در سوگ او که تنها «ده دقیقه پیرتر» از من بود…

ای رهروی «جادههای کیارستمی»،

سرانجام دانستی «خانهٔ دوست کجاست»؟

«کلید» آن را «زیر درختان زیتون» یافتی؟

«طعم گیلاس» را چشیدی؟ «شیرین» بود؟

ای باارزش‌تر از «طلای سرخ»،

فاخرتر از «فرش ایرانی»،…

چه ناگهانی «مسافر» شدی،

و بی«بلیت» به «سفر» رفتی!

… «باد تو را هم برد»؟

هم‌چون «بادکنک سفید»؟

«کلوزآپ» چهره‌ات،

چون «کپی برابر اصل»،

هماره در یاد و نظرم خواهد ماند،

«مثل یک عاشق»

«من هم میتوانم»،

همانند کلاس «اولیها»،

«مشق شب» بنویسم،

و در آن «گزارش» دهم پنداره‌ات را که:

برای زندگان… «زندگی ادامه دارد…»

ای «تولد نور»، با تو «آینده دوباره پر شده»

مهرداد آهن‌خواه به‌همراه بابک و احمد احمدپور (بازیگران فیلم «خانهٔ دوست کجاست» در مراسم تشییع عباس کیارستمی
مهرداد آهن‌خواه به‌همراه بابک و احمد احمدپور (بازیگران فیلم «خانهٔ دوست کجاست») در مراسم تشییع عباس کیارستمی

مهرداد آهنخواه

تهران

هفدهم تیرماه یک‌هزاروسیصدونودوپنج

 

ارسال دیدگاه