوشش توپخانهٔ یک ناوگان دریایی متشکل از ۴۹ کشتی و ۱۴۰ قایق سبک قرار داشت که توسط دریادار «چارلز ساندرز» رهبری می‌شدند.

در ۳۱ ژوئیه نخستین حملهٔ جدی نیروهای وولف در بندر شمالی کبک انجام گرفت. در این نبرد ۳۵۰۰ نیرو که با بمباران شدید دریایی پشتیبانی می‌شدند، سعی کردند در ساحل شمالی پیاده شوند اما با مقاومت شدید نیروهای فرانسوی روبرو شدند و پس از متحمل‌شدن تلفات نسبتاً سنگین مجبور به عقب‌نشینی شدند. این پیروزی اولیه باعث شد بسیاری از رهبران فرانسوی گمان کنند کار وولف و نیروهای بریتانیا به پایان رسیده و کبک برای همیشه تحت کنترل نیروهای فرانسه باقی خواهد ماند. اما ژنرال وولف با تغییر تاکتیک، مناطق تحت کنترل نیروهای فرانسوی را محاصره کرد و تا حد امکان از حمله و روبه‌روشدن با نیروهای فرانسوی اجتناب کرد. این محاصره برای تمام تابستان ادامه پیدا کرد. در طول این محاصره بیماری نسبتاً شدیدی در اردوگاه‌های نیروهای بریتانیایی شیوع پیدا کرد و حتی در ماه اوت خود ژنرال وولف هم به این بیماری مبتلا شد. شیوع بیماری و انتظار تمام ناشدنی باعث افت شدید روحیه در میان سربازان ارتش بریتانیا شد. بسیاری از نیروها در بیمارستان‌ها بستری بودند و تعداد نیروهای فعال و آماده به جنگ به‌شکل قابل‌توجهی کاهش پیداکرده بود و ژنرال وولف به‌شخصه فکر می‌کرد باید هرچه سریع‌تر و پیش از پایان ماه سپتامبر حملهٔ نهایی را انجام دهد، در غیر این صورت دیگر فرصتی برای حمله نخواهد داشت. در همین دوران بود که وولف در نامه‌ای که برای مادرش نوشته بود، عنوان کرد: «ژنرال مانکالم رهبری تعداد زیادی از سربازان بد را به‌عهده دارد، و من فرماندهٔ تعداد کمی سرباز بسیار خوب هستم که هیچ آرزویی بالاتر از جنگ با نیروهای فرانسوی ندارند. اما این فرانسوی زیرک از نبرد روی‌گردان است، زیرا هیچ اعتمادی به نیروهایش ندارد.» ژنرال مانکالم هم بارها نارضایتی خود را از طولانی‌ترشدن محاصره عنوان کرده بود، زیرا او و نیروهایش مجبور بودند تمام طول شب را با لباس‌های فرم و چکمه‌های رزم پشت سر بگذارند، و همیشه نگران و آماده برای نبرد باشند.

سرانجام کاسهٔ صبر ژنرال وولف لبریز شد. او عده‌ای از نیروهای خود را به‌صورت مخفیانه مأمور کرد تا تمام نواحی احتمالی حمله را بررسی و نتایج را به او گزارش کنند. پس از بررسی تمام گزارش‌های ارائه‌شده، وولف «آنسوافولون» را برای حمله انتخاب کرد، زیرا اعتقاد داشت نیروهای بریتانیایی می‌توانند به‌خوبی در این محل مستقر شوند و با اعمال فشار روی نیروهای فرانسوی آن‌ها را مجبور به حمله و خارج‌شدن از استحکامات دفاعی کبک کنند تا بتوانند در دشت‌های هموار آبراهام با آن‌ها روبرو شوند. در آخرین نامه‌ای که وولف در ساعت ۸:۳۰ شامگاه روز ۱۲ سپتامبر ۱۷۵۸ برای کشتی اچ‌ام‌اس ساترلند فرستاد، این‌چنین نوشت: «مفتخرم بدین‌وسیله به‌عرض شما برسانم که وظیفه‌ دارم به ارتش فرانسه حمله کنم. از نهایت دانش و توانایی خود بهره گرفته‌ام تا محلی را برای حمله انتخاب کنم که بیشترین احتمال موفقیت را به‌دنبال داشته باشد. اگر اشتباه می‌کنم، باید در آینده برای نتایج سوء تصمیماتم در پیشگاه اعلیحضرت و مردم شریف کشورم پاسخگو باشم.»

نبرد دشت‌های آبراهام - پایانی بر سلطنت فرانسه در آمریکای شمالی ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر
مسیر عبور سربازان بریتانیایی در نبرد ۱۲ سپتامبر

طرحی که توسط وولف آماده ‌شده بود، به‌شدت متکی به اختفای نیروها و عنصر غافلگیری بود. بر اساس نقشهٔ او، ابتدا عدهٔ کمی از بهترین سربازان باید از طریق رودخانه و به‌شکلی مخفیانه در ساحل شمالی پیاده می‌شدند، از صخره‌ها بالا می‌رفتند، کنترل یک جادهٔ کوچک را به‌دست می‌گرفتند و پادگان کوچکی که وظیفهٔ حفاظت از جاده را داشت، تصرف می‌کردند. این کار باعث می‌شد نیروهای ارتش بریتانیا که بالغ‌ بر ۵٬۰۰۰ نفر بودند، بتوانند به‌راحتی و بدون اطلاع نیروهای فرانسوی در ساحل شمالی پهلو گرفته و خود را به جادهٔ منتهی به کبک برسانند. بااین‌وجود، این نحوهٔ استقرار نیروها در میان خطوط دفاعی دشمن بدون هیچ راه فرار و نقشهٔ عقب‌نشینی بسیار خطرناک به‌نظر می‌رسید. تا حدی که بعضی معتقدند مصرف مواد افیونی توسط وولف برای تسکین دردهای بیماری‌اش در طراحی این‌چنین نقشهٔ جسورانه‌ای بی‌تأثیر نبوده است.

در نهایت، نیمه‌شب ۱۲ سپتامبر برای حمله انتخاب شد. تنها ۴۰ سرباز از پادگان مشرف به رودخانه حفاظت می‌کردند و دیگر سربازان برای کمک به برداشت محصول، پادگان را ترک کرده بودند. دیده‌بان‌ها متوجه حضور چند قایق در رودخانه شده بودند، اما چون قرار بود نیروهای فرانسوی در همان شب محموله‌ای را از رودخانه عبور دهند، هیچ ظنی متوجه قایق‌های سربازان بریتانیایی نشد. قایق‌ها به‌راحتی در ساحل پهلو گرفتند و گروهی متشکل از ۲۴ نفر به رهبری «کلنل ویلیام هاو» تا پیش از سپیده‌دم پادگان را تصرف کردند و نیروهای بریتانیایی طبق نقشه در پادگان مستقر شدند و خود را برای روبرو شدن با فرانسوی‌ها آماده کردند. هیچ نیروی از ارتش فرانسه روی فلات مشرف به این پادگان مستقر نشده بود، و اسب افسری هم که قرار بود در شب دوازدهم سپتامبر در این ناحیه گشت‌زنی کند، دزدیده شده بود. اولین هشدار توسط رهگذری که موفق شده بود از دست نیروهای بریتانیایی فرار کند، داده شد. اما وقتی این رهگذر موضوع را برای یکی از همراهان مانکالم مطرح کرد، او فکر کرد که با فردی دیوانه روبروست و هیچ توجهی به هشدارهایش نکرد و دوباره به رختخواب برگشت.

نبرد دشت‌های آبراهام - پایانی بر سلطنت فرانسه در آمریکای شمالی ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر
نقاشی یکی از سربازان بریتانیایی از صحنهٔ جنگ

بالاخره صبح روز بعد، مانکالم متوجه پیشروی نیروهای بریتانیایی شد. اولین پاسخ او پیشروی و عقب‌راندن نیروهای دشمن بود، درحالی‌که می‌توانست منتظر رسیدن نیروهای کمکی بماند تا به‌صورت هم‌زمان و از دو جبهه به دشمن یورش ببرد و به‌راحتی تلفات سنگینی به نیروهای بریتانیا وارد کند. اما در عوض تصمیم گرفت مستقیماً با نیروهای وولف روبرو شود.

مانکالم ۱۳٬۳۹۰ نیرو در اختیار داشت، اما اکثر این نیروها تا پیش از آن در هیچ عملیاتی شرکت نکرده بودند و هیچ تجربهٔ نظامی خاصی نداشتند. اما در طرف مقابل، تقریباً تمام ۷٬۷۰۰ نیروی ارتش بریتانیا سربازانی دوره‌دیده و باتجربه بودند.

نیروهای بریتانیا در دو مرحله موفق به شکست نیروهای فرانسوی شدند.

ژنرال مانکالم، فرمادهٔ سپاه فرانسه در حال هدایت نیروهایش
ژنرال مانکالم، فرماندهٔ سپاه فرانسه در حال هدایت نیروهایش

ژنرال وولف که در بالای ارتفاعات لوئیس‌برگ قرار داشت، علیرغم زخمی که در ابتدای نبرد، به‌دلیل برخورد ساچمه در ناحیه کمر متحمل شده بود، سعی داشت بایستد و ادامهٔ نبرد را مشاهده کند. اما بنا به‌گفتهٔ شاهدان، چند ثانیه پس از اعلام دستور آتش، وولف دو بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت و نقش زمین شد، سپس یکی از سربازان فریاد زد: «ببینید، دارند فرار می‌کنند!» وولف که روی زمین افتاده بود، چشمانش را باز کرد و پرسید: «چه کسانی در حال فرارند؟» و پس از شنیدن خبر شکست و فرار فرانسوی‌ها چند دستور دیگر صادر کرد و در نهایت گفت: «اکنون، به لطف خداوند، در آرامش از این دنیا می‌روم» و پس‌ از آن جان سپرد.

صحنهٔ از دنیا رفتن ژنرال وولف فرماندهٔ سپاه بریتانیا
صحنهٔ از دنیا رفتن ژنرال وولف فرماندهٔ سپاه بریتانیا

در طول نبرد، ژنرال مانکالم هم مورد اصابت چند ساچمه یا شاید ترکش توپ قرار گرفت، و پس از تحمل زخم‌های شدید در ناحیهٔ شکم و ران، صبح روز بعد از نبرد از دنیا رفت.

صحنهٔ از دنیا رفتن ژنرال مانکالم، فرماندهٔ سپاه فرانسه، در صبح روز بعد از نبرد.
صحنهٔ از دنیا رفتن ژنرال مانکالم، فرماندهٔ سپاه فرانسه، در صبح روز بعد از نبرد

امروزه قسمت زیادی از نواحی ساحلی و صخره‌هایی که نیروهای کلنل ویلیام هاو در صبح روز نبرد از آن‌ها بالا رفته بودند توسط شرکت‌های صنعتی تصاحب شده است.

دشت‌های آبراهام در کبک‌سیتی. محل نبرد نیروهای بریتانیایی و فرانسوی
دشت‌های آبراهام در کبک‌سیتی. محل نبرد نیروهای بریتانیایی و فرانسوی

خود دشت‌های آبراهام در خارج از کبک که صحنهٔ نبرد اصلی دو طرف بود، امروز به بخشی از پارک‌های شهری ملی کانادا بدل شده و بنای یادبودی برای نبرد «سنت فو» در آن قرارگرفته است. در سال ۲۰۰۹ عده‌ای پیشنهاد کردند به‌مناسبت دویست‌وپنجاهمین سالگرد نبرد دشت‌های آبراهام، دوباره این نبرد را بازسازی کنند که به‌دلیل تهدید به اغتشاش عمومی لغو شد. رهبران احزاب جدایی‌طلب این واقعه را به‌عنوان «سیلی‌ای به‌ صورت اکثریت فرانسوی کبک و ساکنینی که اجدادی فرانسوی داشتند» توصیف کردند.

منبع: ویکی‌پدیا

ارسال دیدگاه